سال ۸۹ بود که انتشار صحنه هایی از نمایش “هدی گابلر” واکنش های گسترده ای را برانگیخت.
نمایشی که در آن به مفاهیمی هم چون، ترویج اباحه گری و لذت گرایی، ابتذال و عادی سازی چند همسری، اختلاط زن و مرد، ارائه مضامین نیست گرایانه و ترویج نهیلیسم، استفاده از نمادهای یک فرقه انحرافی موسوم به «بردگی جنسی و فراماسونری» و دیگر اقدامات ضد ارزشی، اشاره شده است.
مروری بر سوابق سوء کارگردان این تئاتر نیز جالب توجه به نظر می رسد.
“وحید رهبانی” فارغ التحصیل از دانشگاه یورک در تورنتو کانادا، این نمایش را با بازی دوستان خود “لوون هفتوان” مقاله نویس نشریه اینترنتی “گذار” و “ساسان قهرمان” سردبیر همان نشریه به اجرا درآورد؛ نشریه ای که تحت حمایت مستقیم و همهجانبه موسسه آمریکایی “خانه آزادی” بوده و این روزها ارتباط “خانه آزادی” و نشریه “گذار” با سرویس جاسوسی آمریکا (سیا) مورد اعتراف دوست و دشمن است.
کارگردان نمایش سخیف “هدا گابلر” که با یک جستجوی ساده می شود نام او را در کنار نام های معلوم الحالی چون محسن مخملباف، شهرنوش پارسی پور، عباس میلانی و اسماعیل خویی؛ ذیل بیانیه ای دید که ۱۰ روز پس از برگزاری انتخابات باشکوه ۲۲ خرداد ۱۳۸۸، نظام جمهوری اسلامی را “تهدیدی برای صلح جهانی” می خواند.
اما داستان از این هم فراتر می رود؛ رهبانی در سال ۱۳۸۷ با نشریه “چکاوک هفته” به سردبیری “خسرو شمیرانی” (ازاعضای فرقه ضاله بهائیت) به همکاری پرداخت. شمیرانی نیز در نشریه “هفته” چاپ کشور کانادا، سخن به مدح و ثنای رهبانی می گشاید و او را از بهترین کارگردانان تئاتر معرفی می کند!
چگونه است که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تحت امر ایشان سنگ حمایت از اینگونه نمایش ها را بر سینه می زنند و مجدداً مجوز اجرای چنین نمایشهایی به کارگردانی چنین افرادی را صادر می کنند!
آیا اجرای نمایش سخیف و زننده “هدا گالبر” دلیل محکم و موجهی برای عدم صدور جواز نمایش “کابوس نامه” نبود؟!
سنگرهای فرهنگی این انقلاب یکی پس از دیگری بوسیله عناصر اجنبی و خودفروخته در حال قلع و قمعند، ولی ما در خوابی گران بسر می بریم و “اعتقادی به جنگ فرهنگی نداریم”!
آخر چه اتفاقی باید بیفتد و کدام حادثه باید رخ دهد تا ما را از خواب غفلت بیدار کند؟! حادثه ای از این مهمتر که عناصر مرتبط با بهائیت و سازمان جاسوسی سیا، سالن های نمایش جمهوری اسلامی را در قبضه خود گرفته اند و در بر روی صحنه تئاتر جولان می دهند؟!
یقینا ساده انگاری و مسامحه در برابر این قبیل اقدامات، نشانگر ضعف بوده و شایسته است برخوردی درخور و قاطع با چنین مواردی صورت گیرد.
در پایان جای دارد نگاهی دوباره بر عکسهایی از نمایش سخیف “هدی گابلر” داشته باشیم و قضاوت در این مورد را به شما خوانندگان محترم واگذار کنیم: