شبکه ۴ برای ویژه برنامه نوروز سعی کرده بود کاری متفاوت انجام دهد اما انگار این ایده ابتکاری خیلی به کام فعالان شبکههای اجتماعی خوش نیامد.
اما چه شد خالق شاهنامه اساطیری و شاعران ایران قدیم به روی صفحه تلویزیون آمدند؟ امیرحسین مدرس شاعر، خواننده و مجری سیما در ابتدا تاکید کرد که از همان دیشب این هجمهها را دیده است و سپس ادامه داد: «باستانی تعبیر نادرستی است. شاعران ادبیات کهن. باستانی مربوط به اوایل تاریخ میشود. مثل زمان داریوش و کوروش و کیومرث و جمشید. شاعران حاضر در این برنامه مربوط به پس از اسلام هستند.»
او بیشتر گلایهاش از این بود که تنها بخشهای وایرال شده از یک جُنگ دیده شده و انتقادها به همین دلیل است که اصل برنامه را ندیدهاند. حتی پرسشها بر اساس برنامهای ندیده است که دارد نقد میشود.
ولی این طرح چطور به ذهن سازندگانش رسیده که در اجرا اقلا بازتاب مثبتی نداشته است؟ مدرس پاسخ میدهد: «با این نگرش انتقادی، باید به ساخت سریال های تاریخی هم ایراد وارد کرد! مثل سریال بوعلیسینا. ۹۹درصد کسانی که به این بخش از ویژه برنامه تحویل سال شبکه چهار، بد و بیراه گفته و می گویند، اصلاً نمی دانند درخصوص چه چیزی نظر می دهند! »
او در استدلال برای حرفش میگوید: «چون قطعاً آن بخشها را ندیدهاند و به تکههایی از آن که در فضای بی در و پیکر مجازی منتشر شده اتکا کردهاند. البته همان تکهها هم مطلب و گفتار بد، یا ناشایستی نبوده.»
البته مدرس از ایدهای دفاع میکند که برای خودش نبوده اما نمیخواهد تلاش همکارانش را نفی کند: «ایده این بخشها از من نبود. نویسندهای داشت که خود از نویسندگان موفق فیلم و سریال و رادیو و تئاتر است. تا جایی که من اطلاع دارم، قرار شد برخلاف برنامههای دیگر شبکهها، که چهرههای مختلف رشتههای هنری را دعوت میکنند، ما به مشاهیر تاریخی و فرهنگی و ادبیمان بپردازیم و جانبخشی کنیم و در تنظیم دیالوگها در قالب گفتوگویی بسیار کوتاه، با شخصیت و زندگی و مهمترین آثارشان آشنا شویم.»
بروید حافظ و سعدیمان را ببینید و بعد انتقاد کنید
مدرس که از این انتقادها دلخور است میگوید: «ایده بسیار خوب و هوشمندانهای هم بود که با توجه به فرصت اندک آمادهسازی، خوب هم اجرا شد. فضای – به قول شما – انتقادی که ایجاد شده، به سبب این است که بینندگان عزیز، مشغول دیدن سلبریتیهای مختلف در شبکههای دیگر بوده و آیتمهای ما را به تمامی ندیدهاند و صبح بیدار شده و فضای مجازی را به عادت هرروز بالا و پایین کردهاند و بدون اینکه بدانند چه شده و برنامه چه بوده، شروع به اظهار نظر و انتقاد کردهاند!
خوشبختانه اپلیکیشنهای مختلفی در دسترس است که برنامهها را آرشیو میکنند. میشود با استفاده از آنها، برنامه «همیشه بهار» را بیابند و کامل ببینند و بعد نظر بدهند. »
او همچنان ادامه میدهد: «الآن در فضای مجازی، عکسی و تکهای از بوعلیسینا و سعدی و حافظ میبینید که معلوم نیست اصلاً چه هست! بخش فردوسی را دیدهاید؟ بخش رضاعباسی را دیدهاید؟ بخش درویشخان را دیدهاید؟ بخش بوعلیسینا و سعدی و حافظ را کامل دیده و گفتوگوها را شنیدهاید؟نه ولله!»
او که حسابی از این اظهار نظر بر اساس ندیدهها شاکی است، حتی به همکار ما نیز انتقاد دارد! و میگوید: «شنیدن کی بود مانند دیدن!»
هرچند همین ویدئوهای وایرال شده هم به اندازه کافی برای نتیجهگیری کافی به نظر میرسد اما مدرس معتقد است: «بعد هم، در برنامه ویژه تحویل سال، توقع دارید بپردازیم به تحلیل تاریخ ادبیات؟! معلوم است که باید رگههایی از طنز و شوخطبعی باشد. چگونگیاش مهم است!»
او این چنین حرفهایش را جمع بندی میکند: «تا وقتی خودت اشراف نداشته باشی، نمیتوانی به جامعیت برسی و نظریهات قطعاً کامل نخواهد بود. اما شاید اگر مثل تمامی مناسبتهای تلویزیون، با شتابزدگی در تهیه و تولید مواجه نبودیم و مجال کافی داشتیم، بهتر میشد.»
اینها دفاعیات مدرس است ولی آنچه از برنامه همیشه بهار در شبکههای اجتماعی پر شده و تصویری که ارائه شده، آن هم در شبکه نخبگان سیما با آنچه در ذهن سازندگانش بوده، همسان به نظر نمیرسد و حالا حتی اگر سازندگان با افکار عمومی همعقیده نباشند هم فرقی در این نخواهد داشت که آنها نتوانستند نظر موافق مخاطب را جلب کنند.
منبع: خبر آنلاین