روز ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳ خبر ترور رئیس جمهور آمریکا به خبر یک رسانه های جهان تبدیل شد. جان اف کندی رئیس جمهور دموکرات آمریکا که در سومین سال ریاست جمهوری خود به سر می برد، در جریان سفر به تگزاس، هدف اصابت دو یا سه گلوله قرار گرفت و کشته شد.
جان اف کندی سی و پنجمین رئیس جمهور آمریکا در سومین سال ریاست جمهوریاش ترور شد
پس از حادثه ترور کندی با وجود تدابیر حفاظتی شدید در آمریکا، علامت سوالی بزرگ در اذهان عمومی این کشور و جهان شکل گرفت که چگونه فرد ضارب از لایه های امنیتی سازمان سیا، اف بی آی و گارد ریاست جمهوری عبور کرده و این چنین رئیس جمهور را هدف قرار میدهد. و اینکه حرکت رئیس جمهور با خودروی “روباز” در خیابان های تگزاس بدون در نظر گرفتن احتیاط های لازم حفاظتی چقدر رایج و منطقی بوده و …، همگی از ابهاماتی بوده که تا کنون نیز بقوت خود باقی مانده است.
گزارش ویژه مشرق به بازخوانی پرونده این ترور و دست های پنهان در آن خواهد پرداخت.
روایت رسمی حادثه ترور کندی
در روایت رسمی منتشر شده در مورد ترور جان اف کندی، این ترور توسط ضاربی بدون انگیزههای سیاسی – جناحی و … عنوان شده است که از بالای یک مدرسه در نزدیکی محل عبور کاروان کندی، وی را هدف قرار داده است. فاصله این مدرسه با محل اصابت گلوله به حدی زیاد است که تنها افراد آموزش دیده با مهارت بالا در تیراندازی میتوانند هدف در حال حرکت را با این دقت بزنند. اسوالد، به عنوان ضارب رئیس جمهور دستگیر میشود و دو روز بعد در حین انتقال به زندان و در برابر دوربینهای خبری و دیدگان بسیاری، توسط جک روبی کشته میشود.
جک روبی نیز ۲ سال بعد پس از اینکه حکم اعدامش صادر شده بود به طرز مشکوکی در زندان جان خود را از دست میدهد و تا علامت سوال معمای ترور کندی هیچگاه از اذهان عمومی آمریکا و جهان پاک نشود.
لحظه حمله جک روبی به اوسوالد
جان فیتزجرالد کندی، سی و پنجمین رئیس جمهور آمریکا در ساعت ۱۲:۳۰ ظهر روز جمعه، ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳ در میدان دیلی پلازا هنگامی که به همراه همسرش ژاکلین، فرماندار تگزاس جان کانلی، و همسر وی نلی، سوار بر خودرویی روباز بود به ضرب گلوله به قتل رسید. کمیته تحقیق وارن، پس از ده ماه تحقیقات اعلام کرد که قاتل کندی فردی به نام “لی هاروی اوسوالد” بوده و وی از کسی دستور نمیگرفته است. اما بنا بر نظرسنجیهای صورتگرفته از سال ۱۹۶۶ تا ۲۰۰۴، حدود ۸۰ درصد از مردم آمریکا بر این باورند که این قتل بخشی از یک توطئه بوده است.
اوسوالد نیز دو روز پس از بازداشتش و در برابر دیدگان حاضرین و میلیونها بیننده تلویزیون به دست یک یهودی به به نام “جک روبی” کشته شد.
عبور کاروان خودروی کندی از میان دالاس به منظور دیدار هر چه بیشتر مردم دالاس پیش از رسیدن وی برنامهریزی شده بود. کاخ سفید به سازمان اطلاعات مرکزی اطلاع داده که رئیس جمهور با پروازی کوتاه به دالاس خواهد رسید. ساعت ۱۲:۳۰ ظهر، وقتی لیموزین رو باز کندی وارد دیلی پلازا شد، نیلی کانلی، بانوی اول وقت تگزاس، رو به کندی کرد و گفت، “آقای رئیس جمهور، مردم دالاس دوستتان دارند” و رئیس جمهور نیز این موضوع را تصدیق کرد.
در همین هنگام که لیموزین در خیابان اِلم به مسیرش ادامه میداد، چندین گلوله به سمت کندی شلیک شد. اکثر شاهدان به یاد میآورند که صدای شلیک سه گلوله را شنیدهاند.
