افق آنلاین ، «مهدی فضائلی» در یادداشتی نوشت:
بپذیریم شرایط اقتصادی خوب نیست و بیکاری، گرانی، رکود و کاهش ارزش پول ملی در صدر دغدغههای مردم و فعالان اقتصادی قرار دارد.
مشکل کجاست؟
شناخت مشکل،ضروری و پیش نیاز قطعی هر تجویز و مداوایی است.
پزشکی که علت بیماری را نتواند تشخیص دهد قطعا” در درمان موفق نخواهد شد و مکانیکی که عیب دستگاه را نفهمد در تعمیر آن بیراهه می رود وهمینطور است بقیه رشته ها و از جمله اقتصاد.
کارشناسان اقتصادی برای پیشرفت اقتصادی پنج رکن اساسی را لازم می دانند.
نیروی انسانی متخصص،سرمایه و نقدینگی،فنآوری،منابع و ذخایر طبیعی و مدیریت؛ این پنج رکن حیاتی را تشکیل می دهند.
حدود دوازده میلیون نفر فارغ التحصیل دانشگاهی و بیش از سه و نیم میلیون دانشجو، وجود ۲۰۰ دانشمند ایرانی در میان دانشمندان برتر جهان و وجود ۱۸ دانشگاه ایران در میان دانشگاه های برتر جهان و شاخص های متعدد دیگر ، نشان می دهد در حد لازم از نیروی انسانی متخصص برخوردار هستیم.
بیش از ۲۰۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی نیز به روشنی وجود سرمایه و نقدینگی حتی بیش از حد لازم را نشان می دهد.
از حیث تکنولوژی و فنآوری نیز صاحب نظران، دسترسی کشورمان به فنآوری را در حد نسبتا” خوب ارزیابی می کنند.
وجود منابع غنی نفت وگاز که ایران را در صدر جدول دارندگان انرژی جهان قرار داده در کنار منابع طبیعی در بیش از ۶۰ ماده دیگر اعم از سرب و روی و مس و سنگ آهن و…به خوبی بهره مند بودن کشورمان را از این عامل و رکن مهم پیشرفت نیز نمایان می سازد.
آنچه در این میان ضعف و گاهی خلاء خود را نشان می دهد “مدیریت اقتصادی” است.
این مدیریت است که باید عوامل دیگر را بکار بگیرد، هدایت کند و با برنامه ریزی و نظارت به سرانجام برساند و نتیجه که پیشرفت اقتصادی است را محقق کند.
اینجا پرسش دیگری مطرح می شود که مشکل مدیریت اقتصادی ما چیست؟
آیا مدیران اقتصادی کشورمان تحصیلات و دانش لازم را ندارند؟یا این مدیران تجربه کافی ندارند؟
واقعیت این است که مدیران اقتصادی کشورمان غالبا” هم تحصیلات و دانش لازم را دارند و هم تجربیات گران بهایی در انبان خود دارند در عین حال در این بخش مانند برخی بخش های دیگر یک ضعف آشکار وجود دارد!
این ضعف آشکار را از این فراز بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و از قلم رهبر حکیم انقلاب پس از چهل سال اشراف بر مسائل خرد و کلان کشور مرور می کنیم.
《… و بدانید که اگر بیتوجّهی به شعارهای انقلاب و غفلت از جریان انقلابی در برهههایی از تاریخ چهلساله نمیبود -که متأسّفانه بود و خسارتبار هم بود- بیشک دستاوردهای انقلاب از این بسی بیشتر و کشور در مسیر رسیدن به آرمانهای بزرگ بسی جلوتر بود و بسیاری از مشکلات کنونی وجود نمیداشت.》
بنابراین، یکی از ریشه های اصلی مشکلات موجود غفلت یا عدم باور نسبت به آرمان های انقلاب و جایگزین کردن راه حل های غیر انقلابی است که خود بر مشکلات می افزایند!لذا اگر طالب دستاوردهای بیشتر و حل بسیاری از مشکلات کنونی هستیم بیش و پیش از همه و بخصوص در جاهایی که دچار غفلت شده ایم باید به آرمان های انقلاب برگردیم. آرمان های انقلاب یعنی عدالت، استقلال،مردم سالاری، آزادی، مبارزه با استکبار، معنویت، عزت و در یک کلام ،تعالیم نجات بخش اسلام ناب که همواره باطراوت و امیدبخش هستند.
یکی از بارزترین مظاهر این بازگشت، نوع انتخاب های ماست؛ پس به هوش باشیم!