نویسنده وبلاگ بیسیم چی نوشت: در اسلام تکریم مسئولین امری خوب و توصیه شده است ولی این امر باید یک مرزبندی جدی با تملق و چابلوسی داشته باشد، چرا که اختلاط این دوموضوع زمینهساز فساد در روابط اجتماعی و ادارات و…است. مقام معظم رهبری در بیانات اخیر خود از همگان خواستند که از توسعهی فرهنگ تملق اغراقآمیز جلوگیری شود. در این ارتباط با «حجت الاسلام و المسلمین مهدی طائب»، رئیس قرارگاه راهبردی عمار به گفتوگو نشستهایم.
رهبری در جمع پرشور مردم خراسان شمالی اشاره فرمودند تکریم مسئولین در اسلام پذیرفتهشده و مطلوب است، ولی تملق اغراقآمیز هرگز پذیرفتهشده نیست. به نظر شما، اساساً چه تفاوتی بین این ۲ واژه وجود دارد؟
از نظر عرف و مردم، تفاوت تکریم و تملق امری روشن و معلوم است. تکریم به این معناست که خدمتهایی که فردی برای جامعه، یک گروه خاص یا حتی فردی دیگر انجام میدهد نادیده گرفته نشود و از صاحب خدمت تشکر کنیم، ولی باید توجه داشت که این تشکر باید در حد خدمت باشد. اگر تعریف و تکریم بیش از خدمتی باشد که ارائه شده است و گفتار به نوعی باشد که از حد تعریف به خاطر خدمت عبور کند و این تعریف به جهت دستیابی به خدمات جدید باشد، تملق است.
به عبارت دیگر، تعریف از آن فرد در فضای خدمتهایی که انجام داده صورت نگرفته است، بلکه به دنبال این بودهایم که او را در وضعیتی قرار دهیم که دایرهی همکاران خودش را جوری گسترش دهد که ما هم در داخل آن دایره قرار گیریم. این همان تملق است.
همچنین اگر بدون اینکه خودمان توجه داشته باشیم، از کلمات و الفاظی استفاده کنیم و به طرف مقابل القا کنیم که تواناییهای ویژهای دارد و بر همین اساس باعث شویم او به حیطهی کارهایی که در آنها تخصصی ندارد وارد شود، تملق کردهایم و این تملق بدتر از تملق نوع اول است، چون حداقل در نوع اول ممکن است فایدهای دنیوی نصیب تملقگو شود، ولی در نوع دوم نه در این دنیا برای او فایدهای حاصل میشود و نه در آخرت، چون این گونه تملق نوعی دروغگویی است.
با توجه به این نکته، باید مطلبی را عرض کنم. اصولاً تکریم در یک حد مشخصی واجب است و به مثابهی شکرانهی خدمت است. ما در روایات داریم «لم یشکر المخلوق، لم شکر الخالق» و این بدان معناست که ما باید شکرگزار باشیم و تشکر کنیم و فقط در همین حد. از تشکر باید به اندازهی کفایت استفاده کرد. همین که کلمات سپاس و تشکر به کار رود، این حد یقینی است که واجب است. بیش از آن، چون ممکن است وارد حیطههای شبههناک شود، مناسب به نظر نمیرسد. ما دستور داریم که از شبهات دوری کنیم که مبادا در حریم حرام قرار گیرد.
چقدر خوب است که در جمهوری اسلامی در همهی تکریمها به همان حد تشکر اکتفا کنیم، چون قصد فقط انجام وظیفه است و نه بیشتر. مازاد آن را به اجر معنوی مسئولین موکول کنیم. در برخی از موارد، با این تعریفهای غیرلازم باعث از بین رفتن اجر و منزلت افراد میشویم، چون در بعضی مواقع این تعاریف فسادهایی را در پی دارد.
اصلاً برخی از اقدامات را نمیشود با پول و تعریف برابر دانست و از طرفی اگر قرار باشد مسئولی صرفاً در قالب پول و تمجید کار کند، نه انگیزهای برای او حاصل میشود و نه پولی میتواند جایگزین خدمتش شود. برای مثال، مسئولی در مسندی قرار دارد که جانش در خطر است و هیچ پولی نمیتواند با جان انسان برابری کند. بنابراین اینجا تنها چیزی که میتواند محرک انسان باشد آن پیوند و قراردادی است که با خداوند متعال بسته است.
خداوند متعال در سورهی توبه، آیهی ۱۱۱، میفرماید: «إن الله اشترى من المؤمنین أنفسهم وأموالهم بأن لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون ویقتلون وعدا علیه حقا فی التوراه والإنجیل والقرآن ومن أوفى بعهده من الله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به وذلک هو الفوز العظیم» خدای متعادل جان و مال مؤمنین را در برابر بهشت خریده است. بنابراین بیاییم این قرارداد و خرید و فروش را در همان سطح الهی نگه داریم و با این تمجیدها، نیتهای الهی را خراب نکنیم که خداینکرده خسر الدنیا و الآخره شویم.
