سرمربی آلمانی استقلال برخلاف فصل گذشته که موفق شد آبیها را نجات دهد، این روزها بیشتر با بهانههای گوناگون خود حسرت دوباره هوادارانش را برای دستیابی به قهرمانی و رقابت پایاپای با رقیب سنتی را طولانی تر میکند.
آن پیرمرد دلربایی که فصل پیش ناجی استقلال لقب گرفت و تیم در هم شکسته و نابود منصوریان را گرفت و از نو ساخت، وینفرد شفر را میگوییم! همو که حالا در حال از هم گسستن تمام تار و پودهای خوش نقش و نگاری است که با استقلال پدید آورده بود. شفر ۸ هفته از لیگ هجدهم را گذرانده و در حسرت دومین پیروزی به سرمیبرد و در بن بست انتخاب ترکیب گیر افتاده است. شفر این روزها را همان زمان پدید آورد که پی در پی به جدایی ستارههایش اشاره کرد. آن روزها که به شفر گفته شد از رویای بازگشت ستارههای فصل پیش بیرون بیا اما پیرمرد نتوانست. او هنوز خواب تیام را میبیند. خواب پاسهای جباروف را. خواب امید را که در میانه زمین برایش طنازی میکرد. شفر خواب است. یکی او را بیدار کند
تغییرات اجباری- اختیاری، شفر استقلال را کجا میبرد؟ سرنوشت استقلال در لیگ هجدهم چه خواهد شد؟ استقلال در چه رتبهای قرار میگیرد؟ آیا باید به مانند فصول اخیر باز هم با جام قهرمانی وداع کنیم؟ استقلال دوباره از رسیدن به قهرمانی لیگ ناکام میماند؟ بمباران پرسشها است. استقلال نگرانمان میکند.
بخصوص از آن جهت که وینفرد شفر با گذشت ۸ هفته از لیگ هنوز به تغییراتش در استقلال ادامه میدهد و این وضعیت نشان دهنده یک اتفاق تلخ است؛ اینکه او هنوز به ترکیب اصلی تیمش دست نیافته و دچار یک سرگیجه عجیب شده است. ترکیبهای استقلال در بازیهای این فصل را که مرور میکنیم فقط یک مورد ثبات را مییابیم و در باقی بازیها به هر دلیل استقلال دچار تغییرات شده است. هیچ ترکیبی با بازی قبل یکسان نیست.
از آن گذشته پست بازیکنان هم گاها با تغییرات مواجه شده است. برای مثال وریا غفوری بارها در پست گوش و دفاع راست در رفت و آمده بوده و وینفرد شفر هنوز به این نتیجه نرسیده که درباره بهترین بازیکن فصل پیش تیمش چه تصمیمی بگیرد. شاید همین جا به جاییها است که وریا را با افت محسوسی در قیاس با فصل قبل مواجه ساخته است.
به نوع دویدن وریا در دربی بنگرید. آیا نشانهای از آمادگی و چالاکی میبینید؟ وریا خودش هم دیگر نمیداند دفاع راست خوبی است یا وینگر راست قهاری. او فقط میداند که در سمت راست باید بازی کند. بی آنکه تضمینی به تداوم در پست بازیاش وجود داشته باشد.
در جناح چپ استقلال نیز تزلزل موج زده. گاهی زکی پور، گاهی سهرابیان. بماند که همین میلاد زکی پور را فصل پیش نمیخواست. حتی به باشگاه گفته بود نورافکن را دارم، دیگر نیازی به زکی پور نیست. باشگاه استقلال هم قصد داشت زکی پور را به تیم دیگری بدهد اما جدایی نورافکن باعث شد تا شفر دوباره به سمت زکی پور گرایش پیدا کند. در پست دفاع میانی نیز شفر تغییراتی داشته است. او فصل را با محمد دانشگر آغاز کرد و چنین میپنداشت که از این مدافع میتواند مجید حسینی دیگری بسازد اما او در نهایت به زوج سهرابیان و منتظری رسید. شفر ظاهرا در این پست به جمع بندی نهایی رسیده.
شاید دفاع میانی تنها پستی است که شفر میداند باید تا چه نقطهای با همین زوج جلو برود. هر چند که روزبه چشمی هم در این پست گزینه است و نباید از یاد برد که منتظری دیگر آن منتظری آماده نیست. از یادمان نرود که درباره پست دروازهبانی استقلال هم بحث کنیم. شفر اکنون روی رحمتی اصرار و پافشاری دارد اما در اعماق وجودش بیمیل نیست که دوباره حسینی را به کار بگیرد. شاید اگر پای تنبیه شدن حسینی به دلیل اعتراض در میان نبود، او تغییراتی هم در این پست ایجاد میکرد. گرچه تغییر در این پست هیچ گاه به استقلال لطمههای بنیادین وارد نکرده به این دلیل که هم رحمتی کارش را خوب بلد است و هم حسینی که همواره با انگیزه در چارچوب دروازه استقلال ایستاده است. به خط میانی هم که برویم انبوهی از تغییرات را مشاهده میکنیم. گاهی زوج باقری-کریمی، گاهی چشمی-کریمی و حتی اضافه شدن نویمایر به این سه نفر.
چشمی با مصدومیتهایی مواجه است و این هم خود مزید بر علت است تا شفر نتواند از بهترین مهرهاش در این پست بهره ببرد اما اوج تغییرات در خطوط هجومی استقلال دیده میشود. جایی که این مجموعه بازیکنان: روحا… باقری، مرتضی تبریزی، الحاجی گرو، فرشید اسماعیلی، طارق همام و مهدی قائدی به دفعات در ترکیب اصلی قرار گرفتهاند. این بازیکنان بارها نیز با تغییر پستهای مکرر مواجه شدهاند. برای مثال باید به مرتضی تبریزی اشاره کرد که در برخی بازیها گوش چپ بود و بعد به نوک حمله منتقل شد. این وضعیت برای روحا… باقری هم به وجود آمد. این مهاجم حتی در مقطعی کاملا نیمکت نشین بود. الحاجی گرو هم تا به امروز نتوانسته حس اعتماد به وجود آورد و حتی گفته میشود که شفر از عملکرد این مهاجم به شدت ناراضی است و دور از ذهن نیست که این بازیکن در نیم فصل استقلال را ترک کند.
هیچ چیز بدتر از این نیست که سرمربی یک تیم در بنبست فکری انتخاب ترکیب ایدهآل قرار بگیرد. در این قصه بدون شک بازیکنان هم مقصرند. بازیکنانی که برای بهتر شدن هیچ تلاشی نمیکنند و بیشتر وقت خود را به حاشیه میگذرانند. آن مجموعه عریض و طویل از مشاوران و اعضای کمیته فنی استقلال هم از حل مسائلی که پیش روی استقلال و شخص شفر قرار گرفته عاجزند و نتیجه آن شده که امروز استقلال با تساویهای چشمگیر، تنها یک برد و یک شکست در میانههای جدول قرار دارد. بیش از همه اما شخص شفر مسبب این استقلال است. مردی که استقلال را فصل پیش در حالی که امیدی وجود نداشت ساخت و به تیمی رعب آور بدل ساخت. همان شفر حالا در حال ویران کردن بنایی است که خودش ساخته بود.
کجایی پیرمرد؟ چرا گرو، تیام نشد، چرا نویمایر برای استقلال جباروف نشد، چرا علی کریمی نمیتواند نقش ابراهیمی فصل قبل را بازی کند و چرا تبریزی برای استقلال یک کاوه رضایی دیگر نمیشود؟