یک تحلیلگر سیاسی و اجتماعی به ایلنا گفت:فکر نمیکنم طیفبندیها یا فراکسیونهای جناح اصولگرا در شرایط کنونی اهمیت زیادی داشته باشد، چراکه مجلس یازدهم با این رای اندک و فضای محدود امیدی که به آن وجود دارد از ابتدا ناتوان و ناکارآمد و تا حدی علیل به دنیا آمده است.
عباس عبدی، پژوهشگر اجتماعی و روزنامهنگار، در گفتگویی به نکاتی پیرامون حمایت جریان اصلاحات از رئیس جمهور، مجلس یازدهم و انتخابات ۱۴۰۰پرداخته است که در ادامه بخشی از این گفتگو را می خوانید.
حمایت از روحانی در آن شرایط و در میان آن گزینهها کار درستی بود
جریان اصلاحات با اهداف مختلفی از جمله خروج از بن بست در فضای سیاسی داخلی و بینالمللی اقدام به حمایت از آقای روحانی کرد، به نظر شما این امر تا چه اندازه محقق شده و چه عواملی مانع از تحقق بیشتر و یا کامل آن شده است؟
حمایت از آقای روحانی در آن شرایط و در میان آن گزینهها کار درستی بود، جریان اصلاحطلب یا باید در انتخابات شرکت نمیکرد که این اتفاق بدی بود و در صورت شرکت هم مناسبترین گزینه موجود آقای روحانی بود که آن را انتخاب کرد.
مجلس یازدهم از ابتدا تا حدی علیل به دنیا آمده است
مجلس یازدهم اگرچه به صورت یکپارچه در اختیار جریان راست قرار دارد اما این جریان به صورت یک طیف با گروههای مختلف خواهد بود، پیشبینی شما از مواجهه طیفهای متعدد این جریان اعم از قالیبافیها، راستهای سنتی، جبهه پایداری و احمدینژادیها با یکدیگر به ویژه در مساله ریاست مجلس چگونه است و آنها به چند فراکسیون تقسیم خواهند شد؟ همچنین در مورد نحوه مواجهه این جریان با دولت روحانی آیا مواجههای تعاملی خواهد بود یا تقابلی؟
فکر نمیکنم طیفبندیها یا فراکسیونهای جناح اصولگرا در شرایط کنونی اهمیت زیادی داشته باشد، چراکه این مجلس با این رای اندک و فضای محدود امیدی که به آن وجود دارد از ابتدا ناتوان و ناکارآمد و تا حدی علیل به دنیا آمده است، لذا اینکه مجلس به خودی خود بتواند کاری صورت دهد یا بخواهیم خیلی به جزئیات آن فکر کنیم تاثیر چندانی در وقایع ندارد. اما به طور کلی میتوان یک نکته را بیان کرد و آن اینکه جناح راست هرچه بیشتر عناصر قدرت را در دست میگیرد به طور طبیعی در درون این جریان شکاف بیشتری ایجاد میشود، این شکاف درونی آنها را تجزیه میکند و با توجه به اینکه نمیتوانند از بیرون کسی را وارد این جریان کنند، در نتیجه کل بنیانهای سرمایه اجتماعی آنها با گذشت زمان کمتر و کمتر میشود.
فکر نمی کنم مردم از اصلاح طلبان در سال ۱۴۰۰ حمایت کنند
پیشبینی شما از سال ۹۹ چگونه است؟ شاهد چه رویدادهایی در فضای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کشور خواهیم بود؟ با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ آیا جریان اصلاحطلب انگیزهای برای ادامه فعالیت، بازسازی کادر و تشکیلاتی و حضور قدرتمند در انتخابات آتی خواهد داشت یا شاهد حضور پرتعداد و رقابت درون گروهی اصولگرایان همانند انتخابات اسفند ۹۸ خواهیم بود؟
فکر نمیکنم که اصلاحطلبان اساساً انگیزهای برای حضور در انتخابات ۱۴۰۰ با شرایط کنونی پیدا کنند یا حتی مردم آنها را حمایت کنند، لذا با نگاه به وضعیت موجود میتوان گفت، انتخابات ۱۴۰۰ بدون تردید از نظر شور و نشاط در سطح پایینتر از انتخابات مجلس خواهد بود مگر اینکه یک تغییر اساسی در سیاستهای کلی نظام مشاهده شود و آن باز شدن فضای عمومی و به رسمیت شناختن دیگران است. به همین دلیل فکر میکنم که سال ۹۹ ادامه ۹۸ باشد ولی باید کوشش کرد که کل سیستم و منتقدان به یک نقطه تفاهم و اجماع برسند و یک تغییری در مسیر جامعه ایجاد کنند.