این روزها سکانسهای پایانی فیلم “رسوایی” چهارمین کار بلند سینمایی مسعود دهنمکی، حوالی امامزده صالح فیلمبرداری میشود. فیلمی از کارگردان “اخراجیها” که با توجه به اخباری که تاکنون پیرامون آن تاکنون شنیده شدهاست، میتواند یک اثر متفاوت در کارنامه کاری او باشد. به گفته دهنمکی “رسوایی” با سه گانه “اخراجیها” کاملا متفاوت و داستان آن اجتماعی و در جامعه امروز میگذرد.
ملاقات در ابریترین روز تابستان
یکی از روزهای پایانی فیلمبرداری که برخلاف روزهای گذشته در میانه تابستان هوای تهران کاملا ابری و بارانی بود به دعوت روابط عمومی پروژه به پشت صحنه فیلم “رسوایی” رفتیم.
لوکیشن فیلم در تکیه پایین تجریش قرار دارد که حجره آقاشریف با بازی محمدرضا شریفینیا نیز در آنجا است. اما گروه برای استقرار در منزلی پشت امامزده صالح قرار داشتند که پیش از این به گفته شریفینیا لوکیشن فیلم “خانه پدری” کیانوش عیاری بوده که این روزها کسی نمیداند قرار است چه اتفاقی برای اکران آن بیافتد.
وارد خانه که میشویم با یک منزل قدیمی در یک باغ روبرو میشویم که در این روز بارانی بسیار زیبا است و دلت میخواهد وقتی در بالکن آن مینشینی فقط صدای باران و آب رودخانه کنار آن را بشنوی. انگار از تهران کیلومترها فاصله داری.
امروز الناز شاکردوست یکی از نقشهای اصلی این فیلم بازی ندارد و محمدرضا شریفینیا مشغول گریم شدن است. سراغ وی میرویم تا از نقش آقاشریف برای ما تعریف کند.
البته تعدادی جوان که گویا قرار است نقش طلبه را بازی کنند نیز با لباس صحنه از کنار ما میگذرند. محمدرضا شریفینیا که این فیلم چهارمین همکاری وی با دهنمکی محسوب میشود درباره این نقش خود میگوید: “اخراجیها” تم طنز داشت و بیشتر بار قصه بر روی طنز میچرخید اما “رسوایی” یک کار جدی و در حقیقت با یک موقعیت متفاوت نوشته شدهاست. به همین دلیل و قصه جدیدی که داشت به نظرم جذاب آمد.
درگیری میان دو مرد و یک زن
وی در ادامه توضیح میدهد: “رسوایی” سه شخصیت اصلی دارد و درگیری بین دو تا مرد و یک زن است. که نقش زن را الناز شاکردوست بازی میکند. نقش روحانی نیز برعهده اکبر عبدی است. من نیز در این فیلم نقش یک بازاری فرش فروش را برعهده دارم که از دوستان این روحانی است.
شریفینیا درباره عدم حضورش در نقش روحانی و اینکه چطور این نقش را عبدی بازی کردهاست، میگوید: این فیلم قرار بود تاریخ دیگری فیلمبرداری شود که من در آن مقطع درگیر “کلاه پهلوی” بودم. به هر حال باید راکورد آن مجموعه را هم در نظر میگرفتم. از طرف دیگر نقش روحانی این فیلم عارف وارستهای است که باید صورت تکیدهای داشته باشد. من باید حدود ۱۰ کیلو برای این نقش کم میکردم. با توجه به نقشی که در “کلاه پهلوی” داشتم این امکان وجود نداشت.
وی میافزاید: اما متاسفانه یا خوشبختانه زمان فیلمبرداری به حالا موکول شد.۷ نفر برای نقش روحانی تست شدند که از میان آنها اکبر عبدی انتخاب شد. شخصیت روحانی که من بازی میکنم شباهت زیادی به حاجی گرینوف دارد. خیلی علاقمند نبودم در این نقش بازی کنم. چون یک بار منفی دارد و بهتر است یک بازیگر به دلیل این بازخورد منفی در مخاطب هر چند وقت یکبار به سراغ نقشهای دیگری برود و تغییر ایجاد کند تا در ذهن مخاطب به یک شکل نقش نبندد.
