اینبار محسن یگانه جوابگوی سوالات زندگی ایدهآل شد. پسری ۲۶ ساله که آرام آرام خودش را به مخاطبانش معرفی کرد. چند سال پیش گاهی در ماشینها یا خانهها صدای او را میشنیدیم و کنجکاوی میکردیم تا اسمش را بدانیم. آن زمان کم اتفاق میافتاد که کسی او را بشناسد اما کمکم صدای او آنقدر آشنا شد که همه با شنیدن فقط ثانیهای از صدایش میگویند؛ «محسن یگانه» محسن یگانه مصاحبه طولانی با ما داشت و در مورد تعداد زیادی از دیگر خوانندگان حاضر در این نظرسنجی رک و راست صحبت کرد. بهعنوان اولین خواننده سراغ محسن چاووشی، همشهری و دوستش رفتیم و او از چاووشی گفت.
باتوجه به موقعیتی که در حال حاضر به دست آوردهای چه احساسی نسبت به این صداهای مشابه داری؟
در زندگیام یک نقشه موفق داشتم، این نقشه و برنامهریزی را نه جای خواندم و نه کسی آن را به من یاد داد. یکسری الگوریتم ساده فارسی همیشه مدنظرم بود. مثلا اینکه کار بعدیام باید از کار قبلیام بهتر باشد یا اینکه وقتم را تلف نکنم. همین متد ساده در زندگی و کارم بسیار تاثیرگذار بوده است. درحال حاضر همه چیز من کارم است، مثلا خیلی جاها قرار نیست که کارکنم اما چون به کارم معتاد شدهام ناخودآگاه باز هم کار میکنم. فکر نمیکنم مشابهت صدایی بتواند برای من خطرساز باشد. من شعرهایم را خودم میگویم و آنقدر به آهنگسازی و تنظیم علاقه دارم که اینکارها را هم خودم انجام میدهم البته اگر ببینم انجام همه این کارها به ضررم است کار را به فرد دیگری میسپارم.
شما زمان زیادی را صرف کار میکنید، خانم شما با کارتان مشکلی ندارد؟
او آنقدر مرا دوست دارد که با کارهایم کنار میآید، خوشبختانه کارم را هم دوست دارد من در این زمینه به شدت شانس آوردم.
در مورد ردهبندی و خوانندههایی که در این نظرسنجی هستند صحبت کنیم. در جاهای مختلف دنیا همیشه یک موسسه یا نشریه در مورد موسیقی و خوانندهها به مردم اطلاعات میدهد و از آنها میخواهد درنظرسنجیها و آمارهای مربوط شرکت کنند. در ایران این کار به طور دائم انجام نشده اما ما میخواهیم این کار را انجام دهیم. بازخوردهایی که از شروع این کار برای مجله ما رخ داده خیلی عجیب بوده است. مثلا از اول به دلیل بعضی از شنیدهها فکر میکردیم محسن چاووشی اول میشود، حتی احسان خواجهامیری که حالا نفر اول جدول است با اطمینان میگفت محسن چاووشی اول میشود اما الان بعد از چندهفته که از این نظرسنجی میگذرد این پیشبینی اشتباه از آب درآمده، نظر شما در مورد او چیست؟
قبل از اینکه شروع به جواب دادن کنم میخواهم شما یک تبصره بگذارید و آن اینکه همه عوارض این مصاحبه را شما و مجلهتان به عهده بگیرید و پاسخ دهید.
ما همینجا این قول را به شما میدهیم، پس از محسن چاووشی شروع کنیم.
قبل از گفتن حرفهایم از او عذرخواهی میکنم، واقعیت این است که من در حال حاضر جزو کسانی هستم که کارم را بلدم و کارشناس محسوب میشوم اما بدون هیچ ادعایی در مورد او حرف میزنم البته نه بهعنوان یک دوست بلکه بهعنوان کسی که موسیقی را میشناسد.
محسن (سکوت)…
« احساس میکنم رفتار هنریاش به شدت خاص است البته نه خاصی که دیگران میگویند، من خاص را یکطور دیگر میبینم.» محسن چاووشی یک رفتار سینوسی در کارش دارد، یعنی یک موقع بالاست و یک موقع پایین، این رفتار بعد از فیلم سنتوری پیش آمد. قبل از آن او همیشه رو به بالا حرکت میکرد اما بعد از سنتوری در کنار کارهای خوبی که داشت کار ضعیفاش هم زیاد دیده میشد.