یکی از افراد حاضر در جمعیت، به نام آبراهام زاپرودر، از این ماجرا فیلمبرداری کرده است. این فیلم به فیلم زاپرودر شهرت یافته است.
آبراهام زاپرودر که فیلم وی معروفترین فیلم از صحنه ترور کندی لقب گرفت
بین فریم ۱۵۵ تا ۱۶۹ از این فیلم رئیس جمهور کندی، کانلی فرماندار تگزاس، و خانم کندی به ترتیب به فاصله یک ثانیه از یکدگیر رویشان را از سمت چپ به سمت راست میگردانند. کانلی سرباز جنگ جهانی دوم و شکارچی باسابقهای نیز بوده است شهادت داده است که فوراً صدای یک تفنگ قدرتمند را شناسایی کرده، و سپس رویش را به سمت راست برگردانده تا رئیس جمهور را که پشت سر او نشسته بود ببیند. کانلی شهادت داده که نتوانسته رئیس جمهور را ببیند، برای همین دوباره رویش را به سمت چپ برگردانده است. کانلی شهادت داده که وقتی رویش حدود ۲۰ درجه به سمت چپ بوده است گلولهای به ناحیه بالا و راست کمرش اصابت میکند.
مردخای وانونو جاسوس هستهای که در آوریل ۲۰۰۴ پس از ۱۸ سال حبس از زندان اسرائیل آزاد شد در مصاحبهای اعلام کرد که اسرائیل پشت سوءقصد رئیس جمهور کندی بوده است. وانونو که در گذشته در اسرائیل تکنیسین هستهای بوده است در سال ۱۹۸۸ به جرم افشای اسرار برنامه هستهای اسرائیل در ساندی تایمز انگلیس به ۱۸ سال حبس محکوم شد. بنا بر مصاحبهای با وانونو که در روزنامه الحیاه منتشر شده است، کندی به دلیل “فشارهایی که بر رئیس دولت وقت، دیوید بن گورین، جهت افشای اطلاعات رآکتور هستهای دیمونا، اعمال میکرد” کشته شد.
نقش مافیا در ترور کندی
دیوید ای. شایم تا کنون دو کتاب منتشر کرده که در آنها مدعی شده مافیا مسئول ترور کندی است. او بر این باور است که این ترور توسط کارلوس مارسلو، سانتوس ترافیکانت و جیمی هوفا سازماندهی شده است. این نظریه بر اساس این تصور مطرح شده است که سران مافیا به دلیل اقدامات جان اف. کندی و رابرت کندی – در مقام دادستان کل آمریکا – برای از بین بردن مافیا، از دست آنها خشمگین بودند. از جمله افرادی که از این نظریه حمایت کردند فرانک راگانو، وکیل ترافیکانت و جنک اندرسون روزنامهنگار پژوهشی و جورج رابرت بلیکی بودهاند. بلیکی در کتاب خود، نقشه قتل رئیس جمهور، مینویسد که لی هاروی اسوالد نیز در این قتل دست داشته است اما دستکم یک تیرانداز دیگر نیز از grassy knollزیرگذر تیراندازی کرده است. بلیکی این گونه نتیجهگیری میکند که سردسته مافیا، کارلوس مارسلو، این ترور را سازماندهی کرده است.
اعضای خانواده کندی قربانی مرگهای مشکوک
خانواده کندی را شاید بتوان خانوادهای نفرین شده در تاریخ آمریکا نامید. به جز جان اف کندی و برادرش رابرت که ترور شدند، اعضای دیگری از خانواده این دو نیز کشته شدند که هر یک ابهامات بسیاری به پرونده کندیها افزوده است. ماری ریچاردسون کندی همسر رابرت کندی به طرز مشکوکی که بعدها خودکشی اعلام شد کشته شد، همسر و فرزند جان اف کندی در سقوط هواپیما و دو پسر رابرت کندی به نام های مایکل و دیوید در تصادف اسکی جان باخته اند!
رابرت کندی برادر رئیس جمهور نیز در تاریخ ۵ ژوئن ۱۹۶۸ و پس از پیروزی در انتخابات مقدماتی حزب دموکرات در کالیفرنیا در هتلی در لس آنجلس در حالی که در لابی هتل در حال راه رفتن و دریافت تبریکهای طرفدارانش بود، به رگبار گلوله بسته شد و به قتل رسید. رابرت کندی یکی از بختهای اصلی برای کاندیداتوری نهایی حزب دموکرات محسوب میشد که در این صورت بدلیل حادثه ترور جان اف کندی، به احتمال بسیار زیاد با اقبال عمومی مواجه و رئیس جمهور میشد.
