0

درباره صدام؛ دیکتاتوری که جنگ آفرید

  • کد خبر : 458448
  • ۰۱ مهر ۱۴۰۴ - ۲۱:۵۱

افق نیوز؛ به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، صدام حسین آوریل ۱۹۳۷ در روستای العوجه تکریت در عراق از خانواده‌ای چوپان به دنیا آمد، مادرش می‌گوید پنج ماه پیش از تولد او پدرش “حسین المجید” مرده بود و برادر ۱۲ساله‌اش هم که به سرطان دچار شده بود درگذشت، افسرده شد و می‌خواست جنین را سقط […]

افق نیوز؛

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، صدام حسین آوریل ۱۹۳۷ در روستای العوجه تکریت در عراق از خانواده‌ای چوپان به دنیا آمد، مادرش می‌گوید پنج ماه پیش از تولد او پدرش “حسین المجید” مرده بود و برادر ۱۲ساله‌اش هم که به سرطان دچار شده بود درگذشت، افسرده شد و می‌خواست جنین را سقط کند و خود را بکشد.

 

مادرش بعد از تولد او را صدام نامید ـ کسی که بسیار صدمه می‌زند ـ و نخواست که نوزاد را بزرگ کند و او را تا ۳سالگی به دایی‌اش خیرالله طلفاح سپرد.

در ۶سالگی، مادرش با حسن الابراهیم که از تباری بدنام بود ازدواج کرد، پدرخوانده‌اش اجازه نمی‌داد که او به مدرسه برود و صبح‌های زود او را با فریادِ «یاللّه پاشو حرام‌زاده، برو به گوسفندها برس» بیدار می‌کرد.

صدام به‌شدت مشتاق بود تحصیل کند و راهی برای خروج از فقر پیدا کند به همین خاطر در ده‌سالگی از تکریت فرار کرد و پیش عمویش “حسن المجید” در بغداد رفت.

                                                                                                       صدام در کودکی

صدام در ۱۸سالگی در آزمون ورودی دانشکده نظامی بغداد شرکت کرد اما قبول نشد، این شکست کنار پس‌زمینه فقیرانه‌ای که داشت، برای او به عقده‌ای تبدیل شد و به فعالیت‌های سیاسی روی آورد. او خود را به اقلیت سنی عراق که از فقیرترین قشر جامعه بودند، نزدیک کرد و در تظاهرات‌های ضددولتی فعال بود، هم‌زمان با بخش‌های سازمان‌یافته‌تر اوپوزیسیون، ارتباط گرفت، دانشجویانی که به حزب سیاسی بعث در سوریه وابسته بودند.

پس از شکست ترور سرتیپ عبدالکریم قاسم (نخست وزیر عراق) در ۷ اکتبر ۱۹۵۹ به مصر فرار کرد و به دانشکده حقوق دانشگاه قاهره رفت.

سال ۱۹۶۳ افسران ارتش که برخی از آنان جزو حزب بعث بودند علیه قاسم کودتا کردند اما حکومتشان بیشتر از هشت ماه دوام نیاورد و گروه ضدبعثی عبدالرحمن عارف حکومت را در دست گرفت. صدام که سال ۱۹۶۴ به عراق برگشته بود زندانی شد و سال ۱۹۶۷ از زندان فرار کرد و تبدیل به یکی از بزرگترین رهبران حزب بعث شد.

                                                                      صدام در جمع دانشجویان عضو حزب بعث در قاهره

سال ۱۹۶۸ حزب بعث در کودتایی دیگر به‌رهبری احمد حسن البکر به قدرت رسید و صدام ۳۱ساله به‌عنوان معاون رئیس‌جمهور تقریباً همه‌کاره عراق شد، پس از اینکه حسن البکر پیر و ناتوان شد در سال ۱۹۷۹ و زمانی که ۴۲ساله بود، رهبر بلامنازع عراق شد.

