دفترش را نشان میدهد تا باور کنم مالک واقعاً چه چیزی خواسته است: «لطفاً مستأجر با کلاس برایم پیدا کنید.» این، یک شوخی، تعارف یا چیزی شبیه آن نیست. موجر خیلی جدی و مصرانه میخواهد این شرط رعایت شود، حالا اینکه مستأجر باکلاس از نظرش چه خصوصیاتی دارد، آن را دیگر باید خودش تشخیص بدهد.
در واقع ملاک و معیار خاصی برای آن تعیین نکرده و خود بنگاهی اول باید بفهمد طرف باکلاس است و بعد مالک تأییدش کند. دست کم در ۱۴ ماه گذشته که این اتفاق نیفتاده.
«این همه مدت خانه خالی مانده و نمیدانم چه وسواسی است که این آدم دارد. ما ۷۰ سال است توی این کاریم و برای مردم احترام زیادی قائلیم، هم مالک و هم مستأجر، اما اینجور شرطها واقعیتش خلاف انصاف است.»
آقای پارسا، مشاور املاک این را میگوید و ادامه میدهد: «افراد مختلفی را پیش این آقا بردهام، اما هیچ کدام را نپسندیده و برای همین هم خانهاش ۱۴ ماه است خالی افتاده. حساب ضررش را مگر میشود نداند، اما نمیدانم مردم چرا اینجوری میکنند. بالاخره ما آدمهای موجه و باشخصیتی را پیشش بردهایم، اما گفته اینها باکلاس نیستند. حالا به همین آقا اگر بگویید شما خانهات بخاری دارد و ممکن است هرکسی این را نپسندد، بهش برمیخورد.»
نزدیک ظهر یک روز وسط هفته است و دفتر معاملات ملکی که در شمال شرقی تهران قرار دارد شلوغ نیست؛ در کل هم این روزها معامله کم شده، هم برای اجاره و هم خرید. به قول آقای پارسا مالکان، قیمتهای پرت میگویند و انتظار دارند با همان قیمت خانهشان را اجاره بدهیم.
«باور کنید تا پارسال هم اینطور نبود. موجر میآمد و میگفت قیمتی روی ملکم بگذارید و ما کارشناسی میکردیم و قیمت میدادیم و حالا با کمی بیشتر ممکن بود ملک را برای اجاره بگذارد. امسال، اما شرایط عجیب و غریب شده. قیمتی اعلام میکنند که اصلاً با موقعیت و شرایط ملک جور درنمیآید. مثلاً طرف ملکش را ۲۷۰ میلیون تومان رهن کامل گذاشته، به او میگویم این قیمتش نیست و اجاره نمیرود، اما قبول نمیکند.
خانمی هم بود که ۱۰ ماه خانهاش خالی مانده بود. ماهی سه میلیون و ۲۰۰ هزار تومان اجاره تعیین کرده بود و مشتری سه میلیونی را رد کرد. گفتم خانم تفاوت این دو قیمت برای ۱۰ ماه میشد ۲ میلیون تومان، اما به خاطر آن ۳۰ میلیون تومان را هم از دست دادی. اما به خرجش نرفت و از مبلغ کوتاه نیامد.»
او از شروط عجیب و غریب برای اجاره میگوید: «در این سالها که موارد زیادی دیدهام، اما یکی از عجیبترینش که اصلاً فکر نمیکردم خانهاش اجاره برود، کسی بود که میگفت باید قبل از اجاره از کل خانه خیلی حرفهای فیلمبرداری شود و یک نسخه در اختیار بنگاه قرار بگیرد و یک نسخه هم دست خودم باشد، بعد از یک سال دوباره باید از همان زوایا از خانه فیلمبرداری شود و اگر کوچکترین تفاوتی دیده شد و کمترین خسارتی به خانه وارد آمده بود، مستأجر باید جریمهاش را بپردازد.
با این شرایط اصلاً فکر نمیکردم مستأجری پیدا شود، اما در نهایت تعجب، کسی شرط را پذیرفت و آپارتمان را اجاره کرد. بعضی شرط و شروط، دیگر توهین به مستأجر است. به هرحال اگر کسی خانه ندارد که نباید شخصیتاش را خرد کرد.»
دیگر دفتر معاملات ملکی که بهعنوان نمونه انتخاب میکنم در مرکز تهران است. محمد احصایی، مشاور املاک از مالکانی میگوید که این روزها نگران برگشت پولشان هستند، برای همین شرط میگذارند که مستأجر کل مبلغ اجاره یک سال را یکجا همان ابتدا پرداخت کند: «حرف من به این مالکان این است که اگر مستأجر قرار باشد کل مبلغ اجاره را یکجا پرداخت کند که دیگر اجاره ماهانه چه معنا دارد؟! میگویند میترسیم طرف اجاره را ندهد یا اینکه شرط میکنند اگر سه روز از موعد پرداخت اجاره بگذرد و مستأجر اجاره را واریز نکند، جریمه سنگینی را باید بپردازد. اینها را در قرارداد درج میکنند و مستأجر هم میپذیرد. دیگر وقتی طرف مجبور باشد، خیلی شرایط را قبول میکند.
