بازی Portal از جمله بازی های است که می تواند به تنهایی جای خالی تمام بازی های فکری و علمی را پر کند. این بازی آن قدر مغز شما را درگیر می کند که بدون توجه به گذر زمان شاید ساعت ها تنها به حل کردن معماهای آن بپردازید.
اولین نسخه از این بازی در سال ۲۰۰۷ و با ترس و لرز زیادی آن هم تخت عنوان مجموعه بازی Orange Box و توسط شرکت بازی سازی Valve وارد بازار شد. این شرکت در ابتدا احتمال می داد تا این بازی به یک شکست تبدیل شود. این بازی با توجه به سبک خاصی که دارد در ابتدا به نظر می رسید نتواند مخاطبان زیادی را به خود جلب کند.
با تمام این ترس ها بازی پورتال به یک شکوه و عظمت فراوان رسید اما عده بسیار زیادی از کم بودن تعداد مراحل آن گله مند بودند. در این حال شرکت Valve قول بازی دوم را با یک گرافیک بهتر و با تعداد مراحل بیشتر داد. از آن سال تا همین چند ماه پیش عده بسیار زیادی منتظر ورود نسخه دوم این بازی بودند که این بار به عنوان یک بازی مستقل وارد بازار شد.
داستان بازی
داستان بازی صدها سال پس از اتفاقات قسمت اول رخ می دهد. Chell به عنوان نقش اصلی بازی شناخته می شود در این سال ها در حالت خواب مصنوعی به سر می برده به وسیله یک روبات کره ای شکل بامزه به نام Wheatley بیدار می شود و به کمک او قصد فرار از Aperture Science که داستان بازی در آن اتفاق می افتد را دارد. طی سال هایی که Chell در خواب مصنوعی بوده Aperture Science تغییرات زیادی کرده و بسیاری از بخش های آن تخریب شده است.
طی اتفاقاتی Chell دوباره با GLaDOS روبرو می شود. Glados نیز یکی از روبات های این مرکز تحقیقاتی است که طی این سال ها از کار افتاده بوده است اما بر حسب اتفاق به کار می افتد و قصد انتقام گرفتن ازChell را دارد و باز هم تست ها و آزمایش های متعدد او از سر گرفته می شود. داستان بازی به زیبایی هر چه تمام تر روایت شده و سورپرایزهای زیادی به همراه دارد.
به طور کلی از یک بازی معمایی نمیتوان انتظار یک داستان غنی را داشت اما این داستان برای یک همچنین بازی ای بسیار زیبا و قابل قبول است.
در هر مرحله شما به یکی از معماهایی که گلادوس برای شما طراحی کرده است می رسید و باید با توجه به درگاه هایی که ایجاد می کنید و با در کنار هم قرار دادن امکاناتی که در دسترس دارید این معماها را حل کنید.
گیم پلی
اما مهمترین بخش این بازی گیم پلی آن است. این بازی یک گیم پلی وسیع دارد و برای هر قسمت آن باید توضیحات جداگانه داد.
ابتدا باید به معرفی کلی سبک بازی برای افرادی بپردازیم که نسخه ابتدای این بازی را انجام نداده اند. در تمام طول بازی شما به دنبال آن هستید که با ایجاد یک فضا و بسیتر مناسب و با ایجاد درگاه های مختلف معماهای متفاوت را حل کنید. این سبک کلی بازی است.
اما درگاه ها خود به یک بخش وسیع تر باز می شوند. در هرمرحله و در هر مکانی شما می توانید دو درگاه ایجاد کنید این دو درگاه یکی به رنگ آبی و دیگری به رنگ نارنجی است. این درگاه های به عنوان درهای ورودی و خروجی شناخته می شوند و شما با ورود به یکی از دیگری خارج می شوید.
در اینجا این نکته مهم است که چگونه می توانید از این درگاه ها در جاهای مناسب استفاده کنید. برای این کار در چند مرحله ابتدایی به همراه همان ربات همراهتان مراحل آموزشی را طی خواهید کرد. در این مراحل آموزشی شاید ابتدا نتوانید به درستی با محیط کلی بازی ارتباط برقرار کنید و ممکن است وضعیت دوربین در برخی شرایط گیج کننده باشد.