در برخی از موارد نیز کارهایی وجود دارد که در برابر حقوق صورت میگیرد. وقتی کسی کاری انجام میدهد و حقوقش را میگیرد، تشکر از او تنها از این بابت است که آن فرد کار خود را خوب انجام داده است، اما اگر بخواهد تمجید بیشتر شود، احیاناً او را به اشتباه میاندازد که گویا کار فوقالعادهای انجام داده است و باید از دیگران طلبکار باشد. ما در قراردادهایمان وظایفی داریم و باید آن کارها را انجام دهیم. بنابراین، با توجه به شرایط حاکم بر قراردادهای کاری، تعاریف مازادی که از فرد میشود قطعاً تملق و حرام است.
گسترش فرهنگ تمجید و تملق چه تبعات سوئی بر فضای فرهنگی و اخلاقی جامعه دارد؟
در ابتدا نیتهای خالص الهی را به هم میزند، دوم اینکه هر کسی که میخواهد کاری انجام دهد، اگر در تمجید و تعریفش ذرهای کمبود احساس کند، طلبکار میشود و در نتیجه در کار خدشه وارد میشود، سوم اینکه اگر فردی بخواهد کاری را انجام دهد، آن را مساوی با تعریف و تمجیدی که از او صورت گرفته است انجام میدهد و بنابراین در بین افراد در تمجید و تعریف از او مسابقهای به وجود میآید و در غیر این صورت کارها عقب میافتد و فسادهایی در این زمینه گریبانگیر امور اجرایی مملکت خواهد شد.
با توجه به بیانات مکرر رهبری در مخالفت با این موضوع، برخی رفتارهای جاهلانه که بعضاً دستاویزی برای تخریب رهبری از سوی بیگانگان میشود چه توجیهی دارد؟
ما باید با هوشیاری، از وقوع چنین قضایایی جلوگیری کنیم و بدانیم که فعالیت دروغین دشمن اثر نخواهد داشت. دشمن به راست یا دروغ قضایا کاری ندارد و با خصومت رفتار میکند. ما باید قوهی تشخیص حق و باطل را در خودمان تقویت کنیم که بحمدالله مردم ما به خوبی باطلشناس هستند. پس هرچه دشمن بر طبل باطل بکوبد، هیچ اثری بر روند کار ما نخواهد داشت.
چگونه میتوان فرهنگ و ادبیات تمجید و تملق را در بین مسئولین، که بعضاً به آفت تبدیل شده و ثمرات نامطلوبی داشته است، از بین بُرد؟
رسانهها باید در این زمینه بیشتر افشاگری کنند و هر کجا تملق مشاهده شد اعتراض خود و مردم را بلند اعلام کنند. البته این بدان معنا نیست که از فردا خبرگزاریها، سایتها و روزنامهها، هر فرد یا رفتاری را متهم به تملق کنند. اگر واقعاً مطلب بویی از تملق دارد، ضمن انتشار آن، باید در ذیل مطلب تذکر دهند که این پیام بوی تملق دارد. به این روش آرامآرام اِنشاءالله این معضل برطرف خواهد شد.
رسانهها باید در این زمینه بیشتر افشاگری کنند و هر کجا تملق مشاهده شد اعتراض خود و مردم را بلند اعلام کنند. البته این بدان معنا نیست که از فردا خبرگزاریها، سایتها و روزنامهها، هر فرد یا رفتاری را متهم به تملق کنند.
حضرتعالی مهمترین دغدغهی رهبری را از مطرح کردن این موارد در چه میبینید؟
این امر فسادی است که به فساد اداری، فساد روابط اجتماعی و در نتیجه تزلزل جامعهی مدنی نبوی میانجامد، زیرا ما در سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مشاهده میکنیم که ایشان به شدت از این قضیه پرهیز میکردند. متأسفانه یکی از فسادهایی که در مدینهی فاضلهی نبوی امکان دارد به وجود آید این است که تملق جایگزین تشکر و تکریم شود.
اِنشاءالله با گره زدن اعمال خود به نیتهای الهی از این موارد جلوگیری کنیم. مسئولین در هر سطحی باید از اشاعهی تملقگویی جلوگیری کنند و از رئیسجمهور گرفته تا رئیس مجلس، رئیس قوهی قضائیه و هر مسئولی که بویی از تملق احساس کرد باید همانند رهبر انقلاب با شجاعت آن را اعلام کند و راه را برای سایر سوءاستفادهکنندگان ببندد تا این معضل ریشهکن شود.