شریفینیا درباره تکرار بازی در نقش شخصیتهای بازاری میگوید: به تعداد آدمهای که در این شهر زندگی میکنند ما نقش داریم. هر بازیگری میتواند نقش متفاوتی از یک بازاری را بازی کند. من اعتقاد ندارم بازیگر در این نقشها میتواند کلیشه شود. باید هر بازیگری که هر چند بار که در این نقشها بازی میکند به درصد تفاوت بین آدمها دقت کند.
شاید در زمان اکران نظرها تغییر کند
این بازیگر همچنین درباره اکران فیلم “رسوایی” با توجه به شرایط این روزهای سینمای ایران میگوید: ما فعلا بازی میکنیم و کاری به اکران نداریم. شاید زمان اکران با دیدن فیلم نظرها تغییر کند.
وی با اشاره به شخصیتهای اصلی “رسوایی” عنوان میکند: سه بازیگر این فیلم که در نقشهای اصلی حضور دارند از بازیگران حرفهای و سرشناس هستند. فیلم جایی برای بازیگران دیگر ندارد. ما در سیما فیلمنامههای محدودی برای زنان داریم. سینمای ما مردانه است. اما در “رسوایی” قصه بر محور یک زن میچرخد و نقش شاکردوست خاص است. وی نیز از عهده این نقش به خوبی برآمده است. موقعیت خوبی هم برای وی در فیلم ایجاد شده است.
شریفینیا درباره همکاری با دهنمکی میگوید: مهمترین ویژگی کار با دهنمکی متنهای وی است. اولینبار که با فیلمنامه “اخراجیها۱” روبرو شدم احساس کردم متن خوبی است و مردم را سینمارو میکند. ناگفتههایی از جنگ دارد و از طرف دیگر نوع ساختار نیز متفاوت است. ما این نوع سینما را در ایران نداشتیم. دهنمکی راه جدید را باز میکند و اتفاقا مخاطب خوبی را هم میتواند به سینما دعوت کند.
سوژه “رسوایی” سوژهای ممنوعه است
کامران تفتی یکی دیگر از بازیگران “رسوایی” است که گویا یکی از نقشهای اصلی این پروژه محسوب میشود. او نیز در محل استراحتگاه گروه تولید قرار دارد و مدتی است گریم شده تا جلوی دوربین برود.
وی درباره همکاری خود در این پروژه میگوید: پیشنهاد بازی در این فیلم از طریق نورالدین گودرزی به من شد. با دهنمکی صحبت کردم. بعد از خواندن فیلمنامه احساس کردم خاصیت فیلم در ایرانیزه شدن این قصه است. به طوریکه که اگر بخواهید قصه آن را با یک اثر هالیوودی مقایسه کنید قطعا متوجه میشوید که قصه آن کاملا ایرانی است. البته سوژه “رسوایی” به نوعی ممنوعه است که کارگردان با شجاعت به سراغ آن رفته و به نوعی ساخت آن ریسک دارد.
تفتی در ارتباط با نقش خود عنوان میکند: من در این فیلم نقش “جعفر سریش” را بازی میکنم. او هدفی دارد و چون به آن نمیرسد تغییر ماهیت میدهد که من آن را دوست دارم. به عقیده من دهنمکی فیلم را در ذهن خود ساخته است. ما در سرکار با استوری برد ویژه و یا دکوپاژ نوشته شدهای روبرو نیستیم اما تکلیفمان مشخص است. وی حساسیت ویژهای روی دیالوگها دارد به همین چیزی به اسم بداهه نداریم. فیلمنامه چارت مشخصی دارد. مردمی در فیلم به تصویر کشیده میشوند که زیر خط فقر هستند. در این فیلم دهنمکی اندیشهای تازهای را به نسبت فیلمهای قبلی خود به نمایش میگذارد.
