وقتی با حسین صحبت میکنید، صدایش پر انرژی است. او میگوید: درست است که من معلول هستم، اما این به معنی محدودیت من نیست. من با شرایطی که دارم کنار آمده ام و حس معلول بودن ندارم. تلاش میکنم مثل بقیه زندگی کنم و مثل بقیه تفریحات خود را داشته باشم. مثلا وقتی کوچکتر بودم بچههای محل را میدیدم که فوتبال بازی میکنند و به مرور من هم به این ورزش کشیده شدم. حالا هم با فوتبال بازی کردن روحیه میگیرم و تحرکم را بالا میبرم.
او که دستان قدرتمندی دارد و یک رگ ضخیم و بیرون آمده از لا به لای عضلاتش نشان میدهد که دستها چه نقش مهمی در زندگی او دارد، درباره ورزشهای مختلفی انجام میدهد، میگوید: با دست هایم راه میروم و شنا میزنم و اگر حوصله داشته باشم حرکات ژیمناستیک هم انجام میدهم. در فوتبال هم در پست دفاع و دروازهبان بازی میکنم، البته بچهها رعایت حالم را میکنند و طوری بازی میکنند که من هم بتوانم کنارشان دوام بیاورم.
حسین که با دستش نقاشی هم میکند، گهگاهی با پدرش به تماشای بازیهای سالنی هندیجان میرود، ولی تا به حال فرصت نشده یک بازی فوتبال را از نزدیک ببیند. او میگوید: طرفدار استقلال هستم و همینطور استقلال اهواز و صنعت نفت را هم دوست دارم. آرزویم این است که یک روز برای تماشای بازی استقلال به تهران بروم. من عاشق فرهاد مجیدی هستم و دوست دارم یک بار در تمرین استقلال حضور پیدا کنم و علاوه بر فرهاد مجیدی، دیگر بازیکنان را هم ببینم و با مهدی قائدی و بقیه بازیکنان عکس بگیرم.
آرزوی حسین گودرزی برای تیم مورد علاقه اش هم جالب است: لیگ، حذفی، آسیا و حتی جام باشگاههای جهان.