یکسال قبل پسر جوانی به پلیس آگاهی در رفت و از سه مرد جوان که در پوشش مامور از وی سرقت کرده بودند شکایت کرد.
وی گفت : من در پارکی در اتوبان ارتش همراه با دختر جوانی نشسته بودند و با هم صحبت میکردیم که دو مرد که ظاهری موجه داشتند رو به روی ما ایستادند و خودشان را مأمور معرفی کردند .من و دختر مورد علاقه ام که ترسیده بودیم بلافاصله تسلیم شدیم .آنها یکباره به رویمان چاقو کشیدند و از ما خواستند تا گوشی موبایل و پول هایمان را به آنها بدهیم .ما از ترس پول و گوشیهای موبایل مان را به آنها دادیم و آنها سوار موتور دوست دیگرشان شدند و گریختند .
در حالی که تلاش برای ردیابی سه دزد موتور سوار آغاز شده بود شکایت دیگری به پلیس .
اینبار دختر جوانی شکایت مشابهی را مطرح کرد و گفت :من در پارکی در شرق تهران با پسر جوانی صحبت میکردم .که دو مرد که ظاهری موجه داشتند راهمان را بستند. آنها با تهدید چاقو از ما خواستند تا پول و طلا هایمان را با آنها بدهیم .ما هم از ترس تسلیم شدیم و پول و طلاهیمان را به آنها دادیم. در حالی که شماره شکایت ها به ۱۶ فقره رسیده بود و شواهد نشان میداد دزدان جوان ۱۶ دختر و پسر کم سن و سال را به دام انداخته اند ،یکی از متهمان موتورسوار ردیابی بازداشت شد و دوستانش را لو داد.
سه متهم جرمشان را گردن گرفتند و در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند .
در ابتدای جلسه شاکی ها یک به تشریح شکایت شان پرداختند .
یکی از آنها که دختر محجبه ای بود که گفت: من همراه خواستگارم به پارک رفته بودم تا با هم صحبت کنیم .اما ۲ مرد جوان با تهدید از ما خواستند تا پول و طلا هایمان را به آنها بدهیم . حتی یکی از آنها به خودش اجازه داد تا چادرم را کنار بزنند و گردنبندم را از زیر لباس بیرون بکشند .من از آنها شاکی هستم .
سایر شاکی ها نیز درخواست مجازات را مطرح کردند.
نوبت دفاع به متهمان که رسید جرمشان را گردن گرفتند و گفتند : در پارک ها ی شرق تهران کمین میکردیم و دختر و پسران کم سن و سال را که در حال گفتگو و خنده با یکدیگر بودند به دام می انداختیم .ما با تهدید چاقو پول و طلا و گوشی های موبایل را سرقت می کردیم و می گریختیم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
با توجه به قوانیین موجود سه ماه دیگه آزاد میشن و کارشون رو از سر میگیرن و تلاش ناجا هم به هدر خواهد رفت