رابرت اف کندی پس از پیروزی در انتخابات مقدماتی حزب دموکرات ترور شد
در رابطه با این پرونده نیز فردی به نام سیرهان بشیر سیرهان دستگیر و به عنوان تنها عامل ترور و بدون نقشه قبلی معرفی و محکوم شد. پس از بازجویی از سیرهان اعلام شد وی یک یهودی ضد صهیونیست بوده که در دفتر خاطراتش از حمایت خانواده کندی از اسرائیل و اعزام بمب افکن در جنگ شش روزه برای کمک به اسرائیل بسیار ناراحت بوده است. ترور رابرت کندی درست یک روز پس از سال روز جنگ شش روزه به وقوع پیوست تا بیشتر گمانه زنیها به سمت فرضیه قاتل بودن سیرهان متمرکز شود.
در عین حال ابهامات بسیاری در اثبات قاتل بودن سیرهان وجود دارد. تنها مدرک موجود این بود که سیرهان در صحنه جرم – با فاصلهای زیاد – به همراه یک سلاح دستگیر میشود. اما هیچ شاهدی مبنی بر مشاهده تیراندازی از سوی سیرهان وجود ندارد. فاصله سیرهان تا رابرت کندی حداقل در حدود یک متر بوده اما تحقیقات نشان میدهد که گلوله از فاصله ۷ سانتی متری به کندی برخورد کرده است. علاوه بر این، گلوله از پشت به کندی اصابت میکند در حالیکه به گفته تمام شاهدان و حاضران در صحنه ترور، سیرهان در مقابله کندی قرار گرفته بود.
سیرهان سیرهان، فردی که به عنوان عامل ترور مشکوک رابرت اف کندی دستگیر شد
با این حال، هنوز هم بسیاری بر دست داشتن سیا در این ترور تاکید میورزند و سناریوی طراحی سیا برای حذف رابرت کندی از قویترین و محتملترین سناریوهاست. براین اساس، بدلیل اقبال بینظیر مردم به رابرت کندی، وی بخت اول راهیابی به کاخ سفید بود که در این صورت قطعا وی پرونده قتل جان اف کندی را شخصا بررسی و عاملان آن را معرفی و مجازات میکرد و در نتیجه دروغ بودن گزارش کمیته تحقیق وارن نیز مشخص میشد. به همین دلیل و برای حفظ علامت سوال موجود در پرونده جان اف کندی، سیا برای از بین بردن رابرت کندی دست به کار میشود.
قتل رابرت کندی هم با اسرائیل و متحدانش در سازمان سیا و اتحادیه مافیا و هم دخالت ساواک ایران مرتبط بود. اگرچه بسیاری برآن بودند که قتل رابرت کندی با قتل برادرش در ۵ سال پیش مرتبط بوده است، هیچکس ظاهرا قادر نبود تکههای این پازل را کنار هم قرار دهد و آن را تکمیل کند.
رابرت مورو مامور سازمان سیا در کتاب کم سر و صدا اما بسیار مهم خود به نام “سناتور باید بمیرد” نشان داده است که بین این دو رویداد ارتباطات به مراتب عمیقتر از حد تصور ما وجود دارد.
به عبارت سادهتر، نظریه مورو این است که قتل رابرت اف کندی هم از جنس قتلهای قراردادی سیا بود که از طریق ساواک، سازمان امنیت شاه ایران و متحد قدیمی سیا در دسیسههای بینالمللی صورت گرفت. گفتنی است ساواک تا حدودی دستپرورده موساد بود و با موساد ارتباط نزدیک داشت. (۱)
بنابر تحقیقات فراگیر مورو، در خلال هفته آخر فعالیتهای ریاست جمهوری رابرت اف کندی در سال ۱۹۶۸، خبیر خان، از اعضای بلندپایه ساواک شاه ایران، به دفاتر مرکزی فعالیتهای انتخاباتی رابرت اف کندی در کالیفرنیا رخنه کرد.
خیبرخان در صمن یک مامور دیگر ساواک را برای همکاری در این فعالیت انتخاباتی همراه آورده بود. رخته به فعالیتهای انتخاباتی بخشی از توطئه ترور بود. خیبرخان مسئول هماهنگسازی عملیات شلیک به رابرت اف کندی بود. رابرت اف کندی به خیبر خان اجازه ورود به محفل خود را داد زیرا تصور میکرد وی از مخالفان شاه ایران است.
