2

وقتی تراکتور به «جنگ با کرونا» می‌رود+ تصاویر

  • کد خبر : 314181
  • ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۰

جنگ با کرونا در روستای «رزینی» نهاوند با حضور جوانان آن ادامه دارد، آن هم با تراکتور و سمپاش کولی و امکانات محلی.

جنگ با کرونا در روستای «رزینی» نهاوند با حضور جوانان آن ادامه دارد، آن هم با تراکتور و سمپاش کولی و امکانات محلی.

وقتی تراکتور به «جنگ با کرونا» می‌رود+عکس و فیلم

 همدان؛ ساعت ۱۲ شب است، روستا در سکوت فرو رفته، هرازگاهی صدای پرندگان شبانگاهی و جیرجیرک‌ها به گوش می‌رسد.

ناگهان سکوت نیمه‌شب با صدای قدم‌های چند نفر شکسته می‌شود، چند جوان باری بر دوش گرفته‌اند و آهسته در کوچه‌های روستا قدم می‌زنند و آرام با هم صحبت می‌کنند، صدای سوتی شنیده می‌شود، یک نفر با عجله و نفس‌نفس‌زنان به سمت آنها می‌دود. بقیه می‌ایستند، چند نفری اخم می‌کنند و بقیه متعجب‌اند.

احمد رو به مهدی می‌کند و می‌گوید «این مقداد چشه؟ انگار نه انگار دیروقته، چرا این قدر سر و صدا می‌کنه؟».

ـ علی: انگار دلخوره منتظرش نشدیم.

ـ احمد: ما که بهش زنگ زدیم گوشیش خاموش بود.

مقداد به آنها نزدیکی می‌شود…

احمد رو به مقداد: چته نصفه‌شبی کل روستا رو گذاشتی روی سرت؟ نمی‌گی مردم خوابند؟!

مقداد با دلخوری: تقصیر شماست، مگه قرار نبود منتظر من بمونید؟

مهدی: ما بهت زنگ زدیم اما گوشیت خاموش بود، گفتیم شاید نمی‌خوای بیای یا کاری واست پیش اومده!

مقداد: به نظرت من کار و زندگی‌ام رو تو شهر ول کردم اومدم اینجا که نیام کمک؟! خودم خواستم باشم تا آخرشم هستم.

مهدی رو به مقداد: ای والله بزن بریم، ببخشید دیگه ما گفتیم مزاحمت نشیم وگرنه هر چی بیشتر باشیم کارا بهتر پیش می‌ره.

همین که دستش را روی شانه مقداد می‌گذارد و آن را به آرامی می‌فشارد، چشمکی از روی شیطنت تحویلش می‌دهد، بعد هم بقیه جوان‌ها را صدا می‌کند، به محض اینکه جمع می‌شوند، وظیفه هر کس را مشخص می‌کند.

حامد با خوش‌زبانی می‌گوید «آقا مهدی! بهتر نیست همین که روستا رو ضدعفونی می‌کنیم بلند بگیم ـ ما کرونا را شکست می‌دهیم ؟!».

مهدی در پاسخ می‌‌گوید «موافقم» همین حرف کافیست تعجب بقیه برانگیخته شود که حرفش را این طور تکمیل می‌کند «البته تو دلتون،»

حامد رو به بقیه که با تعجب نگاهش می‌کردند می‌کند و می‌گوید: «بابا شوخی کردم، می‌دونم الان می‌خاید بگید کرونا را شکست می‌دهیم اما به عمل کار برآید…».

مهدی خنده‌ای می‌کند و می‌گوید «خب دیگه بچه‌ها وقت رو از دست ندید، تا بقیه خوابن شروع کنید به کار؛ راستی یادم رفت بگم امشب خیلی هم تو سکوت کار نمی‌کنیم چندتا از اون تراکتورایی که قبول کردن کمکمون کنند قراره محله پایین رو ضدعفونی کنن کارا سریعتر پیش بره.

صادق که گرد خستگی روی چهره‌اش نمایان است اما سعی می‌کند سرحال به نظر برسد، با سمپاشی که

روی پشتش انداخته، ور می‌رود و می‌گوید «خب بریم دیگه بچه‌ها؛ وظیفه هر کس مشخص شده، بسم‌الله».

