آلانا فکر میکند ظاهر “زشتی” دارد؛ او در حقیقت از «اختلال خودْ زشتانگاری» رنج میبرد که در آن، فرد دچار نوعی اشتغال ذهنیِ مفرط نسبت به وجود نقصی خیالی یا بزرگنماییشده در ظاهرش میشود. گفته شده که یک نفر از هر ۵۰ نفر از این اختلال رنج میبرد اما ما و بسیاری از پزشکان از وجود آن بیاطلاعیم!
به گزارش افق آنلاین به نقل از بی بی سی انگلیسی، آلانا میگوید: «فکر میکردم خیلی بد باشد که دیگران به اجبار باید چهره من را تحمل کنند. به نظرم آزاردهنده میآمد. روی صورتم چیزهایی را میدیدم که مادرم میگفت اصلا آنها را نمیبیند. به نظرم پوستم ناهموار و برآمده میآمد. بینیام هم خیلی بزرگ و کج به چشمم میآمد و اصلا انگار زیادی جلو آمده بود. چشمهایم هم خیلی ریز بود.»
حقیقت اما چیز دیگری است. آلانا دختر بسیار زیبایی است اما وقتی جلوی آینه قرار میگیرد، قادر نیست آن چیزی را ببیند که دیگران میبینند! او از اختلال خود زشتانگاری (body-dysmorphic disorder) یا به اختصار BDD رنج میبرد.
وقتی اختلال ذهنیِ آلانا در بدترین وضع ممکن بود، او مجبور میشد مدام خودش را جلوی آینه چک کند و از معایب ظاهریاش رنج ببرد. آلانا روزانه ۴ ساعت برای آرایش کردن وقت میگذاشت و حتی دست آخر، خجالت میکشید خانه را ترک کند.
آلانای ۲۰ ساله میگوید: «کار روزانهام این بود که چهار لایه زیرسازی کنم و بعد هم از پوشاننده استفاده کنم. آرایش چشم هم همیشه باید به بهترین شکل انجام میشد؛ البته آرایش سنگین. هر وقت که یکم آرایشم خراب میشد، دوباره مینشستم و از نو آرایش میکردم.»
آلانا هرگاه یک تکه ناهمواری روی پوستش میدید، فورا آن را لایهبرداری میکرد و بعضا به پوستش هم آسیب میرساند.
تغییر در ۱۴ سالگی
او در کودکی همیشه دوست داشت با موهای فرفریاش جلوی دوربین ظاهر شود، اما همه چیز از سن ۱۴ سالگی تغییر کرد. آلانا هیچگاه به درستی دلیل آن را متوجه نشد!
او میگوید: «آن موقع هرگز به علائم آن توجه نمیکردم اما حالا که به گذشته نگاه میکنیم، میبینم که آنها علائم اختلال خود زشت انگاری بودهاند. مثلا وقتی در مدرسه بودم، خیلی به اطراف نگاه میکردم. توجه میکردم که آیا کسی به من نگاه میکند؟ آیا کسی میخندد یا صحبت میکند؟… مدرسه ما پنجرههای بزرگی داشت. مرتب به شیشهها نگاه میکردم تا از روی بازتاب خودم، چهرهام را وارسی کنم. آن روزها بیشتر حمام میکردم و خودم را جلوی آینه میدیدم.»
آلانا در سن ۱۵ سالگی تصمیم گرفت دیگر به مدرسه نرود. اسکارلت، مادر آلانا، دخترش را با خودروی شخصی به مدرسه میرساند اما دخترش علیرغم میل به تحصیل، از خودرو پیاده نمیشد. آنها با هم به خانه برمیگشتند و سپس دوباره امتحان میکردند، اما آلانا باز هم تمایلی به پیاده شدن و مدرسه رفتن نشان نمیداد. اسکارلت میگوید که این کار گاهی اوقات تا هشت مرتبه در روز انجام میشد.
همین اتفاقات موجب میشد تا آلانا خیلی منزوی شود. اسکارلت نیز از مشاهده آن تغییرات شخصیتی دخترش به شدت رنج میبرد.
