به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، افراد جامعه برای برخورداری از یک زندگی سالم و مفید، در کنار سلامت جسمانی به سلامت روانی هم نیاز دارند. با وجود این چند سالی میشود در کشور ما علاوه بر اخبار نگرانکننده از افزایش مشکلات روحی و روانی در میان مردم، مباحث مختلفی درخصوص سلامت روان جامعه مطرح است. بر اساس گزارشهای وزارت بهداشت و همچنین انجمن روانپزشکان ایران، حدود ۳۰درصد مردم جامعه ما دچار نوعی از اختلال روانی هستند. این در حالی است که پرداخت هزینههای بالای خدمات روانشناسی و مشاوره برای بسیاری از مردم مقدور نیست.
علی فتحی آشتیانی، رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در گفتوگو با ما ضمن تأیید این موضوع، به راهکارهای خود در این خصوص اشاره میکند.
آیا آماری در خصوص شیوع مشکلات روحی و روانی در کشور دارید؟
آمار خیلی دقیقی نداریم؛ طیف اختلالات روانی بسیار گسترده است. شاید بیش از ۳۵۰نوع مشکل روانشناختی داشته باشیم که بهطور دقیق نمیدانیم چند درصد مردم از هر کدام از آنها رنج میبرند. بیشتر آمارهای موجود مبتنی بر دادههای حاصل از بررسیهایی هستند که در دیگر کشورها انجام شدهاند. از لحاظ آماری در ایران تنها روی دو سه نوع اختلال روانی مثل اضطراب و افسردگی کار شده است که نتایج این دو مورد هم با توجه به زمان و ابزار یا روشی که در آنها بهکار گرفته شده، چندان قابل استناد نیستند. بنابراین ارائه گزارش در چنین وضعیتی کار اشتباهی است.
در حال حاضر میزان استقبال یا مراجعه مردم به روانپزشکان و مشاوران چگونه است؟
درصد مراجعهکنندگان برای دریافت خدمات روانشناسی و مشاوره بالاست. این موضوع بهخوبی نشان میدهد جامعه به این خدمات نیاز دارد. ضمن اینکه خدمات روانشناختی تنها مربوط به اختلالات روانی نیست بلکه طیف بسیار گستردهای را دربرمیگیرد. یعنی کسی که به روانشناس و یا مشاور مراجعه میکند الزاماً نباید مشکل و یا اختلال روانی داشته باشد، چون افراد سالم هم میتوانند در برخی از حوزهها مثل تحصیل، اشتغال، ازدواج، طلاق و… به روانشناسان و مشاوران مراجعه کنند و خدمات و مشاوره بگیرند. از سوی دیگر، ما نیاز به روانشناسان و مشاوران بسیار زیادی داریم. در آمریکا بهازای هر هزار خانوار، هفت روانشناس و مشاور وجود دارد. در چین به ازای هر ۲هزار خانوار یک روانشناس و در کشورهای اروپایی ۷ تا ۱۵ روانشناس و مشاور به ازای هر هزار خانوار فعالیت میکنند. در ایران هم به ازای هر هزار خانوار به پنج روانشناس و مشاور نیاز داریم که در حال حاضر فاصله ما تا رسیدن به این رقم بسیار زیاد است. در واقع اگر بر اساس استانداردها پیش برویم نیاز به حدود ۱۰۰هزار روانشناس و مشاور داریم، در حالی که در حال حاضر حدود ۲۰هزار روانشناس و مشاور، پروانه اشتغال از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره دریافت کردهاند.