یعنی دوستان محسن چاووشی این نکات را به او گوشزد نمیکنند؟
جواب این سوال برمیگردد به همان موضوعی که قبلا در موردش حرف زدیم، اینکه مقصر خود خواننده است. اینکه به او بگویند یا نگویند مهم نیست. مهم رفتار خود خواننده است. مدت زیادی است که ما رابطه زیادی با هم نداریم فقط گاهی زنگ میزنیم و حال هم را میپرسیم همین و بس، در صورتیکه قبلا خیلی به هم نزدیک بودیم.
دوست ندارید در این رابطه با او صحبت کنید؟
سعی کردم اما نشد، نه تنها من بلکه دوستان دیگری هم این کار را کردند اما نشد. کسانی این سعی را کردند که قبلا او را دوست داشتند. زورم نرسید چون او نمیخواهد وقتی خودش دوست دارد اینطوری باشد من چه کارهام؟! من و ما خسته شدهایم.
پس افسوساش برای شما مانده است؟
بله، چون وقتی او را با گذشته مقایسه میکنیم، مثلا کارهای جدید او را با آلبوم سنتوری یا لنگه کفش در کنار هم میگذاریم افسوس میخوریم، این کارها اصلا قابل قیاس با هم نیستند. با اینکه آن موقع تنظیمهای شهاب اکبری قدیمی بود اما آنقدر کارها قوی و پر از حس بود که آنها در آن مقطع زمانی واقعا ترکاندند. به عنوان یک طرفدار وقتی به یاد آن زمان میافتم شور عجیبی پیدا میکنم و اگر الان به شدت درمورد او حرف میزنم به خاطر این است که دوستش دارم. اگر او خیلی محبوبیت دارد حتما در زندگیاش یک جایی یک کاری کرده و این جواب آن کار است. الان من به دلیل تمام بیمعرفتیهای یکپارچهاش از او دلگیرم اما وقتی میبینمش باز هم دوستش دارم.
چرا محسن چاووشی نتوانست کارش را مدیریت کند؟
به نظر من در کنار خواندن و خوانندگی تنها کسی که جوابگوی خوب شدن یا بد شدن قطعات و آلبومهاست خود خواننده است، مثلا اگر من الان اشتباهی در کارهایم داشته باشم هیچکس به جز خودم مقصر نیست. اطرافیان من شاید بتوانند راه را به من نشان دهند یا من را از بیراه دور کنند ولی هر اتفاقی که بیفتد خودم جوابگو هستم. مثلا روی سن وقتی که آن تعداد مخاطب ترانههای من را از حفظ میخوانند لذتش را من میبرم. پس اگر در یک مقطعی بازنده شوم خودم به تنهایی باید پاسخگو باشم. در مورد محسن چاووشی هم این قضیه وجود دارد، در او یکسری چیزها وجود دارد که من را اذیت میکند، قبلا از طرفداران پروپاقرص او بودم، از آن طرفداران دو آتیشه، طرفداری یک تعصب خاص میخواهد که در مورد او من حالا دیگر آن تعصب را ندارم. متاسفانه کارهای الان او آن حس قبلی را ندارد شاید این اتفاق دلایل زیادی داشته باشد اما هرچه هست در کار او تاثیر زیادی گذاشته است. از آنجایی که او دوست خوبم است امیدوارم از من ناراحت نشود. قدیمها کارهای او لحظاتی را برای شنونده به وجود میآورد که بسیار خالص و ناب بود این لحظات به دلیل احساس خوب خودش بود و احساسی که با آهنگهایش انتقال میداد، اما حالا وقتی آن موزیکها را گوش میدهم این تفاوت را خیلی خوب احساس میکنم. به نوع خواندن او کار ندارم اینکه او ژانرش را کاملا عوض کرده به خودش مربوط است و خودش پاسخگوست اما من این ژانر جدید را دوست ندارم. او کاملا عوض شده و همه میتوانند بهراحتی این عوض شدن را حس کنند.
