پایگاه اطلاع رسانی رهبر انقلاب با حسن عابدینی، مدرس دانشگاه و کارشناس رسانه درباره واکنشها به نتایج انتخابات به گفتوگو پرداخته که متن آن در ادامه می آید:
* برخی تحلیلهای داخلی و خارجی این بود که پس از ماجرای انتخابات ۱۳۸۸ صدماتی به کیفیت و کمیت مشارکت مردم وارد شده است و برای همین، نتیجه میگرفتند که نظام در انتخابات پیش رو، دیگر حلاوت مشارکت حداکثری را نخواهد چشید. اما نتیجه انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی، نادرستی این تحلیلها را نشان داد. این مسأله را از زاویه تحلیلهای رسانههای داخلی و خارجی چگونه ارزیابی میکنید؟
ـ در ماجرای فتنه ۸۸ بالاخره به برخی از ساختارهای نظام خدشه وارد شد. بر اثر توطئه هماهنگی که هم فتنهگران و هم دشمنان ملت ایران آن را سازماندهی کردند، کشور دستکم هشت ماه دچار بحرانی شد که میتوانست هر حکومتی را سرنگون کند؛ همان طور که همین ابزارها حکومتهای اوکراین و گرجستان را سرنگون کرد، ولی در آن روزها و در حالی که خیلی از کارشناسان و تحلیلگران انتظار دیگری داشتند، رهبر معظم انقلاب در خطبههای نماز جمعه ۲۹ خرداد موضعگیری محکمی کردند و فرمودند: زیر بار اقدامهای غیر قانونی نمیروم و در هر شرایطی باید از رأی مردم حراست شود.
در آن هجوم بالای عملیات روانی و کمکهای لجستیکی که از غرب میرسید، این مسأله براندازی برای بسیاری روشن نبود. همچنین تأکید رهبر معظم در بیانات گوناگون، بر اینکه این نظام مستقر و متکی به رأی مردم است، یک مؤلفه دیگر در اعلام مواضع رهبری بود. در واکاوی این موضعگیری سه عنصر «صیانت از آرای مردم» و «ایستادگی در مقابل فشارها» و «اتکا به پشتوانه مردمی نظام» دیده میشود. این سه عنصر در حالی وجود داشت که عملیات روانی دشمنان در راستای ضد آن عمل میکرد. آنها تلاش میکردند با وارد کردن فشار به مرکزیت نظام، سمت و سوی تصمیمات را تغییر دهند.
در مرحله بعد نیز ایشان نخست در نماز جمعه بیستم شهریور ۱۳۸۸ و سپس در نزدیکی انتخابات اخیر فرمودند: مردم در انتخابات بعدی حضور جدی خواهند داشت؛ یعنی یک پیشبینی قریب به یقین را مطرح کردند و نتیجه نیز همان شد. این در حالی بود که بنا به گفته شما، دوست و دشمن نسبت به این پیشبینی خوشبین نبودند؛ یعنی تصور حضور حداکثری در انتخابات مجلس سخت بود.
* نظرسنجیها چه نتایجی را پیشبینی میکردند؟
نظرسنجیهایی که در درون و خارج صورت میگرفت، به گونهای بود که خارجیها روی ۲۰ تا ۲۵ درصد پیشبینی میکردند. داخلیها هم تا مدتی پیش از انتخابات روی ۴۵ درصد متمرکز بودند؛ یعنی در ۵ نظرسنجی که چندین نهاد و به صورت فراگیر و علمی برگزار کردند، نتیجه اطراف ۴۵ درصد بود. در خارج نیز حتی صدای آمریکا دو شب پیش از انتخابات اعلام کرد که احتمالاً ۳۰ درصد در انتخابات شرکت خواهند کرد.