کاراکتری خشن از مجید سوزوکی
وی همچنین درباره نوع گریم خود که شباهتهایش به شخصیت مجید سوزوکی عنوان میکند: شخصیت جعفر مابهازا بیرونی دارد. مجید سوزوکی شاید بعدا در “اخراجیها۲” میشود، حسام نواب صفوی. اما قبلتر وی شاید جعفر باشد. کسی که تعادل را رعایت نمیکند. این کاراکتر صورت خشن مجید عاشق است و من این تضاد را دوست دارم. دیرباز نقش مجید سوزوکی را به خوبی بازی کرده است. جعفر از قشری است که من آنها را میشناسم چون در منطقهای که از آنجا آمده زندگی کردم و حتی دوستانی دارم.
تفتی درباره حضور در این نقش توضیح میدهد: من خودم این نقش را قبول کردم. من بازیگرم و نباید با توجه به حرفهای که دارم به جناحبندیها توجه کنم. من در کارنامه کاریام فیلم دیگری هم دارم که وقتی به من بازی در آن پیشنهاد شد خیلیها گفتند که نروم و ممکن است حضور در آن فیلم باعث شود افراد دیگری با من کار نکنند و به نوعی میخواستند من را بترسانند. باید بگویم که من غیر از خدا از هیچ کس دیگری نمیترسم. برای من تفاوت به قیمت خون دل به دست آمده است.
وی میافزاید: من در این فیلم بیشتر با شریفینیا و شاکردوست بازی دارم. خیلی گروه خوبی داریم و همه تلاش میکنند یک فضای سالمی به وجود آید. اقبال اندیشه عمومی برایم در این فیلم مهم است. ما همه با قلبمان برای این فیلم کار میکنیم.
تفتی در پایان تاکید میکند: اگر از امامزاده یحیی در سالهای گذشته قیصر بیرون میآید اما حالا در سال ۹۱ از همان جا یک قیصر دیگر میآید البته در هیأت یک زن. با این تفاوت که قیصر امروز آنقدر شرایطش تغییر کرده که اگر سیلی در صورتش بزنند سرش را پایین میاندازد. الناز شاکردوست این نقش را به خوبی ایفا کرده و با وسواس کار میکند.
صحبت با دو بازیگر نقش اصلی فیلم تمام میشود. اکبر عبدی بازیگر محبوب سینما نیز برای نقش روحانی گریم شده است. او با چهرهای متفاوت در میان عکاسان قرار میگیرد اما تمایلی به گفتگو ندارد و به همراه دیگر عوامل راهی لوکیشن اصلی فیلم همان تکیه پایین تجریش میشود.
ما نیز به محل استقرار گروه فیلمبرداری میرویم. تکیه در کوچههای باریک پشت امامزاده صالح قرار دارد که کاملا بافت قدیمی آن مشخص است. در تکیه چند حجره فرش فروشی قرار دارد که یکی از آنها باعنوان حجره فرش الغدیر متعلق به آقاشریف “رسوایی” است.
گروه مشغول فیلمبرداری هستند و در وسط تکیه چند تخت سنتی قرار دارد که عوامل دیگر گروه همچون مجید میرفخرایی طراح صحنه و لباس، اسماعیل خلج و اسدالله یکتا دیگر بازیگران فیلم در گوشهای از آن نشستهاند. مردم علاقمند به سینما نیز از آنجا در حال عبور هستند و هر کدام از آنها چند دقیقهای میایستند و درباره فیلم سوال میکنند. بعضیها با تفتی و برخی دیگر با اسدالله یکتا صحبت میکنند و از سختی کار میگویند.
یکی از پلانها گرفته میشود و مسعود دهنمکی به همراه فرشاد گل سفیدی مدیر فیلمبرداری به بیرون از حجره میآیند. در این سکانس عبدی، شریفینیا و خلج بازی دارند.
دهنمکی کارگردان “رسوایی” درباره قصه فیلم که حاشیههایی چون ممنوعه بودن دارد، میگوید: من در این فیلم اتفاقهای واقعی را که برای برخی از چهرههای خاص و عرفا افتاده است را با بضاعت سینما ترسیم میکنم. قصهها ناشنیده نیست؛ بلکه تعدادی از آنها توسط روحانیون در بالای منبرها تعریف شده است. به همین دلیل قصه ممنوعهای قرار نیست بیان شود.
