حسن رسولی فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو پیشین شورای شهر درباره سخنان محمدرضا خاتمی درباره لزوم تغییر زبان اصلاحطلبان و بازسازی ارتباط با مردم و راهکارهای آن گفت: جریان اصلاحات مانند هر نحله فکری و سیاسی متناسب با تغییراتی که در شرایط فعلی در حوزه فرهنگی و اجتماعی و چه در مناسبات قدرت صورت گرفته، باید بتواند از منظر سیاسی، صورتبندی جدیدی از شرایط حال و چشمانداز فراروی جامعه ایران پیدا کند.
به گزارش ایلنا، وی افزود: فکر میکنم دو انتخابات اخیر برگزار شده یعنی انتخابات ۹۸ که محصول آن تشکیل مجلس فعلی و انتخابات ۱۴۰۰ که به یکپارچگی تمامی مظاهر قدرت رسمی در کشور منجر شد، از بسیاری جهات، نقطه عطفی در این دگرگونی و تغییرات شگرف صورتگرفته است.
رسولی تصریح کرد: محور تحولات حوزه سیاست داخلی ایران را انتخابات میدانم. به دلیل اینکه موانع فراوان موثری فراروی کارکردهای نظام حزبی کشور است که تنها روزنه ایجاد تغییر در فضای داخلی کشور، برگزاری انتخابات است. در دو انتخابات اخیر، فیلترهای نظارتی و به کارگیری اهرمهایی که ما شاهد آن بودیم، شرایط را به شکلی تنظیم کرد که عملاً بیش از ۵۰ درصد مردم، به این نتیجه رسیدند که برخلاف گذشته و قبل از این دو انتخابات، به تنهایی اتکا به کارآمدی صندوق رای کفایت نمیکند که آنها بتوانند با استفاده از حقوق مدنی و سیاسی شرایط کشور را تغییر دهند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: امروز در شرایطی هستیم که هر سه قوه در اختیار یک جریان فکری است و نه تنها در اداره اموری از بخشهای مختلف کشور از وجود اصلاحطلبان استفاده نمیشود، بلکه جریان حاکم دست به تسویه پرهزینه درون مجموعه خود هم زد که مصداق عینی آن رد صلاحیت آقای علی لاریجانی بود که یکی از شخصیتهای محوری این جریان است.
وی در ادامه به راهکار تغییر زبان اصلاحطلبان اشاره کرد و گفت: بنابراین همچنان اصلاحطلبان، تنها راه بهبودی وضعیت ایران را به کارگیری شیوههای اصلاحطلبانه، خشونتپرهیزی، مدنی، قانونی و تعاملی میدانند. طبیعتا در مواجهه با این شرایط یکدست، باید بتوانیم برای پیمودن مسیر سخت و دشوار سیاستورزی اصلاحطلبانه، به نظریه و نقشه راه جدیدی برسیم.
رسولی افزود: این موضوع در تمامی اتاقهای فکر جریان اصلاحات، در دست بحث و بررسی است و امیدوارم در آینده نزدیک این امکان پیش روی ما قرار بگیرد تا بتوانیم با نگاه واقعبینانه نسبت به شرایط موجود، در راستای مصالح نظام، منافع ملی، زدودن تنگناها و مشکلات عدیده معیشتی مردم، در راستای انجام وظیفه ملی و شهروندی به یک دیدگاه واحد امیدبخش و مجابکننده برای اکثریت مردم مخصوصا نسل جوان امروز که با رشد و توسعه تکنولوژی صحنهگردان اصلی امروز و آینده ایران هستند، برسیم.
رسولی در تحلیل سخنان محمدرضا خاتمی درباره بیتفاوتی جوانان امروز به انتخاب رئیسجمهور و نماینده مجلس و اینکه هیچ تفاوتی میان این دو جناح فکری نمیبیند و درباره پیگیری نکردن حل مشکلات مردم توسط احزاب اصلاحطلب از گزینههای معرفی شده خود در انتخابات، گفت: من به این شکل فکر نمیکنم. اگر فقط این عارضه، متوجه جریان اصلاحات بود، ما باید در جریان مقابل، که به صورت کمی پیروز این دو انتخابات بود، باید از جهت پایگاه رای و رایآوری با افزایش قابل توجهی روبهرو میشدیم.