با اذن صادق هر کس می‌رود سر پستش، همین که بچه‌ها دم در مش قربونعلی می‌رسند، ننه سکینه بیرون می‌آید و با لبخندی به بچه‌ها دست مریزاد می‌گوید. حامد خنده‌ای می‌کند و می‌گوید «ننه سکینه! چرا بیداری؟»

ننه سکینه: هیچی ننه جان، فکر و خیال نمی‌زاره بخابم

حامد: چرا ننه؟

ننه سکینه: ننه جان! به خاطر این مریضی دیگه؛ چی بود اسمش؟

حامد با خنده: کرونا! ننه سکینه، اما نگران نباش ما نمی‌زاریم ایشالله بیاد این روستا، اگر بیادم زود از بین می‌بریمش، بچه‌های «رزینی» رو دست کم گرفتیا!.

ننه سکینه: نه عزیزم، شماها که جان منید و مردم روستا، خدا خیرتون بده

حامد با شیرین‌زبانی: چاکریم ننه جان؛ حالا برو بخاب که فرزندان رزینی بیدارند، «ما کرونا را شکست می‌دهیم».

ننه سکینه: می‌دونم عزیزم، درست مثل وقتی که سیل اومد و همین بچه‌ها گفتن ما نمی‌زاریم سیل بیاد تو روستا، دستشون درد نکنه.

حامد: آره ننه، تو فقط دعا کن عاقبت بخیر شیم،

ننه سکینه: ایشالله که عاقبتتون خیر باشه و لبتون خندون.

حامد با خنده: ممنونم ننه، حالا برو تو، می‌خام کار ضد عفونی رو از همین جا شروع کنم

ننه سکینه همان طور که داخل حیاط می‌شود می‌گوید: ای به چشم پسرم، خدا به همراهتون

چند شبی است که جوانان روستای «رزینی» دست به کار شده‌اند و کارشان شده ضدعفونی کردن کوچه‌ها و محله‌ها؛ به خصوص اینکه تعدادی از اهالی روستا ساکن یکی از استان‌های مبتلا به کرونا هستند و در رفت و آمد.

البته ناگفته نماند با همراهی درمانگاه روستا چندین خانواده از آنها شناسایی شده و با حضور در منزل، خدمات مشاوره‌ای در اختیارشان قرار داده شد، انصافا آنها هم رعایت کردند و حتی تا ۱۰ روز در خانه ماندند.

جنگ با کرونا در روستای «رزینی» با حضور جوانان ادامه دارد، آن هم با تراکتور و سمپاش کولی و امکانات محلی.

معتقدند حالا که همه درگیر کارند آنها هم باید به سهم خود کاری انجام دهند، اگر نمی‌توانند در بیمارستان و یا مراکزی که درگیر این بیماری‌اند کمک کنند، باید در جبهه پیشگیری وارد عمل شوند.

می‌گویند کرونا به مسئله مشترک بین همه تبدیل شده و شهر و روستا و جهان اول و جهان سوم هم نمی‌شناسد و راه مقابله با این موجود ناشناخته هم چیزی نیست همبستگی ملی و آگاهی، بنابراین تیم گندزدایی و ضدعفونی روستا در آماده‌باش است.

مهدی سراقی دهیار روستای زرینی است که می‌گوید «از آن جا که کرونا به یک تهدید جدی تبدیل شده و به نگرانی عمومی دامن زده، برای پیشگیری از شیوع آن، با هماهنگی مردمی، جوانان روستا و فراخوان آنها از طریق اینستاگرام و کانال تلگرامی اکیپ‌هایی را تشکیل داده و عملا کار ضدعفونی و گندزدایی معتبر روستا را از دو شب پیش آغاز کردیم، برای این کار ۶ ماشین سمپاش تراکتور و ۱۰ دستگاه سمپاش کولی از امکانات مردمی با ۳۰ نفر از جوانان در گروه‌های چهار تا پنج نفره سازماندهی شدند.

کار ضدعفونی معابر روستا از خیابان‌های اصلی، کوچه‌ها، جداول و حتی درب و پنجره‌ منازل را طبق هماهنگی قبلی با مردم روستا برابر با فرمول بخشداری انجام می‌دهیم و این کار تا حوالی یک تا ۲ نیمه‌شب ادامه دارد.

