به گزارش افق انلاین ، حسین شیخ الاسلام معاون بین الملل مجمع تقریب مذاهب اسلامی و سفیر اسبق ایران در سوریه که در روزهای گذشته به علت ابتلا به ویروس کرونا در بیمارستان مسیح دانشوری بستری بود، ساعات پایانی روز گذشته دار فانی را وداع گفت.
این دیپلمات باسابقه کشورمان که متولد هشتم آذر ماه سال ۱۳۳۸ است، فعالیتهای سیاسی را همزمان با اوجگیری مبارزات علیه رژیم پهلوی آغاز کرد. او که از اعضای شاخص دانشجویان مسلمان خط امام بود، در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا در سال ۵۸ و ترجمه اسناد جاسوسی دولت آمریکا علیه کشورمان نقش بسزایی ایفا کرد.
حسین شیخ الاسلام در جریان نشست خبری افشای اسناد جاسوسی آمریکا
شیخالاسلام در حدفاصل سالهای ۷۷ تا ۸۲ سفیر ایران در سوریه بود. پس از آن در انتخابات مجلس هفتم توانست به مدت چهار سال نماینده مردم تهران شود. او در سالهای اخیر در مناصبی چون مدیرکلی امور بینالملل مجلس شورای اسلامی و معاونت بینالملل مجمع تقریب مذاهب اسلامی مشغول به فعالیت بود.
دیگر مسئولیتهای دوران فعالیت آن مرحوم عبارتاند از : دبیرکلی سابق دبیرخانه دائمی کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه ملت فلسطین در حدفاصل سالهای ۸۹ تا ۹۵، دبیر انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا ( ۱۳۵۸-۱۳۵۷ )، معاون سیاسی وزارت امور خارجه ( ۱۳۷۶-۱۳۶۰ )، قائم مقام وزیر امورخارجه ( ۱۳۸۸-۱۳۸۷ )، رئیس مجمع سازمان های مردم نهاد حامی آزادی قدس شریف اشاره کرد.
یکی از خاطرات قابل توجه این دیپلمات کارکشته کشورمان که از زمان اعلام خبر فوت او در فضای مجازی دست به دست میشود، توصیه او به محمدجواد ظریف برای فعالیت در عرصه دیپلماتیک است. ظریف در بخشی از کتاب خاطرات خود در این باره نوشته است: «پس از پیروزی انقلاب، روزی آقای شیخالاسلام با بنده صحبت کردند و گفتند که همه میتوانند متخصص کامپیوتر شوند اما هر کسی نمیتواند برای جمهوری اسلامی یک سیاستمدار خوب باشد. تغییر رشته و در نتیجه تغییر مسیر زندگی و تقدیر بنده به خاطر فرمایشات و اصرار ایشان بر این امر اتفاق افتاد…»
تصویرسمت راست: محمدجواد ظریف، تصویر سمت چپ: حسین شیخ الاسلام
روایت شیخالاسلام از نامه امام خمینی به گورباچف
شیخالاسلام در مصاحبهای با اشاره به نامه حضرت امام به آخرین رهبر شوروی گفته بود:”وقتی نامه حضرت امام به گورباچف به وزارت امور خارجه رسید و ۴۰، ۵۰ صفحه دستنویس بود، سه چهار تا خطخوردگی بیشتر نداشت و معلوم بود که قلم را گذاشته و یکباره نوشتهاند. آقای ولایتی گفتند: «حضرت امام چنین نامهای را نوشته و گفتهاند این را به شورویها بدهید». همه نشستیم و شور کردیم که این خیلی نامه تندی است و به روسها برمیخورد و اینها برای خودشان ابرقدرتی هستند. خلاصه شورای معاونین وزارت امور خارجه با هم مشورت کردیم و گفتیم خدمت حضرت امام عرض کنیم که اگر اجازه بدهید یککمی صبر کنیم و بعد از مدتی این نامه را بدهیم و الان زود است. از طریق حاجاحمدآقا ـخدا رحمتشان کندـ این حرف را خدمت امام منتقل کردیم. امام فرموده بودند: «نخیر! دیر هم شده. زود بفرستید برود». ما مثلاً فحول وزارت امور خارجه بودیم که به نتیجه رسیدیم نباید نامه را بدهیم، ولی حضرت امام فرمودند دیر شده و ما بعداً دیدیم که همینطور است“.