او برای جلوگیری از تکرار شکاف‌های درونی حزب بعث (مانند شکست ۱۹۶۳) سیاستی مبتنی بر ترس و پاک‌سازی‌های خونین را پیش گرفت، مهم‌ترین نمونه آن، جلسه ۲۲ ژوئیه ۱۹۷۹ بود که بیشتر از ۲۰ نفر از اعضای بلندپایه حزب توسط برخی دیگر از هم‌حزبی‌هایشان اعدام شدند. صدام می‌خواست با این روش پیام روشنی به اعضای حزب بدهد؛ وفاداری مطلق شرط بقاست.

                                                                                             صدام در جوانی

کنار این سرکوب درون‌حزبی، صدام اقلیت‌های قومی و مذهبی و مخالفان بیرونی را نیز بی‌امان سرکوب کرد. کردها، شیعیان، کمونیست‌ها و هر شخصی که می‌توانست تهدیدی برای وحدت بعث یا اقتدار شخصی او باشد، با خشونت گسترده مواجه شدند. صدام برای جلوگیری از هرگونه اتحاد مخالف، چندین دستگاه امنیتی موازی ایجاد کرد که یکدیگر را کنترل می‌کردند،

از همین روست که می‌توان بررسی کرد که روحیات و خصوصیات شخصی صدام حسین می‌تواند یکی از عوامل اصلی شروع جنگ عراق علیه ایران باشد. پس از مرگ جمال عبدالناصر، امضای پیمان کمپ‌دیوید و منزوی شدن مصر در جهان عرب، خلأ رهبری در جهان عرب به‌وجود آمد، صدام حسین امیدوار بود با حمله به ایران و پیروزی در این جنگ بتواند رهبری جهان عرب را به‌دست بگیرد.


از طرف دیگر، آمریکا بر اساس دکترین نیکسون ایران و عربستان را به‌عنوان ژاندارم منطقه انتخاب کرد و پس از سقوط شاه صدام امیدوار بود بتواند خلاء سقوط محمدرضا پهلوی را پر کند و نقش ژاندارم منطقه را برای غرب بازی کند. صدام به‌خلاف مواضع ضدآمریکایی خود تلاش می‌کرد به آمریکایی‌ها نشان دهد که با آنها تضاد منافع ندارد تا جایی که برژینسکی (مشاور امنیت ملی آمریکا) بعد از ملاقات با صدام در ستایش او گفت: ما بین منافع آمریکا و عراق تضادی نمی‌یابیم.

یکی دیگر از انگیزه‌های حمله به ایران تحقیری بود که صدام بعد از امضای قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر دچار آن شده بود. قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر، پیمانی میان ایران و عراق بود که با میانجیگری الجزایر در سال ۱۳۵۳ امضا شد و اختلافات مرزی دو کشور بر سر اروندرود را حل‌وفصل کرد و عراق از ادعای حاکمیت بر اروندرود عقب‌نشینی کرد، این مسئله پیروزی بزرگی برای ایران و شکستی تلخ برای عراق محسوب می‌شد موضوعی که همیشه صدام را رنج می‌داد و مترصد فرصتی بود تا با اقدامی نظامی خود را از حقارت ناشی از امضای این قرارداد خلاص کند.

۲۶ شهریور ۵۹ سه روز قبل از شروع جنگ و در اجلاس فوق‌العاده مجمع ملی عراق از آغاز جنگ، صدام مقابل دوربین‌های تلویزیونی ایستاد، نسخه‌ای از آن قرارداد را پاره کرد و گفت: هر کس بخواهد با این تصمیم مشروع عراق مخالفت کند، عراقی‌ها آن را با تمام قدرت و امکانات خود سرکوب خواهند کرد.

صدام حسین دیکتاتور خودشیفته، ماجراجو، فرصت‌طلب، انتقام‌جو و سلطه‌طلب در ساعت ۱۱ روز سی‌ویکم شهریور ماه ۵۹ با شلیک یک گلوله‏ تانک T‌۷۲ در پادگان بعقوبه به‌سوى مرزهاى ایران، طولانی‌ترین نبرد قرن بیستم پس از جنگ ویتنام را آغاز کرد.

انتهای پیام/+

source
تمام

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=458448

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]