اسکارلت میگوید: «دو یا سه سال اول، اصلا نمیدانستیم که موضوع از چه قرار است. آلانا خیلی بلندپرواز بود و اعتماد به نفس زیادی هم داشت، اما به یکباره به دختری تبدیل شد که حتی نمیتوانست از ماشین من پیاده شود و به مدرسه برود. باید برایش نوشیدنی میآوردم. او تمام روز در رختخوابش بود… میدانم که تمام بچهها از نگاه مادرشان خیلی زیبا هستند، اما در مورد آلانا واقعا میگویم که او هیچ مشکلی نداشت و هر کسی هم که او را ببیند همین را میگوید. اما خودش اینطور فکر نمیکند و این برایم آزاردهنده است.»
اسکارلت در ادامه میگوید: «البته دیگر میدانم که بحث و جدل با آلانا بر سر زشت و زیبا بودنش بیفایده است و این مسئله مرا خیلی ناراحت میکند. دیگر نباید در موردش با آلانا حرف بزنم، زیرا خودش فکر میکند که زشت است و حرف دیگران را قبول ندارد. به همین خاطر بهتر است روی چیزهای دیگر تمرکز کنم… میدانید بدترین چیز چیست؟ اینکه همه مادران باید از بچههایشان مراقبت کنند و در مواقع ضروری به آنها کمک کنند، اما هیچ کاری از دستم برنمیآید و این خیلی ناامیدکننده است.»
اسکارلت میگوید اگر یکی از عکسهای آلانا را داخل پذیرایی بگذارد، دخترش به شدت از این قضیه ناراحت خواهد شد؛ حتی زمانی که دوستهای اسکارلت از او میخواهند تا عکس دخترش را نشانشان دهد، اسکارلت باید بگوید که عکسی از دخترش همراهش نیست.
۵ ماه بستری و درمان
زمان زیادی طول کشید تا اسکارلت، آلانا را راضی کند تا تست BDD یا خود زشت انگاری بدهد. پزشکان چندین مرتبه مشکل آلانا را به اشتباه “یاس نوجوانی” و یا “اضطراب اجتماعی” تشخیص دادند تا اینکه بیماری او نهایتا در کلینیک ماودزلی در جنوب لندن تشخیص داده شد.
پس از تشخیص نیز آلانا به مدت ۵ ماه در بیمارستان روانپزشکی “پرایِری” در شمال لندن بستری شود و سپس جلسات رفتار درمانیِ ادراکی را طی نمود.
آلانا از دوران نوجوانی اصرار داشت تا مبادا کسی از او عکس بگیرد اما پس از درمان، شجاعت کافی برای این کار را به دست آورد. او در برنامه “هیچ کس کامل نیست” BBC4 به همراه رانکین، عکاس مد، حاضر شد تا در مورد این اختلال به افراد نیازمند کمک کند و آگاهی نسبت به وجود چنین اختلالی را افزایش دهد.
به اعتقاد او تشخیص BDD به دو دلیل کار دشواری است: اول اینکه آگاهی کمی در مورد این اختلال وجود دارد و دوم اینکه، مبتلایان به خاطر خجالتزدگی به راحتی حرف نمیزنند.
آلانا میگوید: «آن روزها بزرگترین مشکلم بینیام بود، اما همین مسئله ۳ سال زمان برد تا به خانواده و پزشکم بگویم که مشکل چیست. اصلا نمیخواستم به آن اشارهای کنم.»
پس از سالها عکاسی مجدد برای آلانا اصلا کار سادهای نیست زیرا او به مرور عادت کرده بود تا تمام عکسهای سلفی خودش را فورا پاک کند. بعضی روزها پیش میآمد که آلانا ۲۰۰ عکس سلفی از خودش بگیرد و سپس همه را پاک کند.
نظر متخصصان درباره اختلال خود زشت انگاری
دکتر راب ویلسون، پزشک رفتار درمانیِ شناختی و عضو بنیاد اختلال خود زشت انگاری BDD، میگوید: «غیرعادی نیست که افراد مبتلا به این اختلال توسط عکس سلفی، مدام خودشان را ارزیابی کنند؛ اما اگر همین عکس توسط شخص دیگری انداخته شود، میتواند برای فرد کاملا تهدیدآمیز باشد تا حدی که کنترل رفتارش را از دست دهد.»