* چرا نظرسنجیها بیانگر واقعیت جامعه نبود؟
ـ دلیل اصلی این که حتی رسانههای بیگانه نیز در تحلیلهای تخصصی خود به آن اشاره داشتند، این است که محاسبات رهبری از جنس متفاوتی نسبت به نظرسنجیها و برآوردهای میدانی و حتی اطلاعات روزمره است. اساساً نوع شناخت رهبر از امت در این حوزه بسیار متمایز است. برای همین در حوزههای رأیگیری و در قاب تصویرهای صداوسیما و خبرگزاریها، دیده میشدند کسانی که ظاهرشان و حتی نوع تفکراتشان به گونهای بود که شما نمیتوانید از آنها، انتظار حضور در انتخابات را داشته باشید، اما اینها بر پایه حس تکلیف آمدند و رأی دادند. اینها را به نظر من نظرسنجیها نادیده گرفته بودند، اما در محاسبات رهبر معظم انقلاب دیده شده بود و این نشان میدهد که نوع شناخت رهبر از امت بسیار فراتر از الگوها و خطکشیهای مادی و ظاهری است.
* آیا این نسبت را در رابطه بین مردم و رهبر نیز میتوان دید؟
ـبیبنید، در اوج فتنه ۸۸ رهبر انقلاب فرمودند: باید از رأی مردم پاسداری بشود. ایشان گفتند که تا آخرین لحظه از رأی مردم پاسداری میکنم. در هر صورت این اعتقاد به آرای عمومی در محاسبات مردم اثرگذار خواهد بود.
نکته ظریف این است که چه بسا بنده و شما و دیگری هر کدام یک تصور داشته باشیم، اما واقعیت اصلی این است که رهبری تنها متعلق به جامعه مذهبی و قشر متدین نیست، بلکه رهبر جامعه و مردم ایران است و حتی اقلیتهای مذهبی نیز در محاسبات رهبری حضور دارند. این رابطه در حالت معکوس میان اقشار گوناگون و رهبر انقلاب قابل مشاهده است.
برای نمونه، در آنچه «سیانان» صبح انتخابات در مصاحبه با یک شهروند کلیمی از وی شنید، این بود که: «من ایرانی هستم و به ایرانی بودنم افتخار میکنم و در این انتخابات به همین دلیل شرکت میکنم، در حالی که به دین خودم هم بسیار معتقدم».
به همین دلیل، مسأله بسیار فراگیرتر از دستهبندیها و قشریگریهاست. اینجا «ایرانی» اعم از مسلمان و غیر مسلمان و مذهبی و غیر مذهبی در این دایره قرار میگیرند و نسبت به مواضع رهبرشان واکنش جدی نشان میدهند.
«لسآنجلس تایمز» نیز روز پس از انتخابات در گزارشی به نقل از خبرنگار خود اعلام کرد: در انتخابات دیروز ایران رأیدهندگان در مصاحبههای خود میگفتند: «ما در این انتخابات به هر کس که ضد آمریکایی باشد، رأی میدهیم»؛ این یعنی توفیق نظام در عرصه مواجهه با نظام سلطه. برای همین میتوان گفت که مردم آمده بودند، آرای خود را در صندوق بریزند تا پشتوانهای برای نظام باشد.
* آیا غربیها هم به این نتیجه رسیدهاند؟
نقطه تمرکز سناریوپردازیهای غربیها، دقیقاً همین مسأله است، زیرا میدانند که نقطه ثقل مقاومت در مقابل هژمونی نظام سلطه، رهبری است. غربیها همه همتشان را گذاشتهاند که در تصمیمهای راهبردی رهبری تأثیرگذار باشند تا در پایان، رفتار و سیاست نظام را تغییر دهند. اساساً تحریمها، اختلافافکنی و تلاش برای ایجاد گسست داخلی میان مسئولان و میان مردم، همه در همین راستاست.
* این تلاشها در عرصه رسانهای پیش از انتخابات بر پایه چه شگردهایی صورت میگرفت؟
شگردهای مختلفی در این عرصه وجود داشت. مثلاً برای اینکه بر تصمیم رهبری تأثیرگذار باشند، همه تلاشهای خود را در یک اقدام هماهنگ در سیانان، بیبیسی، العربیه، الجزیره و فرانس۲۴ بر این قرار دادند که انتخابات را یک چالش فراروی نظام مطرح کنند، در حالی که حضرت آقا آن را یک فرصت برای نظام بیان میکردند. «امنیتی شدن انتخابات»، «به تعویق انداختن انتخابات»، «برگزاری انتخابات با مشارکت حداقلی» و … همه از محورهایی بود که رسانههای بیگانه سعی در شیوع و گسترش رسانهای آن داشتند.
