طبیعتِ حکومت آمریکا

 یادداشت میهمان؛ رشید جعفرپور: عدالت، حقوق بشر، آزادی و دهها مفهوم دیگر از این دست، مفاهیم جذاب، انسانی و موردپسند همه انسان ها در همه دوران های زندگی بشری بوده است. اندیشمندان مختلف هم در مورد آن مفاهیم در نوشته ها، کلاس ها، کتاب ها و سخنرانی هایشان به طور مفصل به آنها پرداخته اند. با مطالعه و مرور همه آن متون می توان فهمید در صورت اجرای صحیح قوانین مربوط به آنها می توان به جامعه ایده آل دست پیدا کرد.

به عنوان نمونه «حقوق بشر» ازجمله مفاهیمی است که بعد از جنگ جهانی دوم جزو مطالبات جدی همه جامعه جهانی بود و به زودی در سازمان ملل «کمیسیون حقوق بشر» شکل گرفته و مصوب شد و در مقدمه منشور حقوق بشر گنجانده شد: «به رسمیت شناختن منزلت ذاتی و حقوق برابر و مسلم همه اعضای خانواده بشری اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است.» به مرور در سال های پس از شکل گیری کمیسیون حقوق بشر، میثاق نامه های متعددی در راستای اجرای منشور حقوق بشر تنظیم و مصوب شدند.

برخی از این معاهدات مهم که در ارتباط با میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به تصویب رسیده‌اند عبارتند از: کنوانسیون رفع همه اشکال تبعیض نژادی(۱۹۶۶)، کنوانسیون امحای کلیه اشکال تبعیض علیه زنان(۱۹۷۹)، کنوانسیون سازمان ملل متحد علیه شکنجه(۱۹۸۴)، کنوانسیون حقوق کودک(۱۹۸۹)، کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت (۲۰۰۶)، کنوانسیون بین‌المللی حمایت از حقوق کارگران مهاجر و اعضای خانواده‌شان (۱۹۹۰).

علیرغم تصویب کنوانسیون حقوق بشر در سازمان ملل و تصویب این همه معاهده و الزام همه دنیا به عملی کردن این معاهدات و میثاق نامه ها، کشورهای استکباری خود به نقض آشکار آن پرداخته و  چندان به آن پایبند نبوده اند. نمونه های فراوانی از نقض آشکار این معاهدات را می توان در دنیای کنونی به ویژه در تحولات منطقه غرب آسیا و نیز نسبت به شهروندان خودشان مشاهده کرد.

حمله به عراق، یمن، سوریه، افغانستان و کشتن هزاران انسان بیگناه در این کشورها، تقویت تروریسم دولتی رژیم غاصب کودک کش صهیونیستی و شرارت علنی این رژیم علیه ملت مظلوم فلسطین و لبنان، قتل عام های پی در پی در غزه، تحریم های فلج کننده دولت آمریکا علیه ملت های آزاده، به ویژه علیه ملت مسلمان ایران مخصوصا تحریم های دارویی در شرایط کرونایی، و اخیرا خفه شدن وحشیانه «جورج فلوید»، جوان سیاه پوست آمریکایی زیر زانوی پلیس آمریکا در شهر مینیاپولیس و هزاران مورد از این جنایت های حقوق بشری، نشان می دهد که این مفاهیم زیبای حقوق بشر و عدالت و آزادی و … همه در حد یک متن زیبای مکتوب در متون مختلف هستند که برای تدریس، سخنرانی و تصویب منشور بدرد می خورد و در عرصه عمل فقط برای ژست دیپلماتیک مناسب است.

واقعیت بسیاری از کشوررهای زورگو و استکباری همین است که الان در دنیا مشاهده می شود، واقعیتی که ماهیت آن سالهای سال توسط بسیاری از آزاداندیشان عالم بیان می شده و توسط بسیاری از غربگرایان و آمریکا دوستان انکار و تطهیر می شده است.

رهبرمعظم انقلاب اسلامی از جمله شخصیت هایی بوده که همواره از چهره نقاب‌زده آمریکا پرده برداشته و ساله ای سال در تبیین واقعیت حکومت آمریکا، بصیرت افزایی نموده است: « … شما امروز، وضع آشفته‌ی آمریکا را دارید مشاهده می کنید. آنچه امروز در شهرهای آمریکا و ایالت های آمریکا مشاهده می شود، بُروز یک واقعیّاتی است که همیشه پنهان نگه داشته می شد. اینها چیزهای جدیدی نیست، اینها بُروز واقعیّت ها است؛ که آن لجنِ ته حوض می‌آید بالا خودش را نشان می دهد؛ این حالت این جوری است.

اینکه مثلاً فرض بفرمایید یک پلیسی با خونسردی تمام، زانویش را بگذارد روی گردنِ یک سیاه‌پوستی و همین طور نگه دارد و فشار بدهد تا او جان بدهد ــ او التماس کند، استغاثه کند، این هم خونسرد بنشیند روی او و فشار بدهد ــ چند پلیس دیگر هم بِایستند تماشا کنند و هیچ اقدامی نکنند، یک چیزی نیست که جدیداً به وجود آمده باشد؛ طبیعتِ آمریکایی این است؛ این کاری است که آمریکایی‌ها با همه‌ی دنیا تا حالا می کردند. با افغانستان همین کار را کرده‌اند، با عراق همین کار را کرده‌اند، با سوریه همین کار را کرده‌اند؛ با خیلی از کشورهای دنیا [از جمله] قبل ها با ویتنام همین کارها را کرده‌اند؛ این اخلاق آمریکا است، این طبیعتِ حکومت آمریکا است؛ امروز این جوری خودش را نشان می دهد. اینکه حالا مردم شعار می دهند که «بگذارید ما نَفَس بکشیم» یا «نمی توانیم نَفَس بکشیم»، که در ایالات‌ها و تظاهرات‌های وسیع شهرهای مختلف، امروز شعار مردم آمریکا شده است، این در واقع حرف دل همه‌ی ملّت هایی است که آمریکا در آنجا ظالمانه وارد شده است و اقدام کرده؛ این جوری است.»(بیانات رهبری در روز ۱۴ خرداد ۹۹)

فارس