از سالها پیش بحث غیرواقعی بودن تعرفههای خدمات روانشناسی و مشاوره در کشور مطرح است. یعنی از یک طرف مردم از بالا بودن تعرفه خدمات روانشناسی و مشاوره گله میکنند و از سوی دیگر هم ارائهکنندگان خدمات از پایین بودن تعرفهها ناراضی هستند. ارزیابیتان از تعرفههای سال جاری چیست؟
به پیشنهاد شورای عالی بیمه سلامت کشور و سازمان برنامه و بودجه و بر اساس مصوبه هیئت وزیران در سال۱۴۰۳ تعرفه خدمات روانشناسی و مشاوره برای مشاوران مقطع کارشناسی ارشد در بخش دولتی ۱۰۸هزار تومان، در بخش عمومی غیردولتی ۱۴۲هزار و ۸۰۰ تومان، در بخش خیریه و موقوفه ۲۲۲هزار تومان و در بخش خصوصی ۳۲۱هزار تومان تعیین شده است. همچنین تعرفه خدمات مشاوره و روانشناسی دانشآموختگان مقطع دکترا در بخش دولتی ۱۲۷هزار تومان و در بخش خصوصی ۳۷۸هزار تومان اعلام شده که هم اکنون در حال اجراست. ارائه خدمات از دو جنبه ارائهکنندگان و دریافتکنندگان خدمات قابل بررسی است؛ از بعد نخست، تعرفههای تعیین شده به مدت ۴۵دقیقه پاسخگوی هزینههای کلینیک، مطب، آب و برق، شارژ، خدمات نظافت، منشی و… روانشناسان و مشاوران نیست. مثلاً تعرفه یک استادتمام روانشناسی ۳۷۸هزار تومان است که این رقم در مقایسه با هزینهای که مردم برای دریافت خدمات به دیگر مشاغل میپردازند، واقعاً بالا نیست. مثلاً مبالغ زیادی به آرایشگر میدهند و هیچ شکایتی هم از این بابت ندارند. یا عصرها یک پزشک متخصص و یا عمومی میتواند ۵۰ تا ۶۰ بیمار را ویزیت کند اما یک روانشناس فقط میتواند ۵ تا ۶ نفر را ویزیت کند. بنابراین روانشناسان حق دارند از تعرفههایی که برایشان تعیین میشود گلهمند باشند.
اما از بعد دیگر، حرف مردم هم درخصوص بالا بودن تعرفهها درست و بجاست، چون رفع مشکلات روانشناختی به یک جلسه ختم نمیشود. برای مثال فرد برای رفع مشکل خود بهطور میانگین باید۱۰ جلسه به روانشناس و مشاور مراجعه کند که اگر این رقم را در ۳۷۸هزار تومان ضرب کنیم آن وقت هزینهاش زیاد میشود. ضمن اینکه گاهی اوقات همسر یا فرزندان فرد هم باید ویزیت شوند. پیشنهاد ما برای برونرفت از این شرایط در وهله نخست به دولت و در وهله دوم سازمانهای بیمهگر این است به کمک مردم بیایند و بخشی از هزینههای دریافت خدمات را بپردازند، چون نمیتوان مشکلات روحی و روانی مردم را نادیده گرفت و به آنها گفت به روانشناسان مراجعه نکنند.
در حال حاضر از مجموع ۱۶ گرایش روانشناختی فقط دو گرایش بالینی و سلامت زیر پوشش بیمه هستند – این دو مورد هم در بخش دولتی زیرپوشش هستند- برای زیرپوشش قرار دادن ۱۴ گرایش دیگر و بهویژه گرایش درمانی آن چه برنامه خاصی دارید؟
این موضوع یکی از مشکلات سازمان نظام روانشناسی و مشاوره هم است، چون به اعتقاد ما تمام گرایشهای روانشناختی با خدمات سلامتی سروکار دارند؛ چه روانشناسی تربیتی باشد، چه روانشناسی عمومی، صنعتی یا سازمانی و لازم است همه آنها زیرپوشش بیمه قرار گیرند. به همین خاطر به صورت جدی بهدنبال رفع این مشکل بوده و هستیم. بهتازگی جلسهای با وزیر بهداشت داشتیم که قرار شده کارگروهی برای این موضوع تشکیل شود و امیدواریم این اتفاق بیفتد و کار به نتیجه خوبی منتهی شود و همه گرایشهای روانشناسی و مشاوره زیرپوشش بیمه قرار گیرند.
چرا تا امروز همه گرایشهای روانشناسی و مشاوره در کشور زیرپوشش بیمه قرار نگرفتهاند؟
تمرکز نظام سلامت ایران در گذشته روی سلامت جسمانی بوده و کمتر به سلامت روانی یا سلامت اجتماعی و حتی سلامت معنوی پرداخته است. ما وقتی از سلامت صحبت میکنیم؛ میگوییم سلامتی چهار بعد دارد، سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و سلامت معنوی. اما وزارت بهداشت در تمام ۴۵سال گذشته بیشتر به سلامت جسمانی توجه کرده و بخش عمده هزینهها در این بخش صرف شده است.
برای بهرهمندی مردم از پوشش بیمه خدمات روانشناختی، آیا کشور از لحاظ قانونی دچار کمبود یا خلأ قانونی است؟
بله. مثلاً در برنامه هفتم توسعه انتظار میرفت موضوع بیمه خدمات روانی پررنگتر دیده شود که متأسفانه این اتفاق نیفتاد. درواقع در اینجا دچار ضعفهایی هستیم که ریشه در خلأ قانونی دارد.
منبع: قدس
انتهای پیام/