از سوی دیگر، در سناریوهای تحریم و تهدید که از سه ماه پیش و کاملاً هدفمند به اجرا میرسید و نیز گزارش آقای آمانو که سه روز پیش از انتخابات منتشر شد، همچنین گزارش حقوق بشر که دو روز پیش از انتخابات خوانده شد، عموم رسانهها در تحقق و به ثمر نشستن آنها نیز تلاش جدی داشتند تا در این «عرصه به ظاهر تنگ»، نظام جمهوری اسلامی انتخابات را از ترس مشارکت نکردن مردم یا به تعویق بیندازد یا به یک مشارکت حداقلی رضایت بدهد. آنها میگفتند اگر مشارکت حداقلی باشد، همه گزینهها اعم از نظامی و اقتصادی برای ما اجرایی خواهد شد.
* نکته کانونی فضای تبلیغی و تحلیلی رسانههای بیگانه چه موضوعی بود؟
نکته کانونی در فضای تبلیغی و تحلیلی رسانههای بیگانه درباره انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی، عبارت بود از عدم مشارکت مردم یا همان تحریم انتخابات. در این خصوص رسانههای بیگانه که انتخابات مجلس نهم را در متن انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری و حوادث پس از آن بررسی و ارزیابی میکردند، «جذابیتزدایی» از سناریوهای مهمشان بود. آنها در این زمینه از سویی این انتخابات را امنیتی ـ نظامی القا میکردند و از سوی دیگر، میگفتند که انتخابات مجلس نهم جذابیتی ندارد، چون اصلاحطلبان به عنوان رقیب سنتی اصولگرایان غایب هستند و این انتخابات یکدست است.
همچنین در روزهای پایانی و هر چه به برگزاری انتخابات نزدیکتر میشدیم، تلاشها بر محوریت تحریم انتخابات شدت میگرفت؛ بنابراین، تلاش میشد از سویی سلامت و اعتبار انتخابات در جمهوری اسلامی ایران زیر سؤال برده شود و از سوی دیگر، مدعی میشدند که ساختار جمهوری اسلامی ایران با رأی دادن (برگزاری انتخابات) در تضاد و تعارض است و رأی مردم تأثیری نخواهد داشت! این تلاشها در حالی جلوه التماس و تمنا به خود میگرفت که سخنگوی یکی از گروهکهای ضد انقلاب که در فتنه ۸۸ نقش محوری را بر عهده داشت، در گفتوگو با رادیو فردا در تاریخ ۱۳۹۰/۱۲/۶ اعلام کرد: «باید از همه هموطنان عزیز خواسته شود در فاصلهای که تا یازده اسفند و دوازده اسفند دارید، از تمام خلاقیتها و ابتکارات خودشان استفاده بکنند و … به نشانه اعتراض به انتخابات غیر آزاد و غیر منصفانه پنجشنبه یازده اسفند در مراکز خرید در میادین و پارکها حضور پرشور داشته باشند و از این طریق اعتراض خودشان را برسانند!»
صرفاً نتیجه این همه تلاش آنها چیزی نبود جز حضور مردمی که در پای صندوقهای رأی به همه این عرقریزیها پاسخی درخور داد. برای همین، پس از انتخابات نیز وقتی این دسته از مخالفان شرایط را اینچنین دیدند، گفتند نتیجه تحریم ما این شد که مردم تحریک شدند و به میدان آمدند، بنابراین باید سیاستمان را عوض کنیم. جالبتر اینکه روز گذشته یکی از این رسانهها در تحلیلهایش آورد که مردم ایران اگر سیر باشند، علیه حاکمیتشان شورش میکنند و نه اینکه گرسنه باشند. پس باید سیاست تحریمها را تغییر دهیم. این یعنی رفتار مردم ایران آنها را به پرتگویی دچار کرده است.
منبع: khamenei.ir