من به عنوان کسی که همیشه آهنگهای او را گوش میدهد دیگر آن حس را نمیبینم، اگر قرار است یک اتفاق جدید فراگیر شود نباید همه از آن تقلید کنند. ۲ سال پیش سبکی کورکورانه مد شده که به جرات جزو کسانی بودم که آن را رایج کردم، حتی شماره یکی از بهترین تنظیمکنندههای آن سبک را پخش کردم. تست کردن آن سبک برای هیچ خوانندهای اشکال ندارد اما امتحان کردن با یک قطعه عاقلانه است نه ۱۰ قطعه از یک آلبوم! آن همه حس، فشار عصبی و… را کمپرس کردن در ۵ دقیقه بدون حس به نظر من اصلا جالب نیست. این از اشتباهات او بود و این اشتباه در مراحل مختلف برای او پیش آمد. (ببخشید من اینقدر رک حرف میزنم) مثلا خود من فلان سبک را عاشقانه دوست دارم اما به کارم و نوع خواندنم ربطی ندارد پس با آن سبک کار نمیکنم. برای ایجاد تنوع باید کارهای دیگری کرد، مثلا شعرها را متنوع کرد که امیدوارم محسن حتما در ترانههایش تنوع ایجاد کند. اگر یک نفر به من بگوید چرا کارهایت تکراری شده؟ مطمئن باشید فردای آن روز به دنبال شاعری میگردم که بتواند کاری را که من میخواهم، انجام دهد. قبلا هم این اتفاق افتاد و من این کار را کردم.
به نظر شما چرا محسن چاووشی کنسرت نمیگذارد؟
محسن نمیتواند کنسرت بگذارد، به خصوص در حال حاضر.
این قضیه ربطی به آن حرفهایی که در مورد صداسازی او میگویند، دارد؟
نه، من و او در یک لاین صدایی میخواندیم و افکتهایی که برای صداهایمان استفاده میشد یکی بود. محسن چاووشی یک نوع ترفند در کارهایش داشت که ترفند برندهای بود و هست اما این روش ضررها و عوارضی دارد مثل یک فواره که زود بالا میرود و زود هم پایین میآید. او رفت و قایم شد و از خودش یک تصویر در ذهن طرفدارانش ایجاد کرد، کاری که من نکردم، از همان روز اول با بدترین ظاهر و بدترین تیپ رفتم جلو و گفتم میدانم که ایراد دارم اما خودم را میسازم. در ۵سال گذشته آنقدر یک ذره یک ذره تغییر کردم که اگر همه عکسها و فیلمهایم را کنار هم بگذارند و به ترتیب نگاه کنند به سختی متوجه این تغییر میشوند، اما اگر الان من را یکدفعه با ۵ سال گذشته مقایسه کنید، خندهتان میگیرد و میگویید این همان است؟!
گفتید بعد از سنتوری رفتار او سینوسی شد مگر بعد از آن فیلم چه اتفاقی افتاد؟
چاووشی خیلی تلاش کرد که به آن نقطه رسید و سنتوری نعمتی بود که خدا برای تلاشهایش به او داد. او با یک پتانسیل خیلی بالا کارش را شروع کرد، مقایسه شروع او با شروع من خیلی سخت است. او وحشتناک خوب پیش رفت تا به آلبوم متاسفم رسید یک جایی یک چیزی مانعش شد. این مانع برای من که دوستش هستم اهمیت دارد، الان هم ممکن است ناراحت شود و وقتی این مطلب را بخواند به من زنگ بزند و ناسزا بگوید اما به من ارتباط دارد که اینها را میگویم چون دوستش دارم. به حرمت همان گذشتهای که با هم داشتیم؛ گذشتهای که دوستداشتنیتر از الان است، دلم میخواهد او دوباره روبه بالا حرکت کند. الان در جایگاهی هستم که نیازی به کوبیدن کسی ندارم، در مسیر خودم حرکت میکنم و کاری به کسی ندارم و دلم میخواهد او آن موانع را با قدرت از جلوی مسیر خودش بردارد. من نیازی به کوبیدن کسی ندارم، حب و بغضی ندارم که به خاطر آن بخواهم کسی را پایین بکشم یا به کسی بچسبم که خودم را بالا بکشم؛ نکتهای که خیلیها یک زمانی به من میگفتند.