تمام دشمنان رئیس جمهور
روابط کندی با دیوید بن گورین نخست وزیر وقت اسرائیل و کابینه این رژیم در آوریل سال ۱۹۶۳ بویژه در مورد عزم اسرائیل به تولید سلاح هسته ای به بن بست خطرناکی کشیده شد.
در این زمان بن گورین کاملا بدگمان شده بود و به این باور رسیده بود که ممکن است اسرائیل نابود شود. بن گورین به علت تنفر از کندی و موضع رئیس جمهور آمریکا در قبال اسرائیل، مقام نخست وزیری خود را ترک کرد. شاید آخرین اقدام او در مقام نخست وزیری این بود که به موساد دستور داد تا سوء قصد به جان اف کندی را طرح ریزی کند.
اسحاق رابین رئیس وقت تیم ترور موساد بود که مسئولیت آماده کردن مقدمات لازم برای اجرای این توطئه را به عهده گرفت. عملیات “هامان” اسم رمز موساد در توطئه علیه کندی بود. نامی که از وزیر الوزرای دربار ایران گرفته شده بود که یهودیان ساکن ایران در زمان خشایارشاه، بدلیل دشمنی وی با قوم یهود، با طرح ریزی توطئه قتل وی،هامان را بر دار کردند. بن گورین با توجه به تنفری که از کندی داشت، این نام را به عنوان اسم رمز عملیات برگزیده بود و کندی در نظر بن گورین، هامان امروزی و مدرن بود.
آثار خون و مغز کندی در خودروی حامل رئیس جمهور
در نیمه سال ۱۹۶۳ دیوید بن گورین نخست وزیر اسرائیل واقعا از کندی متنفر شد. در حقیقت او جان اف کندی را تهدیدی علیه بقای دولت یهودی اسرائیل میپنداشت. از نخستین اقدامات کندی در دوران ریاست جمهوری اش انتصاب مشاور اسبق خود در امور فعالیتهای انتخاباتی، بعنی مایک فلدمن به سمت امور اسرائیل و یهودیان بود که با توجه به رابطه حساس جان اف کندی با اسرائیل و گروه فشار آمریکایی آن، سمت مهمی محسوب میشد.
به گفته سیمور هرش، رئیس جمهور شخص فلدمن را ، که حمایت وی از اسرائیل کاملا مشهود بود، شیطان محتومی میپنداشت که باید با انتخاب وی به این سمت بسیار حساس در کاخ سفید، بدهی سیاسیاش را به کسانی میپرداخت که از او حمایت مالی کرده بودند و البته دولت کندی خیال نداشت که هیچکس، بویژه فلدمن، بر سیاست دولت در امور خاورمیانه مستولی شود.
سیمور هرش: بمب هستهای اسرائیل دل مشغولی اصلی آمریکا و کندی بود.
بالاترین مشاوران رئیس جمهور، به ویژه مک جورج باندی، مشاور امنیت ملی شدیدا تلاش میکردند تا فلدمن را از جریان پروندههای مربوط به خاورمیانه دور نگاه دارد. هرش از قول مشاور دیگر رئیس جمهور مینویسد: دشوار میشد به تفاوت بین گفته های فلدمن و سفیر اسرائیل پی برد.
بنا به گفته چارلز بارتلت دوست صمیمی کندی، رئیس جمهور به فلدمن بدگمان بود. همانطور که قبلا نیز ذکر شد، کندی در سال ۱۹۶۰ نگرانی خود را درباره نفوذ اسرائیل با بارتلت در میان گذاشته بود.
بارتلت در دیدار با رئیس جمهور درباره نقش فلدمن در بوروکراسی کاخ سفید صحبت کرده بودند که در این ملاقات کندی گفته بود: تصور میکنم مایک فلدمن با صهیونیستها در اتاق کابینه جلسه دارد.
رابرت کندی برادری رئیس جمهور نیز در مورد فلدمن اینگونه اظهار نظر کرده بود که فلدمن بیشتر علاقهمند به اسرائیل است تا آمریکا.
