پدر بابک خرمدین پس از اعتراف به قتل پسرش و تکه تکه کردن وی بعد از ۲ روز به قتل دختر و دامادش اعتراف کرد.

افشین و آزیتا دیگر خواهر و برادر بابک خرمدین برای تحقیقات بیشتر به دادسرای امور جنایی تهران مراجعه کردند.

پدر بابک خرمدین صبح امروز در اعترافاتش ادعا کرد که دامادش فریبرز ۵۵ ساله را بخاطر اعتیاد به قتل رسانده و بعد از مدتی دخترش را بخاطر مسائل اخلاقی و خوردن مشروبات الکلی به قتل رسانده است.

پدر و مادر بابک خرمدین در اعترافاتشان عنوان کردند که آرزو ۴۹ ساله و فریبرز را همانند بابک خرمدین پس از بیهوش کردن با دارو به قتل رسانده و جسد آنها را تکه تکه کرده اند.

دیگر خواهر و برادر بابک خرمدین کجا هستند؟

با اعترافات این پدر و مادر سنگدل فرضیه های قتل دیگری مطرح شد و احتمال می رفت که افشین و آزیتا دیگر خواهر و برادر بابک خرمدین نیز به قتل رسیده باشند که صبح امروز افشین و آزیتا به دادسرا امور جنایی تهران رفته و خوشبختانه این خواهر و برادر زنده هستند.

گفتنی است افشین روز قتل برادرش بابک خرمدین به خانه خواهرش آزیتا رفته و در کنار آنها زندگی می کرده است.

افشین و آزیتا برای تحقیقات بیشتر در دادسرای امور جنایی تهران حضور پیدا کردند.

بنا بر این گزارش، تحقیقات پلیسی در این پرونده ادامه دارد

خرمدین

پدر بابک خرمدین در بازجویی ها می گوید دامادش مشکل اخلاقی داشت آرزو خرمدین دخترش فاسد شده بود و بابک خرمدین هم مشکلات جنسی داشت اما در سوی دیگر دوستان صمیمی آرزو خرمدین و بابک خرمدین باور نمی کنند آنها فاسد بوده باشند چرا که آرزو خرمدین قبل از به قتل رسیدن فاش کرده بود پدرش مشکلات اخلاقی دارد و به او هم رحم نکرده است!

تراژدی باورنکردنی قتل خانواده بابک خرمدین

“باورم نمی شود، هنوز نمی توانم باور کنم که مادرش و پدرش ، آرزو را کشته باشند و مثله کرده باشند. فکر می کردیم رفته است استانبول، یعنی پدرش اینگونه گفت. مدتی از آرزو خبر نداشتیم ، ناگهان دیگر نه تلفن جواب می داد و نه به کافه ای که همیشه می رفتیم، می آمد. وقتی برای دیدارش به در خانه شان رفتیم ، پدرش در را باز کرد و گفت “آرزو ” به استانبول رفته است”

دوست چندین ساله آرزو خرمدین این سخنان را به خبرنگار رکنا گفت و ادامه داد: ” برایمان باور کردنی نبود که آرزو ازدواج کرده و به استانبول رفته باشد زیرا شرایط جسمی آرزو با توجه به بیماری ام اس شدیدی که داشت ذهنمان را به هر سویی برای نبودنش می کشید جز ، ازدواج و مهاجرت به ترکیه و ساکن شدن در استانبول! فکر کردیم شاید بخاطر شرایط جسمی ناشی از بیماری ام اس ،خانواده اش او را  به آسایشگاهی برده اند حتی به آسایشگاه کهریزک نیز فکر کردیم ولی در دورترین نقطه ذهنمان هم فکر نمی کردیم که پدرش “آرزو” را کشته باشد.

دوست صمیمی آرزو خرمدین که هر دو ساکن شهرک اکباتان بودند و از کودکی با او همکلاسی و این دوستی تا زمانی که ناگهان آرزو ناپدید شد ادامه داشت در ادامه صحبت هایش به رکنا گفت:” نه در دوره مدرسه ، وقتی بزرگتر شدیم ، یک روز ؛ مقابلم نشست و گفت:”می خواهم رازی به تو بگویم که اگر نگویم ، نگفتنش خفه ام می کند” و گفت:” کودک که بودم ، هشت ساله ، پدرم ….” به مادرم گفتم. مادر گفت” ساکت باش و هیچ چیزی به هیچ کسی نگو…” مادرم که از خانه خارج می شد ، پدر و من که تنها می ماندیم …” آرزو در تمام سال های دوستی مان تنها سه بار این داستان را تعریف کرد و هر مرتبه می لرزید.

دوست آرزو در مورد اینکه آیا به خانه این خانواده هم رفت و آمد داشتند چنین گفت :” بله می رفتیم ، پدرش و مادرش ، زن و مرد آرامی بودند. تصورش هم سخت است که آن زن و مرد چنین جنایت هایی را مرتکب شده باشند. هر دفعه خانه شان می رفتیم از ما پذیرایی می کردند.”

پدر آرزو چه رفتاری داشت ، مهربان یا جدی؟ دوست آرزو خرمدین اینگونه پاسخ داد:” پدرش نظامی بود. رفتار مردان نظامی کمی جدی است. ولی مرد آرام در رفتار بود.”

مادر آرزو چگونه رفتاری داشت؟ دوست آرزو خرمدین در پاسخ به این سوال گفت:” زنی آرام”

در مورد خصوصیت بابک خرمدین و برادر افشین هم گفت:” افشین شعر می گفت و روحیه خاص خودش را داشت . بابک پسر آرامی بود و بی آزار”

پست+فیسبوک+آرزو+خرمدین (3)

همدسی آرزو در قتل همسرش

پدر آرزو مدعی شده که آرزو در صحنه قتل همسرش بوده و شاهد این جنایت بود . دوستش گفت:” امکان ندارد آرزو از این قتل خبر داشته باشد. هر دفعه در مورد ازدواجش از او سوال می کردیم و علت طلاقش می گفت “سازگار نبودیم” با تمام صمیمیتی که بین ما بود هیچ وقت پشت سر همسر سابقش حرف نزد. فقط می گفت سازگار نبودیم .”

پدر آرزو خرمدین مدعی شده که دامادی که به قتل رسانده، رفتارهای غیراخلاقی داشته و گرایش های جنسی خاص و آرزو را هم آزار می داد . دوست صمیمی آرزو گفت: به هیچ عنوان چنین اتفاقاتی بین آرزو و چنین اختلافاتی بین او و همسرش نبود . نتوانستند با هم زندگی کنند و جدا شدند.