شما یک آهنگ مشترک با محسن خواندید، آن زمان در مقام یک طرفدار این کار را کردی؟
آن آهنگ را خود محسن به من پیشنهاد داد که با هم بخوانیم، شعر و ملودیش مال من بود گیتارش را هم من زدم، تنظیمش را هم تقریبا خودم انجام دادم بیشترش را هم من خواندم اما به نام او تمام شد! چون آن موقع او مشهور بود نه من، ترفند او زود جواب داد و پازلهای بازیش سریع به هم چسبیدند. من آدم صبوری هستم خیلی دیر به این جایگاه رسیدم اما باز هم به خودم میگویم باید با چیدمان درست جلو بروم تا اوج داشته باشم و آن اوج را حفظ کنم.
یک زمانی خیلیها یک شبه مشهور شدند و هرمی رشد میکردند اما من صبر کردم هرچند دوست داشتم مشهور شوم خیلی صبر کردم تا به اینجا رسیدم، الان هم صبورم و آینده را میبینم. آن موقع به کسی کاری نداشتم برای خودم گیتار میزدم و میخواندم، عدهای گوش میدادند و اگر خوششان میآمد دست میزدند و کارم به خاطرهها میپیوست. آن موقع که با محسن خواندم مدتها بود که دوست داشتم با محسن بخوانم ولی خودم سراغش نرفتم، میدانستم میتوانم یک کاری کنم که محسن مجبور شود به من بگوید برایم آهنگ بساز. آن زمان رضا صادقی را میدیدم که طرفدار دوآتشه داشت شاید رضا یادش نیاید که ما در یک دخمه کار میکردیم یک جاهایی میرفتیم که اگر رضا میآمد ما نباید خودمان را نشان میدادیم. من آن موقع به خودم میگفتم محسن همه اینها یادت بماند آنقدر خوب شو که همه اینها خودشان سراغت بیایند و هزاران اتفاق دیگر…
خیلی از آن آدمها که زمانی آرزوی من بودند الان به من پیشنهاد کار میدهند، من چراغ خاموش جلو میروم چون در ایران زندگی میکنم پس باید ایرانی زندگی کنم. محسن چاووشی مسیرش را پله پله نرفت او با آن پتانسیل خوبش پرواز کرد اما…
من همیشه از سلامت، خواب، غذا و همهچیزم زدهام تا طرفدارانم از آهنگهایم لذت ببرند و آن کلید next لعنتی را وقتی آهنگهای من را میشنوند نزنند. آنها میفهمند که من به فکرشان بودهام. شناخته شدن و شنیدن آن آهنگها با لذت برای من ملاک است.
اگر الان محسن چاووشی کنسرت بگذارد چه اتفاقی میافتد؟
استقبال مردم وحشتناک خواهد بود اما چندوقت این استقبال ادامه داشته باشد مهم است. من فریدون آسرایی را قلبا دوست دارم، صدای مخملی او عالی است. آنقدر دوستش دارم که اگر هزارتا اشتباه هم بکند باتعصب در موردش حرف میزنم. جنس این آدم دوستداشتنی است با اینکه تا به حال او را ندیدهام اما یک حس مثبت به من منتقل میکند. وقتی «آهای خوشگل عاشق» را خواند عالی بود، آنقدر عالی که نمیشد دلیلی برای عالی بودنش آورد، اصلا کسی سوال نمیکرد چرا عالی است؟ اما چرا فریدون کمرنگ شد؟! برای اینکه او راه درست را پیاده نکرد. وقتی به اینجا میرسیم من دیگر نمیتوانم با آن حس در مورد فریدون حرف بزنم چون او اشتباه کرد؛ این اشتباه را به شکل دیگری محسن تکرار کرد. وقتی از مردم فاصله میگیری دیگر نمیتوانی درک درستی داشته باشی و برای مردم آهنگ بسازی. پاپ طرفدار دوآتشه نمیخواهد. ترجیح میدهم طرفدارانم من را محسن صدا کنند، نه سلطان. لذت در این است که ببینی مردم در سالنها ترانههایت را جیغ میزنند.