وی میافزاید: شخصیتهای اصلی فیلم یک زن و دو مرد هستند. مابقی نیز مکملها را شکل میدهند. قصه این فیلم در دوران امروز می گذرد. شاید قصه این فیلم برای مردمی که از پشت شیسشههای دودی جامعه را میبینند قابل لمس نباشد اما برای مخاطبان فیلهای من قابل درک است. اتفاقات در فیلم “رسوایی” در جامعه امروز ساری و جاری است. آدمهایی که به خاطر فقر دچار استیصال میشوند و در امتحان قرار میگیرند. فیلم نگاه منتقدانه دارد.
دهنمکی درباره شباهت این فیلم با مستند فقر و فحشا میگوید: به فقر شاید اما آنها به فحشا نمیرسند. “رسوایی” یک فیلم خاص است. قضاوتها و حاشیههای به وجود آمده برای فیلم اشتباه است.
وی در ارتباط با حضور اکبر عبدی در نقش روحانی عنوان میکند: من محبوبترین بازیگر را برای این نقش انتخاب کردم که از درستترین انتخابها است. بهتر است کسانی که درباره نقش وی صحبت کردند اول به پیام فیلم توجه کرده و بعد قضاوت کنند. برای من فعلا ساخته شدن فیلم مهم است. بعد از مراحل فنی به زمان اکران فکر میکنم.
نمیخواهم فیلمم بیمخاطب باشد
دهنمکی با اشاره به مضمون و فضای “رسوایی” میگوید: این فیلم جدی است و درونمایه طنز هم ندارد. من فکر میکنم مخاطبان حرفهای خودشان را در فیلم میبینند. همانطور که میدانید مستندهای من همچون “فقرو فحشا” و “کدام استقلال، کدام پیروزی” با استقبال زیادی روبرو شدند. امیدوارم مخاطبان دغدغههای خود را در “رسوایی” ببینند و این فیلم به اندازه دیگر آثار جدی سینما مخاطب داشته باشد. من نمیخواهم فیلمم بیمخاطب باشد مثل کسانی که با بودجههای دولتی فیلم میسازند و مخاطب برایشان مهم نیست. من برای این فیلم وارد مقایسه با “اخراجیها” نمیشوم. چون آن کار کمدی بوده است.
وی درباره حاشیههای این فیلم توضیح داد: موج منفی درباره این فیلم را هم بعضی از هم صنفیهای من و جریانهای رسانهای راه انداختهاند. که برخی از آنها بر میگردد به نگاه اعتقادی و شخصیت من. اما برای من مهم این است که فیلمم را بسازم و مخاطب هم با آن ارتباط برقرار کند.
دهنمکی در ارتباط با اکران “رسوایی” عنوان میکند: شاید اولین نمایش فیلم در جشنواره و یا در اکران عمومی باشد. هنوز تصمیمی در این ارتباط ندارم.
وی در پایان درباره شخصیت روحانی فیلم توضیح میدهد: مخاطب این شخصیت را باور میکند. تک تک دیالوگها برآمده از احادیث و بزرگان است. سعی کردم نوع بازی و گویشها بر اساس شخصیتهای واقعی باشد و به نوعی ادا نیست. به همین دلیل عبدی مجبور بود یکسری از طنازیهای خود را کنار میگذاشت. او در این مدت حتی از فضای زندگیش جدا شد. شخصیت وی مربوط به هیچ روحانی خاصی نمیشود و ویژگی جمعی از عرفا است.
وقتی ما تکیه پایین تجریش لوکیشن فیلم را ترک میکنیم چند ساعت از ظهر گذشته است و گروه کار را تعطیل میکنند تا نهار بخورند. وقتی از میان مردم علاقمند میگذریم مشخص است خیلی از آنها منتظرند تا این فیلم را در پرده سینما ببینند.