3

«۳۰ سال زندگی مشترک اجباری» سرانجام به طلاق انجامید!

  • کد خبر : 40266
  • ۱۳ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۳:۰۷

از همان ماه‌های اول زندگی‌مان متوجه شدم که همسرم آن شخص مورد علاقه من نیست اما شاید به دلیل ترس از بزرگترها، هرگز نتوانستم اعتراض کنم

زن میانسالی در دادگاه گفت: شوهرم اهل سفر و خوش‌گذرانی با دوستانش است و علاقه داشت من، مانند او باشم در حالی که خانواده من اهمیت بیشتری دارد. سی‌ سال یکدیگر را با اخلاق‌های متفاوت تحمل کردیم اما دیگر نمی‌خواهیم سال‌های آخر عمرمان را به اجبار در کنار یکدیگر سپری کنیم.

زوج میانسالی در دادگاه خانواده حضور یافتند و درخواست طلاق توافقی‌شان را بعد از گذشت ۳۰ سال زندگی مشترک به قاضی دادگاه ارائه دادند. مرد میانسال بی‌اعتنا به حضور همسرش خطاب به قاضی گفت: ۲۵ سال داشتم که با همسرم ازدواج کردم در آن دوران مانند جوان‌های امروزه وقتی برای آشنایی با یکدیگر نداشتیم و فاصله میان آشنایی تا ازدواج‌مان یک هفته بود.

این مرد میانسال که ۵۵ سال سن داشت، افزود: از همان ماه‌های اول زندگی‌مان متوجه شدم که همسرم آن شخص مورد علاقه من نیست اما شاید به دلیل ترس از بزرگترها، هرگز نتوانستم اعتراض کنم و اکنون بعد از گذشت سی‌سال زندگی اجباری تصمیم به جدایی گرفته‌ایم.

وی بیان کرد: همسرم، زن فداکار و مهربانی است اما نه می‌توانستم او را خوشبخت کنم نه او توانست باعث خوشبختی من شود. اگر تا الان به زندگی‌مان ادامه دادیم فقط به دلیل حضور فرزندانمان بود. اما اکنون همه آنها ازدواج کردند و زندگی خوبی را دارند، به همین دلیل تصمیم گرفتیم سالهای پایان عمرمان را آن‌گونه که دوست داریم زندگی کنیم.

در ادامه جلسه دادگاه، زن میانسال با بیان اینکه، ای کاش همان سی‌سال قبل از یکدیگر جدا می‌شدیم، گفت: اگر در آن دوران خانواده‌هایمان ما را حمایت می‌کردند اکنون سرنوشت دیگری داشتیم، اما ترس از خانواده و حرف‌های اقوام باعث شد سی‌سال به ظاهر زندگی کنیم اما در اصل طعم زندگی مشترک را احساس نکردیم.

این زن که ۵۰ سال داشت: افزود: شوهرم علاقه داشت همسرش مانند خودش اهل سفر و رفت و آمد با دوستان باشد، در حالی که من اینگونه نبودم و هرگز حاضر نمی‌شدم زندگی‌ام را به خاطر دوستانم، خراب کنم اما زندگی شوهرم در رفت‌وآمد با دوستانش خلاصه می‌شد و خانواده‌اش برایش بی‌اهمیت بودند.

وی خاطر نشان کرد: همسرم همیشه دوستانش را به من و فرزندانمان ترجیح می‌داد. اگر یکی از ما بیمار می‌شد، ما را تنها می‌گذاشت و به سفر می‌رفت.

زن میانسال با اشاره به اینکه فرزندانمان هیچ‌گاه نتوانستند محبت میان پدر و مادرشان را احساس کنند، بیان کرد: هیچ علاقه‌ای بین من و همسرم وجود نداشت،‌تا قبل از به دنیا آمدن فرزندانمان به دلیل ترس از بزرگترها از جدایی حرف نزدیم و بعد از آن حضور فرزندانمان اجازه نداد به جدایی فکر کنم، اما اکنون همه آنها زندگی مستقلی دارند و ما می‌توانیم بعد از سی سال از یکدیگر جدا شویم و به سکوت‌های سالیانه که بین‌مان وجود داشت خاتمه دهیم.

در پایان دادگاه مرد میانسال گفت: خانه‌ای برای همسرم خریداری کردم تا بتواند به راحتی به زندگی‌اش ادامه دهد.

به گزارش ایسنا، قاضی دادگاه بعد از شنیدن اظهارات طرفین، حکم طلاق توافقی‌ این زوج میانسال را صادرکرد.

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=40266

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]