نظام اسلامی بهدرستی از روز نخست، پرونده ویژهای روی حضور و مشارکت مردمی در تمامی اقدامات کلیدی باز کرده است. همانگونه که انقلاب اسلامی با مشارکت گسترده مردم به پیروزی رسید؛ از همان گام نخست با توطئههای متنوع و پیچیده دشمن مواجه شد؛ توطئههایی که اگر راهبرد مردمگرایانه نظام نبود؛ عملا روند انقلاب اسلامی را با اختلالات جدی مواجه میساخت. تاریخ انقلاب هم نشان میدهد هر گاه اقدامات کارگزاران نظام در رویارویی با فتنهها و توطئهها برای ختم آنها کفایت نمیکرد، حضور یکپارچه مردم نقطه پایانی بر تمامی برنامههای دشمنان قرار میداد.
انتخابات یکی از نمادهای حضور سامانمند مردم در عرصه سیاست است. مشارکت گسترده مردم پیامی روشن در داخل و خارج کشور دارد و آن اینست که مردم ایران به نظام سیاسی خود اعتماد داشته و از طریق صندوقهای رای میکوشند مسایل خود را حل کرده و چرخش قدرت را مدیریت کنند. اما از سوی دیگر عدم مشارکت نماد چه خواهد بود و چه آسیبهایی را همراه خواهد داشت؟
۱٫ نماد کاسته شدن از اعتماد عمومی: اعتماد عمومی نام دیگر سرمایه اجتماعی است و کاهش مشارکت میتواند نشانگر افول اعتماد اجتماعی به صندوقهای رای شمرده شود. دلیل این که دشمنان ایران شدیدا در آستانه هر انتخاباتی میکوشند با به راهاندازی جنگ روانی موجبات افول مشارکت مردم را فراهم آورند و البته همیشه نیز شکست خوردهاند؛ ارسال پیام کاسته شدن سرمایه اجتماعی و سیاسی نظام اسلامی است.
۲٫ نماد کاهش مقبولیت نظام سیاسی: برای نظامهای سیاسی که اعتنایی به رای مردم نداشته و یا ماهیتی توتالیتر دارند؛ اساسا حضور و مشارکت مردمی خصلت اپوزیسیونی داشته و آن را بر نمیتابند اما برای نظام مردمی و اسلامی ایران مشارکت عمومی و بهویژه انتخاباتی، مقوم نظام تلقی میشود. برای همین است که ضدانقلاب و دشمنان ایران به کاهش آمار مشارکت مردمی در انتخابات چشم دوختهاند؛ تا از آن افول مقبولیت نظام را نتیجه بگیرند.
۳٫ علامتی جهت افزایش فشارهای بینالمللی علیه منافع ملی: طبعا دشمنانی که مترصد ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران هستند؛ کاهش مشارکت را فرصتی برای اعمال فشار به انحاء مختلف بر ایران تلقی میکنند. آنها با دریافت این سیگنال از یک سو روندهایی را که به سود ایران در جریان میباشد؛ معوق و معلق کرده و از سوی دیگر بر فشارهای سیاسی و امنیتی بر ایران جهت کسب امتیازهایی که بیگمان همگی علیه منافع ملی و حتی تمامیت ارضی است؛ میافزایند. نمود روشن این رفتار را ایالات متحده در طی مذاکرات هستهای و به هنگام بروز فتنه ۸۸ نشان داد. آمریکا در حالی که قبل از انتخابات به تغییر الگوی مذاکره با ایران رسید و در مرحله نهایی پذیرش ایران هستهای بود اما با وقوع فتنه ۸۸، موضوع تغییر حاکمیت در ایران را در راس اهداف خود قرار داد. نشان این تغییر رفتار در نامه اوباما به رهبر معظم انقلاب در ۲۰ خرداد ۸۸ مشاهده شد. اوباما در آن نامه اذعان کرد بدون ایران هیچ موضوعی در خاورمیانه فیصله نمییابد و خواستار گفتوگوی همهجانبه با ایران شد. عقبنشینی ابتدایی در موضوع هستهای و میل به توافق با ایران در موضوعات منطقهای حاوی دستاوردهای بسیار مهمی برای ایران بود. اما این تغییر الگو که بخش مهمی از آن حاصل میزان مشارکت مردم در انتخابات و میزان مقبولیت مسؤول پرونده هستهای بود، پس از وقوع فتنه مخدوش شد.
در هر حال با اتکاء به موارد مذکور، نمیتوان تردید کرد که مشارکت انتخاباتی مردم، افزاینده ضریب امنیت ملی و طبعا افزایش منافع ملی است و خلاف آن یعنی کاهش مشارکت منجر به کاهش ضریب امنیت ملی و از دست رفتن منافع ملی خواهد انجامید. به همین دلیل است که نیروهای انقلابی باید در صف نخست رای دادن و نیز ایجاد زمینه حضور تودههای مردم پای صندوقهای رای باشند.