بنا به گفته دوستان نزدیک و مشاوران کندی، وی آشکارا علاقه بسیاری به یافتن راهی به سوی صلح در خاورمیانه داشت؛ بویژه به دنبال راهکارهایی بود تا مکان مناسبی برای زندگی پناهندگان فلسطینی بیابد که در ۱۹۴۸ به دست اسرائیلیها از وطن خود رانده شده بودند.
جنگ مخفی کندی و اسرائیل
کندی در مقام کاندیدای حزبی که با کمک و حمایت یهودیان توانسته بود با اختلاف اندکی برنده شود، بلافاصله پس از ورود به کاخ سفید درصدد بازاندیشی در سیاست خود برآمد و با نگاه کاملا تازهای به مرور سیاست خاورمیانه پرداخت. کندی مصمم بود با رهبران عرب، از جمله آنهایی که روابط دولت قبلی آمریکا با ایشان تیره و کدر بود، شخصا روابط جدید و خوبی برقرار سازد. از این رو رهبران کشورهای تازه استقلال یافته از اینکه میدیدند رئیس جمهور جوان آمریکا پیامهای تبریکی را پاسخ میدهد که آنان به مناسبت انتخاب او به مقام ریاست جمهوری میفرستند، تعجب میکردند. (ریچارد اچ کرتیس، وجهه در حال تغییر: ۶۵)
جمال عبدالناصر در مصر از جمله رهبران عرب بود که در آن زمان کندی بدنبال برقراری رابطه با ناصر و ایجاد فرصت برای حل مناقشات مصر و اسرائیل بود.
کندی به دنبال احیای روابط آمریکا و کشورهای عربی بود و اسرائیل تحمل این رویکرد کندی را نداشت
به فاصله کوتاهی پس از اینکه کندی رئیس جمهور شد، اسرائیل و گروه فشار آمریکایی آن، رفته رفته متوجه موضع کندی در قبال مناقشه اعراب و اسرائیل شدند. دست کم میتوان گفت که اسرائیل از این وضعیت خرسند نبود و فشار بر کاخ سفید را به یاری حامیانش در کنگره که بیشتر آنان به دلیل کمکهای مالی انتخاباتی و نفوذ سیاسی وابسته به حمایتهای گروه فشار اسرائیل بودند، آغاز کرد.
آلفرد لیلینتال (Alfred Lilienthal) مشهورترین و قدیمیترین یهودی منتقد اسرائیل در آمریکا، در حالی که رئیس جمهور اغلب با استفاده از لیندون جانسون معاون خود، ظاهرا از آرمانهای اسرائیل حمایت میکرد، اما دولت او به مقاومت در برابر فشارها ادامه میداد تا جایی که درخواست انجام مذاکرات مستقیم میان اعراب و اسرائیل تدارک دیده شد و امضای اکثریت نمایندگان کنگره رسید. کندی مصمم بود به وعده حزب خود مبنی بر گردآوردن رهبران اعراب و اسرائیل دور میز صلح جامه عمل بپوشاند و برای مسئله فلسطین راه حلی بیابد.
آلفرد لیلینتال از اعضای گروه فشار اسرائیل در آمریکا بود
۵ سال و یک روز پس از سخنرانی کندی در سنا که طی آن خواستار استقلال الجزایر شده بود، این کشور در اواسط دوره ریاست جمهوری وی، از سوی فرانسه مستقل اعلام شد؛ مسئلهای که برای اسرائیل و گروه فشار آمریکایی طرفدار آن خوشایند نبود. مجادله بر سر استقلال الجزایر سر منشاء بروز بحرانی بزرگ در درون فرانسه شد و سازمان ارتش سری فرانسه که علیه آزادی الجزایر مبارزه میکرد، جان اف کندی را پس از چارلز دو گل، دشمن دوم اعلام کرد.
کندی در پیامی به اسرائیل، به مقامات این رژیم اعلام کرد اگر کشورش از خاورمیانه فاصله بگیرد و فقط با اسرائیل رابطه داشته باشد، به نفع اسرائیل نخواهد بود. وی ۴ حوزه تنش آفرین زیر را در روابط آمریکا و اسرائیل نام برد:
۱- تغییر مسیر آب رودخانه اردن به دست اسرائیل
۲- حملات تلافیجویانه اسرائیله علیه نیروهای عربی در مناطق مرزی
۳- نقش اصلی اسرائیل در قبال آورگان فلسطینی
۴- اصرار اسرائیل بر فروش موشکهای پیشرفته هاوک ایالات متحده به اسرائیل.
