4

۵+۱ بازی محبوب که بهترین داستان ها را برای مخاطب خود پیاده سازی کرده اند

  • کد خبر : 319395
  • ۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۱۲:۱۳

داستان یک بازی بخش اساسی آن است. یک بازی می‌تواند شخصیت‌‌های خیلی عجیبی با ویژگی فوق انسانی نداشته باشد؛ اما داستانی با جذابیت بسیار بالا داشته باشد که هم به مرور شخصیت‌ها را تغییر می‌دهد و هم آنقدر کنجکاوی را تحریک می‌کند که بازیکن میخ‌کوب شود.

بازی های جذاب برای کنسول

تعداد بازی‌هایی با داستان‌های خارق العاده که عواطف ما را به چالش می‌کشند، کم نیست؛ اما در این میان پنج بازی وجود دارد که شاید طی زمان‌های مختلف نسبت به بقیه سر و صدای بیشتری به پا کرده باشند. در این مقاله قرار است با این بازی‌ها و روایت‌های داستانی عجیب‌شان آشنا شوید.

  1. Silent Hill 2

بازی قدیمی سایلنت هیل که برای PC و ایکس باکس ۳۶۰ طراحی شده بود؛ همچنان دارنده یکی از بهترین خطوط داستانی است.

داستان با یک عشق مرموز شروع می‌شود؛ جیمز ساندرلند James Sunderland یک سال پس از مرگ همسرش نامه‌ای از او دریافت می‌کند و برای پیدا کردنش دست به کار می‌شود؛ اما در این جست و جو با چیزی بسیار تاریک و پیچیده مواجه می‌شود؛ داستانی تو در تو و عجیب.

در این داستان صدای راوی همه چیز را درباره شخصیت جیمز ساندرلند لو نمی‌دهد و بسیاری نکات در طول داستان درباره‌اش مشخص می‌شود؛ همچنین نحوه بازی و تعامل شما در دنیای اطراف جیمز روی سرنوشت او تاثیرگذار است. برای مثال اگر در طول بازی جان‌های جیمز را از دست بدهید و بازی را با نیمی از جان او به پایان برسانید، به بازی فهمانده‌اید که برای سلامت جیمز ارزش زیادی قائل نیستید و بازی فکر می‌کند شخصیت جیمز شخصیتی است که به خودش آسیب می‌زند. سمبولیسم یا نماد گرایی یکی دیگر از وجوه خط داستانی سایلنت هیل است؛ برای مثال بسیاری از موجودات کریهی که سر راه جیمز سبز می‌شوند، بخشی از ساخته‌های فکر خودش هستند که به شکلی وحشتناک بروز پیدا می‌کنند.

  1. BioShock

بازی جذاب bioshock

بایو شاک Bio Shock در سال ۲۰۰۹ منتشر شد. خط داستانی حول مردی دیوانه اما نابغه به نام اندرو رایان Andrew Ryan شکل می‌گیرد که شهری زیر دریا ساخته و در آن افراد زیادی را به اسارت گرفته است. حرف، حرف اوست و خواست، خواست او. بنابراین تمام چیزهایی که گفته می‌شود، باید اطاعت شوند؛ حتی اگر فرمان دهد که به خودش آسیب برسانید. بسیاری معتقدند پایان بندی داستانی بایو شاک کاملا قابل پیش بینی است؛ درست هم فکر می‌کنند؛ اما این قضیه مانع نمی‌شود تا به روایت داستانی این بازی لطمه‌ای وارد شود.

اگر دوست دارید این بازی را امتحان کنید؛ اما کنسول مناسبش را نمی‌شناسید؛ نگران نباشید. درباره این بازی سوال مهم «ایکس باکس یا پلی استیشن؟ کدام کنسول برای شما مناسب تر است» مطرح نیست. چون این بازی به کنسول‌های ایکس باکس وان، پی اس فور، پی اس ۳ و ایکس باکس ۳۶۰ می‌خورد.

