در این سفر قراردادها و قرار و مرار های مهمی با گورباچف آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی منعقد شد که موضوع این مقال نیست.
روز جهارم یا پنجم سفر بود که قرار شد یک سفری هم به لنینگراد که بعد از فروپاشی شوروی دوباره به اسم سابقش سن پیترز بورگ خوانده می شود برویم .
هواپیمای اختصاصی ایران را پارک کردند و با هواپیمای اختصاصی شوروی راهی لنینگراد شدیم. در آن فصل لنینگراد بسیار زیبا بود و شبهای کوتاه کمتر از دوساعت آن به شبهای نقره ای معروف بود. این توصیف از آن جهت مصداق داشت که در ساعت ۳۰/۲۳ آفتاب غروب می کرد و و ساعت ۳۰/۱ بامداد خورشید طلوع می کرد. ودر ساعاتی از شب هم خورشید در آسمان می درخشید و هم قرض ماه درخشان بود. در این ساعات تابش نور خورشید و ماه در رودخانه های فراوان شهر، تلالو خاصی داشت که بی شباهت به رنگ نقره نبود.
اصل داستان و خاطره ما چیز دیگری بود که از ان فاصله گرفتیم .
اصل خاطره این سفر برنامه ای بود که دولت شوروی با یک دستگاه ماشین تایپ قدیمی تهیه کرده بود و در اختیار اعضای هیات ایرانی قرار داده بود . مترجم آن هم ظاهرا از آن کمونیست های ایران ندیده بود که لابد یا تاجیک بوده یا افغانی .
اجازه دهید بقیه مطلب عینا از روی برنامه سفر بخوانید.
منبع:وبلاگ طناز