پرسپولیس آنقدر موقعیت از دست داده که کمتر کسی برای موقعیت دقیقه ۹۰+۱ نیمخیز شود. کمال توپ را نگه میدارد و به آل کثیر پاس عمقی نمیدهد، عالیشاه از سمت راست در حال فرار است و خیلی زود به صفحه نمایشگر تلویزیون میرسد، صاحب توپ که میشود، انتظار خیلی ها این است که ضربه مستقیم به دروازه بزند و احتمالا یک کرنر بگیرد اما…
یک بغل پای ساده از عیسی کافی بود تا خیال قرمزها از آخرین لحظات بازی راحت شود. از اینکه حملات جسته گریخته نساجی غافلگیرشان نخواهد کرد و البته از اینکه طلسم ناکامی مهاجمان شکسته شده. همه منتظرند تا خوشحالی پس از گل مهاجم جنوبی پرسپولیس را ببینند ولی دیگر خبری از یاد کردن برادرزاده پنج شش ساله نیست و آل کثیر ترجیح میدهد که خوشحالیاش را با عالیشاه که فداکاری کرد و ترجیح داد آل کثیر با موقعیت تک به گل مواجه شود، تقسیم کند.
–
مهاجم محروم پرسپولیس به عالیشاه که میرسد دستش را محکم به دست او میزند و بعد با فشار هرچه بیشتر، کاپیتان دوم قرمزها را در آغوش میگیرد و چشم هایش را میبندد تا خاطره علیرضا بیرانوند از سیو پنالتی رونالدو و خواب چند لحظه ای در حالی که توپ را در آغوش گرفته، به یاد بیاید. از لحظهای که بیرانوند میگفت یادش رفته بود که در این دنیاست و در موقعیت بی وزنی به سر میبرد. احتمالا آل کثیر هم چنین وضعیتی داشت.
بعد قرمزپوشان دیگر هم به جمع دو نفره اضافه میشود و به عیسی آل کثیر تبریک میگویند. تبریک اینکه بالاخره روزهای سخت را پشت سر گذاشت و در اولین بازی برای پرسپولیس در ورزشگاه آزادی پایش به گلزنی باز شد و حالا با روحیه بالا و فشار کمتر مسافر هند خواهد شد تا گل ششم را در بازیهای آسیایی بزند.
پس از اینکه خوشحالی های جمعی به پایان میرسد و همتیمیها به زمین خودی برمیگردند، آل کثیر تنها که میشود پیراهن پرسپولیس را بالا میزند تا بخش آخر خوشحالی اش را به این شکل ادامه دهد. لحظاتی بعد بوسهای هم به پیراهن سرخ میزند تا علاقه اش را به هواداران پرسپولیس نشان دهد؛ هوادارانی که در شش ماه اخیر به پای او نشستند و حالا زمان جبران برای مهاجم جنوبی فرا رسیده.