تشکیل خانواده و ازدواج برای جوانان سختیها و مشکلاتی به همراه دارد که برخی از آنها ناشی از مشکلات اقتصادی و برخی دیگر ناشی از مشکلات فرهنگی است که همه آنها یاعث شد سن ازدواج در میان جوانا بالا برود
به گزارش فارس ازدواج یکی از ارکانی است که در ساخت جامعه موثر است و مورد توجه ویژه ادیان ابراهیمی و به خصوص دین اسلام قرار گرفته است. اهمیت این موضوع تا به حدی است که اسلام ازدواج را کامل کردن نیمی از دین میخواند.
این موضوع یکی از اساسیترین و حساسترین مراحل زندگی هر فردی است و انسان بنابر سرشت و ماهیت وجودى و وابستگى به غیر در پاسخ به نیازهاى درونى و بیرونى خود، همواره از فردگرایى گریزان است. حتى انسان بدوى نیز بى نیاز از زندگى مشترک خانوادگى و گروهى نبوده است.
ازدواج از دیدگاههای جامعهشناسانه هم به عنوان قراردادی اجتماعی و ضامن بقای نسل، مورد تاکید قرار گرفته است. آرامش و امنیت در جامعه از ازدواج سالم، محیط آرام و کانون گرم خانواده نشأت میگیرد.
از بعد روانشناسی نیز ازدواج در شرابط روحی و روانی افراد بسیار اثرگذار خوانده شده است. از سوی اخلاقیات هم که بیش از هر موردی مورد تاکید ادیان ابراهیمی قرار گرفته بر موضوع ازدواج به عنوان سدی در برابر اشاعه فساد، فحشا و رفتارهاى ناپسندى که پیامد مستقیم عنان گسیختگى غرایز جنسى مطرح میشود.
آلن ژیرار، مردم شناس فرانسوی در کتابی با عنوان «گزینش همسر در فرانسه معاصر» مىنویسد: «در بین همه آیین، آداب و حوادث اساسى حیات انسانى، ازدواج از اهمیتى بسزا برخوردار است؛ هم از نظرگاه فردی، هم از دیدگاه زیستى و هم از منظر اجتماعى. هیچ نهادى همانند آن نیست که جهانى، ثابت و پایدار باشد. از این رو، هیچ نهادى همانند آن تحت تاثیر دگرگونیهاى اجتماعى قرار نمىگیرد.
اما با وجود اهمیت این موضوع متأسفانه آمار ازدواج نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان کاهش یافته است و از سویی با افزایش سن ازدواج روبرو میشویم. در جامعه در حال گذار ایران که همچنان پایبندی به سنتهای دینی و ملی، از اهمیت بسیار برخوردار است، پیامدهای افزایش سن ازدواج از نظر بسیاری از مسئولان و خانوادهها نگران کننده به نظر میرسد.
مرکز مطالعات و پژوهشهای راهبردی وزارت ورزش و جوانان بهترین سن ازدواج میان زنان را ۲۱ سال و در میان مردان ۲۴ سال خوانده است اما این در حالیست که در حال حاضر سن ازدواج در میان زنان به ۲۴ سال و در میان پسران به ۲۹ سال رسیده است که قطعاً خطرات و آسیب های اجتماعی را برای جوانان در پی خواهد داشت.
نگاه به خانواده به عنوان یک درمانگر و ابزار رشد و کمال به سوی نگاه به خانواده به عنوان ابزاری برای دستیابی به نیازهای فردی تبدیل شده است. در این تغییر و تحولات به جای اینکه نگاه به خانواده بر اساس شریعت باشد مرزها از میان رفتهاند و تامین حداکثری نیازها را به دنبال داشته است.
اندیشمندان اجتماعی، نهاد خانواده را سنگ بنای زندگی اجتماعی دانسته و بر نقش بیبدیل آن در جامعه پذیر کردن اعضا تأکید دارند. خانواده، اولین مدرسهای است که انسان در آن با الفبای زندگی اجتماعی آشنا شده، راه و رسم زیستن با جمع را میآموزد.