وی افزود: اولا، کاهش میل به سیاست ورزی انتخاباتی، پدیده سراسری، فراگیر و مربوط به هر دو جناح بود. ثانیا یکی از مهمترین دلایل سیاستگریزی امروز جامعه ایران، افزایش مشکلات و تنگناهای معیشتی و اقتصادی است. البته تاثیر نسل جوان نسبت به نسل قبل از تحولات رسانه شدیدتر است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب تاکید کرد: وقتی در جامعه ۸۵ میلیونی ایران ۴.۲ دهم میلیون نفر زن سرپرست خانوار داریم، وقتی نرخ رشد جمعیت در تهران، تحت تاثیر فشارهای اقتصادی، گرانی و تورم به کمتر از یک درصد کاهش پیدا کرده است، وقتی امکان خانهدار شدن نسل جدید با همه تدابیری که دولتمردان جدید اعلام میکنند که اگر همه مسیرها به درستی طی شود یک جوان باید حداقل ماهی ۸ میلیون تومان قسط مسکن پرداخت کند، اینکه موجی از مهاجرت نخبگان را داریم و از هر سه ازدواج یک مورد آن به طلاق منتهی میشود، علت سیاستگریزی امروزه جامعه ایران را باید در حوزه اقتصاد و معیشت مردم جستجو کنیم.
وی افزود: حوزه کارکردهای جریانات سیاسی در سالهای اخیر، بیش از پیش تضعیف شدهاند. نهاد جریانساز فعال در کشور، به دنبال آن است تا نهادهای انتخابی را از حیز انتفاع خارج کند که به نظرم در انجام این کار نیز به نتیجه رسیده است. من دلیل دوری از سیاست و سیاستگریزی مردم را، مجموعه فشارهای اقتصادی، افزایش نارضایتی مردم از وضع موجود و درگیر بودن با مشکلات معشیتی روزمرهشان میدانم. به نوعی میشود گفت، مردم از شدت نارضایتی، با حوزه سیاست و سیاستمردان قهر کردند. بر حسب تجربه میگویم، اگر گرههای بزرگ سیاسی باز شود، وضعیت زندگی مردم ایران در حوزه فردی و چه در سطح منافع ملی بهبود پیدا میکند.
رسولی ادامه داد: به نظرم در نحوه اداره امور کشور و تعامل عزتمندانه با دنیا بر مبنای منافع ملی باید تجدیدنظر صورت بگیرد که میتواند دورنمای امیدبخش را فراروی ملت ایران قرار دهد. اینکه با گفتن یک جمله از سوی عناصر درگیر در مذاکرات هستهای، نرخ ارز بالا و پایین میشود، نشاندهنده تاثیرپذیری حوزه اقتصاد و معیشت مردم از متغیرهای سیاسی است که در حوزه روابط خارجی و بینالملل هم باید اتفاقی بیافتد. نسلی که در سال ۷۰ به دنیا آمده امروز ۳۰ ساله است و در این مدت منتظر بود تا گشایشی در رفع تحریمها و وضعیت زندگیاش ایجاد شود؛ نصف عمرش گذشت اما همچنان در انتظار است.
وی همچنین گفت: به نظر، باید ریشه سیاستگریزی را در حوزه فرهنگ، اقتصاد و سیاست اعم از سیاست داخلی و خارجی جستوجو کنیم و این غضب و قهر مردم را به عنوان تهدید ملی به حساب بیاوریم. راهکار حل این موضوع، تجدیدنظر اساسی بعد از ۴۲ سال در برخی سیاستهای راهبردی نحوه اداره کشور در داخل و خارج است.
رسولی درباره حل این مشکلات به راهکارهایی اشاره کرد و گفت: در حوزه سیاست، به دلیل تاثیرپذیری اقتصاد از سیاست، در صورتی که حاکمیت اراده کند، میتوانیم با ریلگذاری جدید فضای معیشتی و اقتصادی بهتری را فراهم کنیم، در آن صورت، طبقه متوسط دوباره جان خواهد گرفت و بعد از آن نهادهای مدنی، احزاب و سیاستورزی شکل میگیرد.
این فعال سیاسی همچنین افزود: فعل سیاسی در شرایط سالم، توسط فاعل و با هدف تولید خیر عمومی صورت میگیرد. وقتی فعال سیاسی و مخصوصا نسل جوان، در دو دو تا چهارتای اولیه زندگی خودش مانده، امر سیاست که جزو نیازهای متعالی بشر و انسانهاست با تأخیر مواجه شده و موجب بی علاقهگی مردم قرار میشود.
او ادامه داد: به نظرم تغییر وضع، بسیار عمیقتر و بالاتر از عملکرد کاندیدای ریاستجمهوری، فراکسیونهای مجلس و غیره است. امروز من برای فرزند ۲۵ سالهام چگونه رد صلاحیت آقای لاریجانی را توجیه کنم. همانطور که در گذشته نمیتوانستم رد صلاحیت مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی را تجزیه و تحلیل کنم. باید بپذیریم با تغییر مبادلات جهانی، جامعه، فرهنگ و سیاست ایران در پی این نوسازی، نسل امروز، دگرگونی اساسی پیدا کرده و نمیتوان با همان جهتگیریهای قبلی ایران بزرگ را اداره کرد.