کندی در ترسیم راه حلهای خود برای گلدا مایر نخست وزیر وقت اسرائیل به وجود مسائل امنیتی برای ایالات متحده اشاره کرد که بدلیل پذیرفتن مسئولیت امنیت اسرائیل، برای این کشور به وجود آمده است. وی خطاب به مایر گفت: ما هم به اندازه اسرائیل مشکلات امنیتی داریم. باید به کل خاورمیانه توجه کنیم. دوست داریم اسرائیل متوجه باشد که همکاری با این کشور برای ایالات متحده در خاورمیانه تنش زاست. این آخرین باری بود که یک رئیس جمهوری آمریکا تمایز میان منافع ملی آمریکا و اسرائیل را به مقامات این رژیم گوشزد کرده بود.
کندی خطاب به گلدا مایر:
دوست داریم اسرائیل متوجه باشد که همکاری با این کشور برای ایالات متحده در خاورمیانه تنش زاست
بنابراین جان اف کندی بدون هرگونه ابهام به اسرائیل تفهیم کرد که قصد دارد در هر شرایطی به منافع آمریکا و نه منافع اسرائیل، توجه کند.
شدت گرفتن مسائلی از این دست و اختلاف میان کندی و مقامات اسرائیل، زمینه را برای اختلاف هر دو طرف بر سر مسئله جنجال برانگیزتری فراهم کرد که آن عزم اسرائیل در ساخت بمب اتمی بود. اسرائیل در طول دهه پیش از ریاست جمهوری کندی برنامه هستهای خود را پیش برده بود و همواره تاکید میکرد که برنامه هستهایش صلح آمیز است. ولی حقایق هدف متفاوتی را اثبات میکرد.
استیفن گرین در کتاب خود “روابط سری آمریکا با اسرائیل جنگ طلب” در این باره مینویسد: کندی متوجه شد که اسرائیل مشغول توسعه برنامه تسلیحات اتمی است. اسرائیل برنامه اتمی خود را تا حد ممکن مخفی نگه داشت، اما سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا پروژه اتمی اسرائیل را کشف کرده بود. کندی وضعیت را بسیار مضطرب کننده اعلام کرد.
کندی پس از ورود به کاخ سفید مصمم بود مانع توسعه تسلیحات اتمی اسرائیل شود و قرار بود این مسئله از جمله دستورکارهای اصلی دولت وی باشد. ورود خودسرانه اسرائیل به حوزه اتمی برای جان اف کندی به ویژه با توجه به شرایط خاورمیانه، چشم انداز ترسناکی را به تصویر کشیده بود. کندی از همان ابتدای تصدی ریاست جمهوری تضاد شدیدی با دولت اسرائیل داشت. تضادی که بسیاری پایان آن را مرگ وی در دالاس می دانند.
تصویری “تایید نشده” از سر جان اف کندی که بر اثر اصابت گلوله متلاشی شده است
در سال ۱۹۶۱ دیوید بن گورین در مجلس اسرائیل اعلام کرد راکتور صحرای دیمونا نظامی نبوده و کاربردی زیست محیطی و تحقیقاتی دارد، اما این خبر چندان به مذاق کندی خوش نیامد. وی مصمم بود که کار را برای همیشه حل و فصل کند. استیفن گرین گام بعدی کندی را اینگونه توصیف میکند: « کندی و بن گورین در ماه می همان سال در هتلی در نیویورک با هم ملاقات کردند. قبلا کندی در نامهای برای بن گورین دل نگرانی جدی خود را درباره پروژه دیمونا اعلام کرده بود و خواستار بازرسی منظم آژانس بینالمللی انرژی اتمی شده بود. بن گورین در نیویورک اعلام کرد: «با بازرسیهای سالانه دانشمندان آمریکا بر حسب زمان و شرایطی که وزارت دفاع اسرائیل تعیین خواهد کرد، موافقت میکند.»
بعدها فلدمن مشاور کندی در امور خاورمیانه فاش کرد بن گورین در قبال بازرسیهای دورهای انتظار دریافت موشکهای پیشرفته زمین به هوای هاوک را داشت. بی تردید کندی با جدیت میخواست که تحقیقات اتمی اسرائیل را پیگیری کند و از تولید تسلیحات اتمی جلوگیری کند. به همین روی جان اف کندی در پشت صحنه در حال جنگ و ستیز با اسرائیل بود.