هدف اصلی از تشکیل خانواده، بقای نسل، تشکیل جامعه سالم و تأمین سلامت روانی افراد است؛ اما ناگفته پیداست که خانواده، وقتی میتواند کارکردهای مهم خود را به خوبی انجام دهد که از سامان، استحکام و ثبات بالایی برخوردار باشد. خانواده نا به سامان، سست بنیان و ناپایدار، هرگز نمیتواند نقشهای مورد انتظار را به خوبی ایفا کند. این گونه خانوادهها را میتوان به «خانه عنکبوت» تشبیه کرد که سستترین خانههاست.
گوشههایی از گفتههای جوانان
«نرجس ت» سی ساله درباره ازدواج نکردن خود میگوید: درسهای دانشگاهی بسیار سنگین هستند و تا به حال به ازدواج به دلیل علاقه به ادامه تحصیل فکر نکردم. ترجیح میدهم ابتدا تحصیلاتم به پایان برسد بعد از آن ازدواج کنم. البته شاید اشتباه کرده باشم، چون با گذر زمان معیارهایم سختتر شده است.
وی ادامه می دهد: زمانیکه تازه وارد دانشگاه شدم نسبت به معیارهایم آسانتر رفتار میکردم اما در حال حاضر که درسم تمام شده است نمیتوانم فردی که تمام ویژگیهای مدنظرم را داشته باشد پیدا کنم.
«مهدی س» با اشاره به اینکه نباید برای ازدواج محدودیت سنی قائل شد، گفت: بعد از این همه درس خواندن به سختی کار پیدا کردم و از آینده کاری خود هیچ اطمینانی ندارم، چگونه در این اوضاعی که برای مخارج خود هم نگران گذران زندگی هستم ازدواج کنم؟
این کارمند یک شرکت خصوصی میگوید: پذیرفتن مسئولیت یک فرد دیگر موضوع سادهای نیست. شاید در حال حاضر مشکلم تنها بودنم باشد اما با ازدواج مشکلاتم به چندین برابر خواهد رسید. تهیه مسکن، خرج اولیه ازدواج کردن و غیره بسیاری از مسائل دیگر مانع این میشود که به ازدواج فکر کنم.
«مهران ص» هم میگوید: از نظر مالی مشکلی برای ازدواج ندارم و خانوادهام امکان فراهم کردن مقدمات اولیه را دارند اما در واقع نمیتوانم به کسی اعتماد کنم، مهریههایی که به اجرا گذاشته میشوند و مشکلاتی که در بسیاری از موارد در جامعه شاهد هستیم مانع از این میشود که بتوانم به فردی اعتماد کنم.
«سمیه ب» در این باره میگوید: بسیاری از بزرگترها به جوانان توصیه میکنند سخت نگیرند، آنان معمولا زندگی خود را مثال میزنند که چگونه با سادگی زندگی مشترک خود را آغاز کردند. اما این باورها در جامعه امروز کارآیی ندارد. حتی اگر دو جوان هم بخواهند با سادگی زندگی خود را آغاز کنند، فشارهای خانواده و جامعه موجب میشود تا آنان همان حداقل سرمایه را هم صرف هزینههای مراسم عروسی و جهیزیههای سنگین کنند.
«روزبه ش» درباره کاهش انگیزه ازدواج میگوید: هر انسانی به طور فطری، علاقهمند به تشکیل خانواده است، ولی در شرایطی که آمار بیکاری بالاست و کسانی هم که شاغلاند، مجبور به دریافت حداقل حقوق و مزایا هستند، امیدی به تأمین هزینههای زندگی مشترک ندارند.