  1. The Witcher 3: Wild Hunt

اگر این روزها تب دیدن سریال ویچر The Witcher یا جادوگر را داشته باشید؛ حتما با شخصیت Geralt آشنا هستید. این شخصیت خیلی پیش از اینکه با بازی Henry Cavil در دنیای سینما شکل بگیرد؛ بخش اصلی داستان بازی ویچر بوده است. در سری وایلد هانت یا شکار وحشیانه این بازی، گرلت به شهر برگشته و به دنبال Ciri  می‌گردد، دختری که اسیر میل بدخواهانه به شکار شده است. فضای داستان مربوط به اروپای شرقی می‌شود و همان حال و هوا را به خوبی انتقال می‌دهد. نکته جالبی که در این روایت داستانی می‌بینید این است که بر خلاف اینکه بسیاری از بازی‌ها صرفا سیاه و سفید هستند و شخصیت‌ها یا کاملا خوبند یا کاملا بد، در این داستان مرز بین خوبی و بدی بسیار باریک است. این بازی از جمله جذاب ترین بازی ps4 (پلی استیشن ۴) و بازی ایکس باکس است که به جرئت یکی از بهترین خطوط داستانی را به خودش اختصاص داده است.

  1. What Remains of Edith Finch

داستان بازی what remains of edith finch

توضیح دادن اینکه چرا داستان «آنچه از ادیث فینچ باقی می‌ماند» فوق العاده است، بدون کمی لو دادن آن امکان پذیر نیست؛ چون بخشی از جذابیت داستان در این است که نمی‌دانید قرار است با چه چیزی رو به رو شوید. این داستان به اندازه‌ای جذاب است که می‌توانید چندین ساعت میخکوبتان کند. در این داستان قرار است با کلکسیونی از داستان‌های عجیبی رو به رو شوید که نشان می‌دهد چه بر سر اعضای یک خانواده آمده است. هر کدام از این داستان‌ها یک گیم پلی متفاوت دارد و به نحوه عملکرد متفاوت شما نیاز خواهد داشت. به همین دلیل می‌توان آن را در گروه بازی‌های به شدت تعاملی قرار داد.

  1. The last Of Us

«آخرینِ ما» یا The Last of Us یکی از بهترین ساخته‌های Naughty Dog  است که اولین بار در سال ۲۰۱۳ منتشر شد و تا امروز همچنان یکی از بازی‌های معروف و پرطرفدار است.

در داستان اولیه آخرین ما، خبری از آدم‌های خوب و بد و اقدامات قهرمانانه نیست؛ تمام چیزی که قرار است در این بازی ببینید، واقعیت است. شخصیت اصلی این داستان Joel  نام دارد؛ او یک قهرمان نیست، هیچ کدام از دوستانش هم قهرمان نیستند؛ در واقع در ابتدای داستان هیچ کس آنقدرها هم دوست داشتنی نیست. شخصیت‌های این بازی افرادی هستند که از یک وضعیت آخر الزمانی زنده بیرون آمده‌اند. در روند داستان است که شخصیت اصلی داستان در رابطه با شخصیت دیگری به نام الی Ellie  و دنیایی از اتفاقات خشن اطرافش دچار تغییر و تحول بسیار آرامی می‌شود. جالب است که الی هم در روند داستان دچار تغییر می‌شود و ناگهان به خودتان می‌آیید و متوجه می‌شوید که دلبستگی عجیبی به این دو نفر پیدا کرده‌اید. دو نفری که در سختترین شرایط در کنار هم می‌مانند. این بازی در کنسول پلی استیشن ۳ و پی اس فور قابل اجراست.

نکته مهم نهایی

چیزی که باید موقع انتخاب بازی بر اساس داستان به آن توجه داشت؛ تاثیر ناخودآگاهی است که می‌تواند روی تعاریف ما از خوب و بد داشته باشد. بسیاری از داستان‌ها برای سنین خاصی طراحی شده‌اند که احتمالا بهتر می‌توانند نکاتی که داستان سعی دارد به آن‌ها بگوید را درک کنند. به همین دلیل سعی کنید روی بازی‌های کودکان نظارت صد درصدی داشته باشید و در مورد بازی‌های خودتان به عنوان بزرگسال هم هوشمندانه عمل کنید. در این راستا بهتر است با چند مورد از سالم ترین بازی ها برای همه افراد آشنا شوید.

 

 

 

 

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=319395

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 2در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]