البته ضدعفونی کردن معابر محدود به یکبار نیست و این کار تا زمانی که نیاز باشد ادامه خواهد یافت، هر سه شب هم یکبار با استفاده از توان مردمی و اعلام آمادگی آنها به ویژه جوانان این کار انجام می‌شود.

ما با توجه به تعهدی که داریم همپای مردم وارد کار می‌شویم، در جریان سیل هم همینطور بود، وقتی مردم می‌دیدند من به عنوان دهیار مثل بقیه کف رودخانه ایستاده‌ام و برای جلوگیری از ورود سیل به داخل روستا تلاش می‌کنم، برای هر برنامه‌ای داوطلبانه وارد کار می‌شوند.

جلب مشارکت مردمی برای مقابله با کرونا را تنها مختص به مشارکت در ضدعفونی معابر قرار نداده‌ایم با توجه به اینکه تجمع مردمی یکی از عوامل انتقال ویروس است از مردم خواستیم مراسم ختم و چهلم و… در برخی از مواقع با دعوت از ۲ هزار نفر برگزار می‌شود را حذف کنند که این توصیه‌ها تا حدودی اثرگذار بوده است.

 باید قدردان این مردم بود که در مواقع حساس پای کار می‌آیند و بدون هیچ چشمداشتی حتی جلوتر از مسوولان کارها را انجام می‌دهند.

یکی دیگر از جوانان پای کار می‌گوید: باید آمادگی و اقدام برابر کرونا را به مساله‌ همگانی تبدیل کنیم چراکه مشارکت عموم مردم برای حفظ سلامت خود در کنار اقدامات دستگاه‌های مسئول می‌تواند ما را در شکست کرونا پیروز کند.

با مدیریت دهیاری قرار است کار ضدعفونی روستا در چند مرحله انجام شود، البته با توجه به این اقدام، افراد زیادی برای کمک اعلام آمادگی کرده‌اند که در صورت لزوم با فراخوان از طریق فضای مجازی پای کار می‌آیند.

محمد خزایی؛ یکی دیگر از اهالی است که به عنوان عضو شورای روستا همپای بقیه وارد کار شده است، او نیز می‌گوید: خوشبختانه ما در روستا کادر درمانی دلسوزی داریم که در تمام مواقع در کنار مردم هستند، با توجه به شرایط فعلی با آنها در خصوص انجام اقدامات لازم برای پیشگیری از کرونا جلسه‌ای برگزار کردیم که از ما تقاضای همکاری در این خصوص را داشتند.

ما هم با در نظر گرفتن این مساله فراخوانی در فضای مجازی دادیم و بسیاری از مردم رو ستادر این رابطه اعلام آمادگی کردند، بنابراین اول اطلاع‌رسانی کردیم که قرار است چه کار کنیم و از کسانی که مشکلات تنفسی دارند خواستیم پنجره‌ها را ببندند تا با مشکل مواجه نشوند.

توانستیم با همکاری دهیار ۶ تراکتور مجهز به سمپاش که صاحبان آنها قبلا اعلام آمادگی کرده بودند و تعدادی سمپاش کولی را جمع‌آوری و برای ضدعفونی به کار گیریم.

یکی از مشکلات ما برای ادامه گندزدایی روستا در زمینه تهیه مواد شوینده و ضدعفونی‌ است که خوشبختانه مسوولان درمانی قول تامین آن را داده‌اند، علاوه بر آن تعدادی از خیرین روستا نیز اعلام کرده‌اند که برای تأمین هزینه‌های اجرای طرح آماده همکاری‌ هستند.

خوشبختانه مردم روز به روز نسبت به این بیماری حساس‌تر شده و خطر آن را جدی می‌گیرند به گونه‌ای که شاهدیم  اهالی اغلب روستاها پای کار آمده‌اند و اقدام به ضدعفونی محیط زندگی خود کرده‌اند.

این روزها روستای «زرینی» این همبستگی را در قاب خاطرات خود ثبت خواهد کرد و همپای مردم این سرزمین شکست کرونا را جشن خواهد گرفت، بدون تردید جز این نخواهد شد…

———————

گزارش: وحید سیفی

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=314181

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]