پس از دهه ۷۰ بود که کم کم تلویزیونهای معاند نیز یکی پس از دیگری پاگرفتند. شاید امروز بیش از ۳۰۰ شبکه رادیویی و تلویزیونی با ماهیت دشمنی نسبت به جمهوری اسلامی و استقلال ایران و ایرانی، شبانه روز در حال فعالیت هستند.
در سایه دشمنی با نظام اسلامی – به شکل موجز و فشرده – برخی از نقاط خصلت و اقدامات مشترک رسانههای یاد شده را میتوان چنین برشمرد:
یک- مخالفت با اصل دین اسلام که مخالفت با نظام جمهوری اسلامی نیز در ذیل آن تعریف میشود.
دو- مخالفت با تمامیت ارضی و استقلال کشور با وجود تاکید بر شعار ایراندوستی و ادعای ملیگرایی.
سه- باور راسخ به جدایی دین از سیاست.
چهار- وابستگی تام به دولتهای غربی و ارتجاع عربی.
پنج- اصرار به حمایت از فرق و نحلههای الحادی و شرکآمیز و استعمارساخته همچون بهائیت.
شش- مترادفسازی میان ” آزادی” با “لاقیدی اخلاقی”.
هفت- نفی قداست نهاد خانواده.
هشت – بیتوجهی به فرهنگ اصیل ایرانی که ایمان به خدای یکتا و پاکدامنی و پایبندی به قیود اخلاقی از اختصاصات و ویژگیهای آن است.
نه- شهوت قدرتطلبی و حرص منفعتجویی.
ده- برنتابیدن نقد و تعریض و نظر.
یازده- توجیه هر گونه جنایتی در حق مردم ایران.
دوازده:سانسور تاریخ ایران بهویژه تاریخ معاصر.
سیزده: تلاش برای تغییر سبک زندگی ایرانی – اسلامی.
چهارده: ساخت و ترویج شایعات درباره مسائل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی؛ با هدف سیاهنمایی و سلب امنیت روانی مخاطب.
پانزده: سیاهنمایی علیه کشورمان و نفی پیشرفتها و دستاوردهای انقلاب اسلامی در عرصههای گوناگون.
شانزده: تشویق و انگیزهسازی برای شورشهای اجتماعی خشونتآمیز.
هفده: ترغیب مخاطبان بهویژه نسل جوان به شیوههای مستقیم و غیرمستقیم به فحشا و خروج از قوانین دینی و عرفی.
هجده: ایجاد یا دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی و دینی در ایران.
نوزده: تجویز ترور به عنوان راهکاری برای اعتراض و براندازی نظام دینی.
بیست: حمایت از تحریم مردم ایران برای رو در رو کردن حکومت و مردم.
بیست و یک: تشویق قدرتهای خارجی به حمله نظامی به ایران.
بیست و دو: مخالفت با افزایش توان نظامی ایران با ادعایی چون بهسر آمدن عصر نظامیگری و…
بیست و سه: حمایت از جاسوسی علیه امنیت و منافع ملی ایران.
تمامی آنچه گفته آمد؛ با رصد محصولات و محتوای تولیدات رسانههای معاند در یک ظرف زمانی کوچک قابل احصا و قابل درک است. چنین نیست؟
چه کسی و چه گروهی میتواند ادعا کند که تلویزیون صدای امریکا دوستدار مردم ایران است، برای گسترش فرهنگ ایرانی و اسلامی در تکاپوست، برای تمامیت ارضی کشورمان دلواپس است، از برخاستن خیز ترور در ایران سراسیمه میشود، از وجود واقعیت تحریم ایران اندوهزده و نسبت به سرنوشت هر ایرانی بیمناک است؟
هر فرد ایرانی یا غیرایرانی با فرض به دور بودن از سواد رسانهای و ضعف در درک و تحلیل پیام رسانه، چه مسلمان و چه غیرمسلمان، چه باورمند به جمهوری اسلامی و چه مخالف نظام، چه دارای حس و غیرت ملی و چه غیر جدا از حس و تعصب ملی، اقرار دارد که رسانههای معاند فارسی زبان، دشمناند، بلندگو و ابزار دشمناند. اقرار دارد که رسانههای معاند، تنها با جمهوری اسلامی به عنوان یک نوع حکومت دشمنی ندارند. این رسانهها با دین الهی اسلام، مردم ایران و استقلال ایران دشمن هستند.
۴۲ سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران سپری میشود. یک رسانه معاند معرفی کنید که یک بار اگر از مردم ایران سخن گفته است و ضمن آن؛ به جنایات دولتهای متخاصم چون انگلیس و به خیانتهای گروهکهای معاند با نظام دینی یا تفرعن و وجه استبدادی حکومت غیرالهی اعتراف کرده است.