بخشهایی از گفتههای جامعه شناسان و روانشناسان
ژاله امیراحمدی در گفتوگو با خبرنگار جامعه فارس اظهار داشت: شرایط اقتصادی به خصوص برای آقایان در بالا رفتن سن ازدواج بسیار اثرگذار بوده است، از اینرو باید تسهیلاتی را به منظور تهیه مسکن، خرید ازدواج، شغل، بیمه و غیره فراهم کرد.
وی ادامه داد: بالا رفتن توقع در خانمها و نگاه کمالگرایانه باعث شده تا انتخابها به سختی صورت گیرد. متأسفانه در جامعه کنونی ما خانمها عموما به دنبال کسانی میگردند که از نظر تحصیلات، ظاهر، فرهنگ، موقعیت شغلی و بسیاری موارد دیگر در حد کمال باشند در حالیکه هیچ انسانی کامل نیست.
عضو هیئت علمی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان نیز میگوید: نگاه به خانواده به عنوان ابزار رشد و کمال تبدیل به نگاه به خانواده برای دستیابی به نیازهای فردی شده است که این موضوع ناشی از تغییر نگرش در افراد است.
وی ادامه داد: اساس مطالعات جامعهشناختی در حوزه علوم انسانی پدیدههای درهم تنیده هستند که این ویژگی باعث میشود که پدیدههای اجتماعی برخاسته از مجموعهای از عوامل است و تک ساحتی نیست. مسائلی که به صورت پیشرونده با آنها روبرو هستیم اساسا به رویکرد نگاه خانوادهها و تغییر نگرشها بر میشود.
طی تحولاتی که در روند مدرنیزاسیون اتفاق افتاده نظام معنایی فردگرا جایگزین نظام معنایی خداگرا شده است. این موضوع باعث تغییر سلیقهها و نگرش افراد شده است و سبکهای زندگی به سوی سبک زندگی حداکثری پیش رفتهاند که تنها نیازهای آنها را تامین میکند.
زهرا امین مجد با اشاره به این مطلب که نگاه به خانواده به عنوان یک درمانگر و ابزار رشد و کمال به سوی نگاه به خانواده به عنوان ابزاری برای دستیابی به نیازهای فردی تغییر کرده است توضیح میدهد: در این تغییر و تحولات به جای اینکه نگاه به خانواده بر اساس شریعت باشد مرزها از میان رفتهاند و تامین حداکثری نیازها را به دنبال داشته است.
پایایی خانواده با خدامحوری ارتباط مستقیم دارد وقتی انتخابها براساس معیار صداقت، ایمان و اخلاق نباشد، این کمرنگ شدن شریعت به عدم پایداری خانوادهها منجر شده است. سیاست کنترل جمعیت هم در این موضوع دخیل بوده است.
حجتالاسلام سیدعلیرضا حسینی نیز افزود: بحث نقش رسانهها بسیار اهمیت دارد، به طور نمونه رسانههای داخلی و خارجی موضوع خیانت به همسر را مطرح میکنند و با ترویج شک و بدبینی بی اعتمادی را در خانوادهها شکل میدهند. تجملگرایی و مصرف گرایی هم یکی از مباحث دیگری است که پایههای خانواده را سست کرده است.
این کارشناس دینی تاکید کرد: فرهنگسازی و بحث ازدواج آسان نیاز کلی جامعه است و فرهنگسازی باید در عرصههای مختلف اتفاق بیفتد، به طور نمونه بیشتر فیلمها با بیان موضوعات منفی در صدد اصلاح هستند در حالیکه این موضوع نتیجه عکس میدهد. همه آحاد باید در عرصه کار فرهنگی وارد شوند و این موضوع تنها کار مبلغان و روحانیت نیست.
اما آنچه از مطالب مطرح شده به عنوان نتیجه میتوان در نظر گرفت مفقود شدن میل به ازدواج در میان جوانان به واسطه مشکلات معیشتی، تفاوت نگاه به ازدواج، ترس از مسئولیت پذیری، تغییر سبک زندگی، افزایش خواستههای و بالا رفتن سطح توقعات و همچنین رنگ باختن برخی معیارهای ازدواج است.