وقتی از او پرسیدیم کدام اتفاق زندگیات خاطره انگیزترین بوده است، به روزی اشاره کرد که در دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران از همسرش خواستگاری کرد: مدتها بود که فکر خواستگاری از او در ذهنم بود، کسی هم حاضر نشده بود در این زمینه کمکم کند و به نمایندگی از من پیشنهادم را مطرح کند. این شد که خودم برای طرح آن اقدام کردم.
آن هم درست روز اول فصل امتحاناتمان. قضیه مربوط به سال ۸۴ میشود. آن روز همه همکلاسیهایم و خود خانمم اطلاعات درسی را در ذهنشان مرور و بین یکدیگر جزوه رد و بدل میکردند اما من مدام با خود جملاتی را تکرار میکردم که میخواستم در قالب طرح پیشنهاد ازدواج به همسرم بگویم.
آخر هم با کلی ترس و دلهره رودرروی او قرار گرفتم اما آنقدر هول شده بودم که نفهمیدم چه گفتم. فقط میدانم در۱۰ ثانیه گفتم که میخواهم با او ازدواج کنم و این اصلیترین و سختترین بخش ماجرای ازدواج من بود چون بعد از آن همه مراحل خیلی راحت و بدون ترس پیگیری شد.
یک سال بعد از آن روز پراسترس و خاطرهانگیز مجتبی عابدینی، با نرگس فعال که آن زمان دانشجوی تربیتبدنی در زمینه مربیگری شنا بود، ازدواج کرد. حاصل این ازدواج پارمیس است که دوم خرداد سال گذشته به دنیا آمد. بد نیست بدانید مجتبی عابدینی ۲۸ ساله است.