این رسانهها در کجا لانه دارند، دفتر پخش دارند؟ اغلب در امریکا و انگلیس! آیا طبیعی است که این رسانهها در کشورهایی با دولتهای متخاصم به نفع باور الهی و هویت و استقلال مردم ایران فعالیت کنند؟ برخی از این نوع رسانهها اساسا نهاد اطلاعرسان و تبلیغاتی دولتهای متخاصم هستند؛ بی بی سی و صدای امریکا، رادیو زمانه، رادیو فردا، رادیو فرانسه و…! آیا این رسانهها در ماهیت و نقش ذاتیشان، مدافع ایران و ایرانی و اسلام و اسلامیان معنا میشوند؟ طبیعتا خیر!
اکنون می خواهیم بپرسیم، اگر فرد یا افرادی یا گروهی یا مجموعهای، با این نوع رسانههای معاند همکاری کند؟ چه مفهومی دارد؟ مثلا اگر فردی در قالب کارشناس با مجری یا دیگر کارشناسان رادیو اسراییل به گفتگو بپردازد، آیا صرفا او را باید با عنوان یک کارشناس تلقی کنیم؟ قطعا پاسخ منفی است. اگر فردی با مثلا با رادیو زمانه گفتگو کند، آن رسانه را در کار برنامهسازی علیه حکومت و مردم و استقلال ایران همراهی کرده است. در واقع با دشمن همکاری کرده است. رسانه دشمن که برای ما و به نفع ما برنامهسازی نمیکند. پس همکاری با رسانه بیگانه، همکاری در ساخت و تهیه و پخش اثر، علیه حکومت و مردم و استقلال ایران معناپذیر است. شکی نبوده و نیست!
به همین دلیل است که شورای عالی امنیت ملی مصاحبه و همکاری با شبکههای معاند را جرم دانسته است ! تکرار میکنم: جرم دانسته است!
اما برخی که گرایش روشنی به همکاری با رسانههای بیگانه دارند، در برابر جرم یادشده، میگویند:
«ما هر رسانه را یک رسانه میدانیم. فارغ از اینکه دشمن است یا نیست. ما از رسانه به عنوان ابزار، برای بیان ایده و ترویج باورهایمان بهره میگیریم. این کار و رویه هوشمندانه ماست»!
این افراد یا بهواقع نمیدانند که دلیلشان دارای پایه منطقی نیست و یا میدانند و کار خود را صرفا توجیه میکنند.
باید گفت؛ به بیانی؛ رسانههای دشمن که بیاخلاقاند و بر خلاف ادعایشان ذرهای اعتقاد به آزادی اندیشه و احترام به مخالف ندارند، به آن میزان هم ابله نیستند که فضایی برای ترویج اندیشههای معطوف به دین اسلام و منافع مرم ایران فراهم آورند و در این فضا انتشار صداهای مخالف و چندصدایی را موجب شوند.
شبکه بهایی – صهیونیستی من و تو، در میزگردهای به اصطلاح سیاسی خود، سه کارشناس به ظاهر ایرانی سلطنتطلب را در برابر یک عرب سوریتبار با تابلوی حمایت از جمهوری اسلامی قرار میداد تا در نگاه نخست؛ مخاطب را به این باور برساند که این تلویزیون به مخالف احترام میگذارد و از انتشار صدای مخالف هراسی ندارد. در حالی که اولا؛ چینش میزگردها عادلانه نبود. یک صدا در برابر سه صدا قرار گرفته بود. دوم؛ با نشاندن یک عرب سوریتبار به عنوان مدافع جمهوری اسلامی «من و تو» در تلاش بود به مخاطب القا کند که موافقان جمهوری اسلامی صرفا اعرابی هستند که بهواسطه پول ایرانیان، در قامت مدافع ظاهر شدهاند!
با این حال چگونه میتوان گفت حضور در فضای شبکه یادشده، به نفع دین و نظام دینی و مردم و کشور است؟
تکرار میکنیم؛ امروز بر هیچ کسی پوشیده نیست که رسانههای معاند در پی معاندت هستند. اگر فردی در جایگاه مخاطب و اگر مسئولی یا کارشناسی در جایگاه پاسخگو و کارشناس با این شبکهها همراهی آگاهانه کند؛ قطعا حکم «همکار» خواهد داشت و احراز چنین جایگاهی و چنین جرمی، بیشک از شان یک ایرانی و یک مسلمان آگاه و بصیر به دور است.