مسیح مهاجری در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: تأسیس نهادهای حمایتی به فرمان امام خمینی، هدف مهمی داشت که با گذشت زمان، این هدف فراموش شد و این نهادها به بخشهای جدیدی از دستگاه عریض و طویل حاکمیتی تبدیل شدند.
اکنون سؤال اساسی اینست که فعالیت نهادهای حمایتی مانند کمیته امداد و بنیاد مستضعفان و… که امام خمینی آنها را برای کمک به محرومین تأسیس کردند، باید ابدی باشد یا وظیفهای برعهده آنها گذاشته شده که باید در یک دوره زمانی معقول و منطقی آن را به انجام برسانند و روزی نیز پایان مأموریت خود را اعلام نمایند؟
پاسخ این سؤال را میتوان از خود امام خمینی دریافت کرد. ایشان در موارد متعددی از سخنان و پیامهایشان با صراحت اعلام میکنند فقر و محرومیت باید ریشهکن شوند و روزی فرا برسد که در جامعه اسلامی فقری وجود نداشته باشد. یک مورد از این سخنان، این جمله کوتاه است که: «محرومیتزدائی، عقیده و راه و رسم زندگی ماست».
استفاده از عبارت «محرومیتزدائی» تکلیف را کاملاً روشن میکند و تردیدی باقی نمیگذارد که هدف امام خمینی، پایان دادن به فقر و محرومیت و حتی جلوگیری از پیدایش مجدد آن در جامعه اسلامی بوده است.
نگاه عمیق امام خمینی به موضوع مبارزه با فقر و محرومیت، متأسفانه مورد توجه مسئولین نظام جمهوری اسلامی قرار نگرفته است. ماندگاری نهادهای حمایتی تا امروز که ۴۲ سال از تأسیس آنها گذشته، نشان از برداشت نادرست کارگزاران نظام از منظور و مقصود امام دارد. به همین دلیل، این نهادهای حمایتی به جای اینکه فقرا و محرومین را از فقر و محرومیت نجات دهند، بر تعداد فقرا افزودهاند و منجر به فربه شدن این نهادها و اضافه شدن بر کارمندان و مدیران و ساختمانهای آنها شدهاند.
اینکه بعد از چهار دهه که از شکلگیری این نهادها میگذرد، هنوز در شرایط استثنائی کشور توسل به توزیع میلیونها بسته معیشتی یکی از رایجترین راهحلهاست، مفهومی غیر از این ندارد که نهادهای حمایتی در مأموریتی که داشتند شکست خوردهاند. روش صدقه دادن به مردم تحت عناوینی از قبیل یارانه و کمکهای متفرقه معلوم نیست تا چه وقت قرار است ادامه پیدا کند. به نظر میرسد مسئولان این نهادها فکر میکنند تا روز قیامت بایدمحرومیت و فقر ادامه داشته باشد.