البته بگویم که مستأجر اذیت کن هم داریم. ما در همین محل خانهای را اجاره داده بودیم که کل همسایهها از دست مستأجر شاکی بودند. این موارد برای خود ما هم دردسر میشود.
به هرحال اعتبار ما برایمان خیلی مهمتر از مبلغ کمیسیون است و برای همین سعی میکنیم تا جایی که فضولی در زندگی مردم حساب نیاید، تحقیقی مختصر با سؤالاتی که از آنها میپرسیم داشته باشیم.
کسی که از این درمیآید داخل ممکن است دروغ هم بگوید که متأسفانه خیلیها میگویند.
ماهم بالاخره سالهاست کارمان این است و من خودم دروغها را راحت تشخیص میدهم. ما مالکی داشتیم که یک خانم ۹۰ ساله بود و سه واحد آپارتمانش را در یک ساختمان گذاشته بود برای اجاره و خودش هم در همان ساختمان زندگی میکرد. اتفاقاً مبلغ خیلی مناسبی هم تعیین کرده بود، اما فقط به زوج اجاره میداد.
دختر خانمی مراجعه کرد و گفت زوج است. ما وظیفه داریم شناسنامه را ببینیم. گفت میخواهم عقد کنم و بعدش هم مدعی شد صیغه است. خواستم صیغه نامه بیاورد.
یک برگه کپی آورد که معلوم بود دستی درست شده. به هرحال با پرس و جو متوجه شدیم با آقایی که ادعا میکرد همسرش است از شهرستان فرار کردهاند، چون پدرهایشان باهم مشکل جدی دارند و مانع ازدواجشان هستند. خب اگر خانه را اجاره میدادیم، حتی ممکن بود پدرها بیایند و اتفاق ناخوشایندی بیفتد. اینجا کمی کارآگاه بازی ما جواب داد و مسأله هم ختم به خیر شد و در نهایت خانوادهها با پادرمیانی همان خانم صاحبخانه مسن با هم آشتی کردند.»
معمولاً تصور این است که صاحبخانهها ترجیح میدهند خانهشان را به زوج اجاره دهند، اما آقای بهرامی، مشاور املاک در شرق تهران چیزی برخلاف این میگوید: «من یکی دو مورد مالک داشتم که اصرار داشتند خانهشان را به زن و شوهر بچهدار اجاره دهند. حتی مورد زوج پیدا میشد، قبول نمیکردند.
استدلال یکیشان این بود که اگر بچه در خانه باشد، زن و شوهر باهم کمتر دعوا میکنند و احتمال وسیله پرت کردن و آسیب رساندن به خانه کمتر است. یکیشان هم به خاطر اینکه بچهها را خیلی دوست داشت، فقط خانه را به کسانی که بچه کوچک زیر ۱۰ سال داشتند، اجاره میداد. برای بچه بالای ۱۰ سال به هیچ عنوان راضی نمیشد و این هم از عجایب بود.»
و حالا بشنوید از یک مورد عجیب دیگر: «آقای مسنی هم بود که یکجور شرایط پادگانی برای خانهاش تعیین کرده بود. میگفت ساعت ۹ شب در خانه قفل میشود و دیگر کسی حق رفت و آمد ندارد و هیچ صدایی هم نباید در ساختمان شنیده شود.
خودش هم در طول روز جلوی در خانه مینشست و رفت و آمدها را کنترل میکرد. مستأجرها حق داشتند در طول ماه نهایتاً دو بار میهمان داشته باشند که البته با همان شرط ۹ شب بود. مسلماً کسی خیلی در خانهاش دوام نمیآورد، اما پیرمرد از شرط و شروطش هم نمیگذشت و بر آن اصرار داشت.»
نزدیک شدن به موعد جابهجایی، نگرانیهای زیادی را برای مستأجران ایجاد میکند، دلشوره از اینکه صاحبخانه قرار است چه مبلغی روی اجاره بگذارد و اینکه اصلاً شاید عذر مستأجر را به هزار بهانه بخواهد که عمدهاش این است که میخواهم خودم بنشینم یا خانه را بدهم به فامیلم که اتفاقاً امسال خیلی هم رایج است، چون به گفته مشاوران املاکی که با آنها گفتگو کردم، مالکان گمان میکنند اگر مستأجر را بلند کنند، میتوانند ملک را به قیمت بالاتر به کس دیگر اجاره دهند که البته این مسأله همیشه کم و بیش وجود داشته، اما امسال بارزتر است؛ حالا شرط و شروط عجیب و غریب برخی مالکان را هم بگذارید کنار این، چه ملغمهای میشود.