آلانا به رانکین میگوید: «در ذهنم، خودم را یک هیولا تصور میکردم.»
ویلسون معتقد است که اختلال خود زشت انگاری در دوران نوجوانی آغاز شده و میتواند حاصل “زورگویی” و یا “دست انداختن” باشد. در واقع این اختلال را میتوان با هر چیزی که موجبِ تغییر احساسات فرد میشود، مرتبط دانست. مثلا ظاهر شدن جوش غرور جوانی روی صورت میتواند یک عامل باشد.
راب میگوید: «طبیعی است که همه ما در دوران نوجوانی به ظاهرمان اهمیت دهیم اما مبتلایان به BDD به شکلی متفاوت واکنش نشان میدهند: آنها مدام ذهنشان را درگیر مسئله کرده و حداقل روزی یک ساعت در مورد آن فکر میکنند. همین موضوع موجب افزایش سطح استرس، اضطراب، شرمساری و افسردگی میشود. به تبع، این مشکلات عملکرد کلیِ شخص را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.»
نقش شبکههای اجتماعی
شبکههای اجتماعی در وخیمتر شدن اختلال آلانا نقش موثری داشتند، زیرا او هر روز خودش را با هم سن و سالانش مقایسه میکرد. با این حال دکتر ویلسون میگوید که در فرهنگ امروزه که “تصویر شخص در ذهن دیگران” دارای اهمیت بالایی شده است، همه ما مانند “مینی سلبریتی” عمل میکنیم و به جای مشاهده تصویرمان در آینه جیبی مدام عکس سلفی میگیریم. به همین دلیل نباید شبکههای اجتماعی را سرزنش کرد.
راب میگوید: «عوامل زیادی دخیلاند: عوامل ژنتیکی، عوامل اجتماعی، تجارب دوران کودکی و متغیرهای شخصیتی… اما ماهیت اختلال در این است که فرد به جای جویا شدنِ مشکل روانی، به دنبال مشکلات فیزیکی میرود و پول زیادی را خرج عملهای جراحی و زیبای میکند. اگر درمان و پیشگیری صورت نگیرد، عواقب آن بسیار خطرناکتر خواهد بود.»
از نظر راب ویلسون، اختلال خود زشت انگاری با خودکشی، عدم بازدهی مناسب و اضطراب در ارتباط است و میتواند عامل آن باشد.
اسکارلت میگوید نخستین بار که دخترش با رانکین عکس گرفت، او فکر میکرده که احتمالا آلانا پافشاری کند تا رانکین آن عکس را پاک کند اما چنین نشد. آلانا اجازه داد تا شخصی دیگر او را آرایش کند و از این طریق با اختلالش روبهرو شد.
عکسی از آلانا که توسط رانکین انداخته شده است
اسکارلت میگوید که دخترش آرام بود و الان هم آن عکس را بر روی دیوار خانه آویزان کرده است. روند بهبودی آلانا به خوبی پیش رفته است. او حالا به دانشگاه رفته و در رشته روانشناسی درس میخواند. آلانا امیدوار است که روزی بتواند در دوره دکتری درس بخواند و بر روی اختلال خود زشت انگاری BDD پژوهش انجام دهد تا از این طریق به دیگران کمک کند.
نظر الانا در مورد عکسی که رانکین گرفته چیست؟
«چشمهایم لوچ شدهاند. دستان و بازوهایم خیلی بزرگ و خپل افتادهاند. صورتم اصلا تناسب مناسبی ندارد. فکر کنم هنوز نمیتوانم خیلی با دید مثبت به خودم نگاه کنم.»
البته چند لحظه بعد او کمی بهتر شد. آلانا میگوید: «خب هر روز اوضاع تغییر میکند. اجازه دادم تا عکسهایم بر روی دیوار اتاق پذیرایی باقی بمانند. به نظرم حالا چندان مشکلی هم با آنها ندارم؛ این خودش یک گام مثبت در روند درمان است.»
منبع: BBC World
ترجمه: وبسایت فرادید