حسن رسولی درباره این برداشت که گفته میشود اولویت مسئولان، مردم نیستند، گفت: هر نظام سیاسی بر مبنای ایدئولوژی مخصوص خودش به حیاتش ادامه میدهد. امکان ندارد نظام سیاسی برای ادامه حیات خود فاقد اهداف ایدئولوژیک باشد. به نظر این قاعده درمورد ایران هم میتواند قابل تطبیق باشد. اما آنچه سوال است نسبت جهتگیریهای ایدئولوژیک با جهتگیریهای منتهی به تامین و افزایش منافع ملی است. نقطه تعادل و توازن محل بحث است. آنچه امروز در گفتوگوهای غیررسمی نسل جدید شاهد هستیم و حتی در محافل سیاسی به صورت بیپرده گفته میشود، بخش قابل توجهی از جهتگیریهای سیاسی کشور در حوزه سیاست داخلی و بینالمللی، بیشتر به سمت اهداف ایدئولوژیک است تا منافع ملی.
وی افزود: به عنوان مثال به اندازهای که امروز حاکمیت، با صرف اعتبارات هنگفت بر تداوم حجاب اجباری پافشاری میکند، در مقایسه با این جهتگیری ایدئولوژیک، کمترین توجه را به مسائل واقعی و اساسیتر که زیر پوست جامعه مانند فقر، بیکاری و طلاق در جریان است، دارد. یا به نظر میرسد در حوزه سیاست خارجی، جهتگیری مجموعه حاکمیت که شامل همه ظرفیتهای سیاسی کشور از جمله اصولگرایان و اصلاحطلبان است، به اندازهای که در پیمودن راهبردهای خود در عرصه جهانی به اهداف ایدئولوژیک توجه و تمرکز داشته به منافع ملی کشور کمتر توجه کرده است.
وی همچنین تصریح کرد: نمونه عینی آن سوریه امروز است. اگر در سوریه به اتفاق روسیه ایفای نقش نداشتیم؛ امروز وضعیت سوریه به این شکل نبود. وقتی بشار اسد تثبیت شد و کشور کوچکی مانند بحرین سفیر خود را به این کشور اعزام میکند، پیروزی است اما به موازات این پیروزی میبینیم، گاهی مواضع ما مورد تعرض قرار م و روسیه شریک استراتژیک ما، کمترین آسیبی نمیبیند و کوچکترین اخمی به ابرو نمیآورد.
این فعال سیاسی در ادامه گفت: وقتی جامعه این تعارضات را میبیند، حق دارد در مقایسه با وضعیت تاسفبار اقتصادی و اجتماعی داخلی، به عنوان یک شهروند، درباره این تعارض در حقیقت هم فکر و هم مطالبه گری کند.
وی تاکید کرد: به هر میزانی که از اثربخشی نهادهای انتخابی کاسته و به افزایش قدرت نهادهای انتصابی افزوده شود؛ پیشبینی میکنم قطعا این شکاف به وجود آمده بین ملت و مسئولان که در انتخابات ۱۴۰۰ خودش را نشان داد؛ عمیقتر خواهد شد. در جریان انتخابات ۱۴۰۰ شاهد یک دگرگونی در امور راهبردی بودیم. تا قبل از این انتخابات همه اجزای نظام برای توسعه مشارکت عمومی و حضور هر چه بیشتر مردم پای صندوقهای رای دست از پا نمیشناختند.
این فعال سیاسی افزود: در این انتخابات افرادی در جایگاههای مهم و مسئول مانند نایب رئیس مجلس، سخنگوی شورای نگهبان برعکس این استراتژی را تبیلغ کردند. شورای نگهبان رسماً گفت هرچند مشارکت بالا مورد انتظار و مفید است اما مشارکت کم هم مشروعیت انتخابات و رئیسجمهور را زیر سوال نمیبرد یا صدا و سیما به عنوان رسانه ملی، که در خط مقدم مجابکنندگی افکار عمومی نسبت به ارزشهای نظام قرار دارد، در بحث مشارکت نظرسنجی را منتشر میکند که در آن پیش بینی میشود ۳۲ درصد مشارکت خواهند کرد که ده درصد کمتر از ۴۲ درصد آمار مشارکت امسال بود.
رسولی گفت: بنابراین آنچه از انتخابات ۱۴۰۰ به بعد در کشور مستولی شده، مسیری در جهت عکس منافع ملی کشور است. با تداوم این وضعیت، کمتر شاهد شادابی، نشاط سیاسی و دلبستگی نسل جوان به حوزه سیاست به معنای عام آن خواهیم بود. حاکمیت و جریان اصلاحات به عنوان بخشی از حاکمیت که در مقاطع قابل توجهی اداره امور کشور را در دو قوه برعهده داشت، باید به دنبال یک رهیافت جدید برای فائق آمدن بر مشکلات موجود در کشور باشد.