زنان معتاد ۶ درصد مشکلاتشان ۶ برابر
تحقیقات جدید نشان میدهد اکثر زنان معتاد در جنوب تهران، کارتنخواب، بیسواد و بیخانوادهاند و پس از ترک، بار دیگر به سراغ مواد برمیگردند. تحقیقی که ستاد مبارزه با مواد مخدر با همکاری دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد در تابستان سال ۹۰ انجام داده، نشان میدهد بیش از ۷۲ هزار زن معتاد در کشور وجود دارد. این تحقیق، همچنین نشان میدهد سهم زنان معتاد از کل جامعه یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفری معتادان، از ششدرصد بیشتر نشده، ولی مشکلات آنان بسیار بیشتر از سایر معتادان غیرهمجنسشان است.
به گفته یک جامعهشناس و محقق حوزه زنان، این تحقیق نشان میدهد اکثر زنان معتادی که در تهران، به اعتیاد گرفتارند، کارتنخواب هستند و بدون داشتن مهارت شغلی زندگی میگذرانند.
ژاله شادیطلب در گفتوگو با ایسنا، ضمن بیان این یافتهها اعلام میکند برای این زنان، در کل تهران، یک پناهگاه مناسب وجود ندارد و تنها یک «سرپناه» برای زنان معتاد وجود دارد. آن هم در حالی که با ظرفیت ۴۰نفری در فصل سرما به ۸۰ نفر خدمات میدهد. به عبارت دیگر از میان تعداد انبوهی از زنان معتاد تهرانی که به فحشا و کارتنخوابی تن در دادهاند، تنها در زمستان، ۸۰ نفر شانس آن را دارند که از سرما یخ نزنند. نتایج این تحقیق در حالی منتشر میشود که مطابق قانون، سازمانهای حمایتی مثل بهزیستی، موظف به تهیه احتیاجات ابتدایی این زنان در قالب اقشار آسیبپذیر هستند. سازمان بهزیستی نیز با وجودی که به روشنی اعلام نکرده چند مرکز را در کل کشور زیر پوشش خود دارد، پیش از این، جسته گریخته از افتتاح یکی، دو مرکز نگهداری از زنان معتاد در استانهای خراسان جنوبی و هرمزگان خبر داده است.
شادیطلب، با اعلام اینکه «اکثر زنان معتاد مراجعهکننده به مراکز نگهداری در تهران، گفتهاند خانهدار هستند» توضیح میدهد: «زنان معتاد جنوب شهر مهارت شغلی نداشته و همه آنها تجربه ازدواج در سن پایین را داشتهاند. بخش زیادی از این گروه از زنان به صورت انتخابی یا اجباری خانواده را ترک کردهاند. بنابراین از حمایتهای خانواده نیز بهرهای نمیبرند و حتی بعد از ترک مصرف مواد مخدر مایل به بازگشت به خانواده نیستند.» به گفته این استاد بازنشسته جامعهشناسی، زنان معتاد جنوب شهر غالبا مدرسه را در سطح ابتدایی و راهنمایی رها کردهاند بنابراین از نظر آموزشی در سطح بسیار پایینتری نسبت به زنان معتاد مرکز شهر هستند. زنان جنوب شهر به علت سواد کم تقریبا مهارت شغلی ندارند و همه آنها تجربه ازدواج در سن پایین و گاه دو تا سه ازدواج را نیز داشتهاند. این تحقیق نشان میدهد بستری کردن این زنان در دورههای ۲۸روزه سمزدایی، فایدهای ندارد و زنان بهبودیافته به علت نداشتن محل درآمد مناسب به چرخه تنفروشی و اعتیاد بازمیگردند. یافتهها نشان میدهد زنان معتاد معمولا دارای مهارتهای شغلی نیستند آنها یا شغلی پیدا نمیکنند یا توسط کارفرما استثمار میشوند بنابراین چون بعد از ترک اعتیاد هم ممر درآمد مناسبی ندارند راه دیگری جز کارتنخوابی پیدا نمیکنند و دوباره به چرخه تنفروشی و اعتیاد بازمیگردند.
تحقیقات گذشته در مردان معتاد نشان میداد مردان متاهل و شاغل، بیش از افراد بیکار و مجرد، به اعتیاد رو میآورند. تحقیق جدید در زنان معتاد تهران نیز چنین نظریهای را تقویت کرده است. یافتههای پژوهش اخیر نشان میدهد زنان معتاد جنوب تهران، بیشتر توسط والدین خود به مواد مخدر آلوده شدهاند. شادیطلب در توضیح این موضوع میگوید: «زنان معتاد جنوب شهری مصرف مواد را با والدین آغاز کردهاند. اسکان این زنان در نقاط مختلف شهر به خصوص با تمرکز بر منطقه ۱۲ در میدان شوش و خیام است و همچنین، بسیاری از آنها به دلیل مقابله با «درد» به مواد مخدر روی آوردهاند.» این در حالی است که زنان معتاد در مرکز و شمال تهران، با همسر خود، پای بساط مواد مخدر نشستهاند. نتایج این پژوهش میگوید زنان معتاد مرکز و شمال شهر از نظر حمایتهای خانواده از سطوح بالایی برخوردارند و خانواده از درمان آنها پشتیبانی میکند و مصرف مواد را با همسر خود آغاز کردهاند. این یافته، فرضیههایی را که قبل از این درباره علل اعتیاد زنان کلانشهر تهران مطرح شده بود، رد میکند. در فرضیههای سابق، موضوعاتی مانند فریب خوردن توسط تبلیغات دروغ ماهوارهها درباره داروهای لاغری، توصیه به کشیدن شیشه برای تناسب اندام و همچنین سوءمصرف مواد مخدر جهت رفع مشکلات جنسی را عامل ابتلای زنان به اعتیاد میدانست. ولی اکنون، یافتههای تحقیق جدید نشان میدهد: «در شمال و مرکز شهر، زنان با این پیشفرض که مصرف مواد درد را تسکین میدهد به اعتیاد روی آوردند؛ اما در جنوب شهر به طور میانگین خانوادهها بسیار دیرتر از مصرف فرزند خود مطلع میشوند.»
در تحقیق اخیر، سازمانهای غیردولتی و NGOها عامل اصلی شناسایی این افراد بودند. به گفته شادیطلب، وضعیت زنان معتاد جنوب شهر تهران به قدری اسفناک است که شناسایی آنها کار دشواری نیست. با این وجود کمکهایی که به آنها میشود، به هیچ عنوان کافی نیست و وضعیت آنها روز به روز بدتر میشود. این تحقیق، با استفاده از کمک افراد خیر و «سمن»هایی انجام شده که برای بهبود این افراد تلاش میکنند. با این وجود، جای خالی مراکز دولتی حمایتکننده در موضوع اعتیاد، همچنان احساس میشود. نهادهای حمایتی مانند بهزیستی و شهرداری در بحث مقابله با آسیبهای اجتماعی در حوزه زنان، مانند زنان خیابانی و کارتنخواب، مبتلایان به HIV، دختران فراری، زنها و دختران بزهکار و همچنین متکدیان، کارنامه قابل قبولی از خود ارایه نکردهاند.