تماسهای دوستانه کندی با دولتهای عربی تنها ظاهر وقایعی بود که در نهایت به جنگ سری تمام عیاری بین کندی و اسرائیل مبدل شد. سیمور هرش در این باره میگوید: « بمب اسرائیل و روش مقابله با آن به دل مشغولی اصلی کاخ سفید و بخشی از طرح سری رئیس جمهور مبدل شد که تا ۳۰ سال پس از آن پنهان ماند.»
گزارش کمیسیون یهودی وارن
پس از انتخاب لیندون جانسون به جانشینی جان اف کندی، وی کمیتهای را به سرپرستی «ارل وارن» رئیس دیوان عالی آمریکا برای تحقیق در مورد ترور کندی تشکیل داد. کمیته که به کمیته – کمیسیون – وارن معروف شد در سال ۱۹۶۴ گزارشی در حدود ۹۰۰ صفحه به رئیس جمهور لیندون جانسون ارائه دادند که به عنوان روایت رسمی ترور کندی چند روز بعد منتشر شد. در این گزارش اینگونه اعلام شد که لی هاروی اوسوالد بدون هیچگونه طرح و برنامه و هدف خاصی و به تنهایی اقدام به ترور رئیس جمهور کرده است و هیچ توطئهای در کار نبوده است. بنا بر گزارش کمیسیون وارن، جک روبی قاتل اوسوالد که چند روز پس از دستگیری اوسوالد وی را به قتل رساند نیز بدون هیچ وابستگی و طرح و توطئهای، شخصا تصمیم به کشتن اوسوالد گرفته است. اعلام نتایج این گزارش جنجالهای بسیاری را برانگیخت و بسیاری صحت آن را زیر سوال برده و آن را سناریوی دولت برای بستن پرونده ترور دانستند.
اعضای کمیسیون وارن در حال تقدیم نتیجه تحقیق از پرونده کندی به رئیس جمهور جانسون
از میان ۲۲ تن از وکلای حاضر در کمیسیون وارن، ۹ نفر آنها یهودی بودند. یکی دیگر از آنها همسری یهودی داشت و چندین نفر دیگر با گروه فشار اسرائیل مرتبط بودند.
واشنگتن پست در تاریخ ۲۲ نوامبر ۱۹۶۴ مقالهای منتشر کرد که در آن «اوجین روستو» که در آن زمان رئیس دانشکده حقوق دانشگاه “یل” بود، از گزارش کمیسیون وارن با تب و تاب حمایت کرده بود. اما در این بازی نیرنگ آمیز با خوانندگان، واشنگتن پست و روستو این نکته را ذکر نکردند که خود روستو اولین کسی بود که به جانسون رئیس جمهور توصیه کرد که کمیسیون وارن تشکیل شود.
روستو و واشنگتن پست بدین علت از این نیرنگ جان سالم به در بردند که واقعیت مربوط به نقش مهمی که روستو در تاسیس این کمیسیون انجام داد تا سی سال آشکار نشد. طی این سی سال، فکر تشکیل این کمیسیون به دیگران نسبت داده شد. متن مکالمات تلفنی ضبط شده در کاخ سفید جانسون، برای نخستین بار در سال ۱۹۹۳ منتشر شد.
بنا به گفته «رونالد گیبسون» محقق ترور جان اف کندی، متن این مکالمات این نکته را آشکار میسازد که فکر تاسیس کمیسیونی از سوی رئیس جمهور که درباره قتل کندی گزارش دهد برای نخستین بار از طرف اوجین روستو طی تماس تلفنی با «بیل مویرز» مشاور جانسون چند دقیقه پس از کشته شدن اوسوالد به دست جک روبی مطرح شد.
واقعیت این است که علاقه عمده روستو در عرصه خارجی همانا بقایای اسرائیل بود و این علاقه به شدتی بود که روستو به عضویت هیئت مدیره «موسسه امور امنیت میلی یهود» درآمد که از قرار معلوم به دست افرادی اداره میشد که با شرکتهای اسرائیلی در ارتباط بودند و شاید اساسا بتوان آن را سازمان فشار طرفدار دولت اسرائیل تلقی کرد. بنابراین کمیسیون وارن از همان بدو تاسیس تحت نفوذ شخصیتهای نافذی از بین نخبگان قدرت در گروه فشار اسرائیل قرار داشت.
نکتهای که عده کمی از محققان به بررسی آن پرداختند، سوابق ۲۲ وکیل این کمیسیون بود که مسئول تحقیقات و تهیه گزارش نهایی بودند و – از پشت صحنه – دادهها را از نام افراد شاخصی که در آنها آمده بود تصفیه و پالایش میکردند.