در کل بازی به عنوان یک بازی اول شخص دنبال می شود اما وضعیت دوربین از این جهت اهمیت دارد که ممکن است شما یک درگاه در سقف و درگاه دیگری در دیوار درست کرده باشید. شما با ورود به دیوار از سقف خارج می شوید و پس از رسیدن به زمین تا لحظاتی نمیتوانید محل دقیق خود را تشخیص بدهید. اما نگران نباشید زیرا پس از انجام دو یا سه مرحله به این شکل عادت خواهید کرد.
گیم پلی این بازی به طور باورنکردنی زیبا و روان است به طوری که اصلا شما را در طول انجام مراحل اذیت نخواهد کرد. هدف از هر مرحله باز کردن یک درب است که شما باید با درکنار هم قرار دادن امکانات آن را باز کنید و به مرحله بعد بروید.
اما اینجا بحث امکانات می شود. در هر مرحله از بخش معماها شما با یک صفحه نمایش روبرو می شود که تا حدی به شما امکانات و خطراتی که در پیش دارید را به شما می گوید.
ابتدا به امکانات می پردازیم. در هر مرحله ممکن است شما یک سری از جعبه های مکعب شکل داشته باشید. از این جعبه ها باید برای فشردن دکمه های بزرگ که به عنوان کلید درب ها هستند استفاده می شود.
در کنار این جعبه ها شما منشورهایی را نیز در اختیار دارید که این منشور ها برای منعکس کردن نور برخی لیزرها به سمت کلید درب ها استفاده می شوند. زیرا برخی از درب ها به وسیله مجموعه ای از لیزرها کنترل می شوند.
دیگر امکانات این بازی می توان به سکوهای پرش اشاره کرد که در بخی مواقع واقعا لازم می شوند. البته بعد از بازی کردن بیشتر با این امکانات آشنا خواهید شد.
در مقابل شما با خطرات نیز مواجه هستید. برای مثال همیشه باید از افتادن در آب ها بپرهیزید وگرنه باید مرحله را از ابتدا شروع کنید. همجنین گاهی اوقات برخی ربات ها به سمت شما شلیک می کنند و باید آن ها را از سر راه خود بردارید.
در کل گیم پلی روان و در کنار آن معماهای بسیار متفاوت که هر کدام از آن ها به مقدار متفاوت زمان شما را می گیرند یک فضای بسیار مناسب برای این بازی ایجاد کرده است. این فضا شما را ساعت ها می تواند شما را پای کامپیوتر میخکوب کند.
گرافیک و فیزیک و صدا گذاری
این بازی از جمله بازی های کم حجم و ساده به حساب می آید و این خود به این معنی است که نمی توان از انتظار یک گرافیک بالا داشت اما این بازی با همین حجم کم گرافیک و فیزیک قابل قبولی دارد به طوری که شما نمی توانید زیبایی آن را انکار کنید و همچنین به نوعی نیست که بسیار بچه گانه به نظر برسد.
فیزیک بازی شاید برخی افراد را به خود جذب نکند. پرش های بلند و بدون اینکه بازیکن اسیب ببند شاید برای برخی تا حدی لوس باشد اما باید بگوییم که این پرش ها بسیار زیبا هستند و گاهی اوقات آنچنان زیاد هستند که خود شما هم خواهید ترسید. همچنین شما تنها دوربین بازی را تکان می دهید و نشانه ای از دست یا پای شخصیت اصلی داستان نمی بینید. این مسائل را شاید بتوان از اشکالات این بازی دانست اما باز هم از ابهت آن چیزی کم نمی شود.
صدا گذاری بازی درحد عالی قرار دارد. موسیقی های ابهام آمیز در کنار معماهای پیچیدع توانسته اند هارمونی خاصی را ایجاد کنند که شما را هر چه بیشتر در فضای کلی بازی غرق می کند. همچنین در کنار این موسیقی زیبا، صداهایی که برای بازیکن ها نیز انتخاب شده است بسیار زیبا است.
در آخر به شما توصیه می کنیم که اگر از بازی های جنگی و پر از خشونت که این روزها بازار را در چنگ خود دارند خسته شده اید می توانید این بازی را خریداری کنید و مطمئن باشید که نمره ای کمتر از ۲۰ به آن نخواهید داد.
در رتبه بندی جهانی این بازی درجه E به معنی همه را دریافت کرده است و به عنوان یک بازی متعارف برای همه سنین شناخته شده است. این بازی را می توانید بر روی تمامی کنسول های PS3، XBOX360، PC، MAC نصب و بازی کنید.