انقلابی بودن صفتی مرتبط با منش و زیست اجتماعی فرد است. در جوامع غربی، با فرهنگی که القاء و ایجاد شده است «انقلابی بودن» نوعی نگرش آنارشیستی و ضداجتماعی را تداعی میکند؛ در حالی که در جامعه و فرهنگ اسلامی ما بهویژه پس از انقلاب اسلامی انقلابی بودن ارزشی است که باید مورد تاکید و البته در شرایط جدید کشور مورد تعریف دقیق قرار گیرد تا از سوءفهمها و سوءاستفادهها در امان بماند. به همین دلیل در این مقاله میکوشیم بهویژه با اتکاء بر رهنمودهای مقام معظم رهبری بازتعریفی مجدد از «انقلابی بودن» در دو سطح فردی و اجتماعی بهویژه به عنوان شاخصههای شخصیتی انقلابی که در مقام ریاست جمهوری قرار میگیرد؛ ولو به اجمال ارائه نماییم.
انقلابی بودن در معنای فردی:
انقلابی بودن در موسعترین معنای فردی آن میتواند با صفات یک مومن از منظر دین و قرآن و روایات یکسان تلقی شود؛ اما در معنای خاصش اشاره به تعهدات فرد مومن در بستر اجتماع و سیاست دارد. مومن در معنای فردی و درونگرایانه میتواند از منظری حتی با نگرشهای زاهدانه و رهبانیتی و گوشهگیرانه نیز تعریف شود اما آن گاه که مومن از خلوت روابط شخصی خود خارج میشود و در سامان اجتماعی میکوشد ارتباطات خود را تعریف کند؛ سریعا با دو شاخصه حقگرایی و عدالتگرایی در روابط و موضعگیریهای خود مواجه میشود که شکل سلبی آن ظلمستیزی و نفی بیعدالتی است. مومن ذاتا نمیتواند در برابر بیعدالتی خنثی بوده و از اتخاذ موضع خودداری نماید. از اینرو رویکرد انقلابی بهصورت فردی همان عدالتگرایی و ظلمستیزی است. اما مومن انقلابی بهزودی درمییابد که ایستادگی و موثر بودن در برابر ظلم و ظالمان و دفاع از عدالت فراتر از برخورد فردی، برخوردی تشکیلاتی را میطلبد. تعریف رهبری از انقلابی بودن به عنوان خصلت فردی در این بخش معنا میدهد؛ ایشان فرمودهاند: «بنده به نظرم میرسد ملاک انقلابی بودن، تقوا است، شجاعت است، بصیرت است، صراحت است، نترسیدن از «لَومَهَ لآئِم» است؛ اینها ملاک انقلابی بودن است. اگر چنانچه ما تقوا داشته باشیم، شجاعت لازم را هم داشته باشیم، صراحت لازم را هم -[البته] در جایی که صراحت لازم است؛ آنجایی که تکنیه لازم است، نه؛ آنجا صراحت مضر است – داشته باشیم، اگر توانستیم اینها را انجام بدهیم [انقلابی هستیم].
انقلابی بودن در مقام اجتماعی – سیاسی: هنگامی که روابط تشکیلاتی شکل میگیرد ما با دو فاز انقلابی بودن مواجه میشویم. نخست در مرحله پیشاحکومتی است؛ که انقلابی بودن با صفاتی نظیر تقیه عجین و میکوشد نظام انقلابی برپا کند و دیگری در دوران شکلگیری حکومت است که در آن انقلابی بودن در مسیر سازندگی ماهیت جهادی پیدا میکند و انقلابی در مقام شهروند و در مقام مسئول تفاوتهایی مییابد. در مقام شهروند انقلابی همانگونه که در بالا ذکر کردیم، باید واجد صفاتی باشد که رهبری معظم بر آن تاکید کردند. اما در مقام مسئولیت که عالیترین سطح آن در حوزه اجرایی در منصب ریاست جمهوری تجلی مییابد؛ انقلابی بودن رییس جمهور به چه معناست؟
رهبری در تبیین شاخصهای مسئول انقلابی در این مقام فرمودهاند: شاخص اوّل، پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی انقلاب؛ شاخص دوّم، هدفگیری آرمانهای انقلاب و همّت بلند برای رسیدن به آنها که آرمانهای انقلاب و اهداف بلند انقلاب را در نظر بگیریم و همّت برای رسیدن به آنها داشته باشیم؛ شاخص سوّم، پایبندی به استقلال همهجانبه کشور، استقلال سیاسی، استقلال اقتصادی، استقلال فرهنگی – که مهمتر از همه است – و استقلال امنیّتی؛ شاخص چهارم، حساسیت در برابر دشمن و کار دشمن و نقشه دشمن و عدم تبعیت از او، که البته باید دشمن را شناخت، نقشه او را فهمید و از تبعیّت دشمن سر باز زد -عرض کردیم که قرآن این عدم تبعیّت را «جهاد کبیر» نام نهاده است؛ من این چند وقت دو سه بار دراینباره صحبت کردم – شاخص پنجم، تقوای دینی و سیاسی که این بسیار مهم است. این پنج شاخص اگر در کسی وجود داشته باشد، قطعاً انقلابی است.
در گزینش رییس جمهور آتی شاخصهای مورد نظر رهبری که مبنای دقیق عقلی – شرعی دارد؛ باید از سوی نیروهای انقلابی در فرد کاندیدا سنجش شده و بر مبنای آن تصمیمگیری شود. اداره بهینه یک دولت انقلابی فقط بهدست یک رییس جمهور انقلابی امکانپذیر است.
افق انلاین