با نگاهی موجز به آمار اصلی متوجه میشویم که از بین چهارده وکیل، پنج نفر از آنها یهودی بودند و از بین هفت عضو دیگر – وکلا و منشیها – نیز ۴ نفر یهودی بودند و یک نفر نیز همسری یهودی داشت. بدین ترتیب نیمی از کمیسیون وارن یهودی بودند. و البته بررسی روابط و سابقه این وکلا نشان میدهد که حضور یهودیان در این کمیسیون به مراتب ریشهدار تر از اینها بوده است.
معرفی قاتل کندی به عنوان «دیوانهای تنها» شیوهای بود که وارن میخواست از این طریق امنیت ملی آمریکا را محافظت کند.
در زنجیره رویدادهای منتهی به ترور کندی و پس از آن سرنخها و صفات کذبی ارائه شد که خود گویای ترفند و تاکتیک استاندارد موساد است؛ موساد از تاکتیک «نعل وارونه» استفاده کرد تا انگشت اتهام به سویی دیگر گرفته شود. در ترور سناتور رابرت کندی از اعراب به مثابه نعل وارونه استفاده شد؛ یعنی اعراب قاتل معرفی شدند.
اقدام فوق بخشی از روند کتمان حقایق قتل جان اف کندی بود. همانطور که گفته شد، در ترور رابرت اف کندی، ساواک ایران – که به دست سازمان سیا و موساد شکل گرفته بود – مسئول هماهنگ سازی ترور این سناتور بود. مرگ رابرت کندی مانع از آن شد که کندی جوان بتواند قاتل برادرش را به دست عدالت بسپارد.
مرگ جان اف کندی پس از برخورد آخرین تیر
پیامدهای ترور کندی:
ترور جان اف کندی تاثیرات سیاسی عمدهای در بر داشت، تاثیری که به مراتب از موضوع ساده رئیس جمهور شدن لیندون جانسون فراتر بود. مرگ کندی در آمریکا و خارج از آن چند پیامد مستقیم داشت:
۱٫ حفظ استقلال سازمان سیا
۲٫ محافظت از امپراتوری اف بی آی
۳٫ تغییر در سیاست ویتنام که به جنگی سودمند برای متحدان جانسون و اسرائیل در حوزه صنعتی و نظامی منتهی شد
۴٫ کتمان مستمر عملیات مشترک و قاچاق مواد مخدر با همکاری مافیا و سازمان سیا
۵٫ پایان فشارها بر گروه مافیای آمریکا
۶٫ تغییر چشمگیر در سیاست آمریکا در قبال اسرائیل.
براساس تحقیقات صورت گرفته از سوی محققان مستقل، تعداد افراد درگیر و آگاه در توطئه ترور کندی حداکثر ۲۰ نفر بوده و سایر افراد درگیر در این حادثه، از آن آگاهی نداشتند. براین اساس، کالینز پایپر نویسنده کتاب «قضاوت نهایی»، نام افرادی را که از توطئه ترور کندی در ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳ اطلاع داشتند، اینگونه ذکر میکند:
۱٫ دیوید بن گورین نخست وزیر اسرائیل
۲٫ اسحاق شامیر رئیس بخش ترورهای موساد
۳٫ لوئیس ام بلوفیلد مامور ارشد اجرایی موسسه تجاری پرمیندکس
۴٫ خاخام تیبور روزنبام بانکدار موسسه پرمیندکس و مامور موساد
۵٫ جیمز جی آنگلتون رئیس ضد اطلاعات سازمان سیا
۶٫ ژرژ دی لانورین مامور اطلاعاتی فرانسه
۷٫ میرلانسکی رئیس اتحادیه جنایی و مافیای آمریکا
۸٫ تیراندازان واقعی در دیلی پلازای شهر دالاس
۹٫ مایکل مرتز مزدور فرانسوی که از افسران غیروفادار اطلاعات فرانسه بود و به استخدام سیا در آمد. شواهد و مدارک نشان میدهد وی یکی از تیراندازان بوده است.
۱۰٫ فرانک استور گیس مامور سازمان سیا و مامور پیشین موساد
۱۱٫ شائول آیزنبرگ از شخصیتهای بلندپایه موساد و رابط اسرائیل با چین کمونیست
لحظه برخورد آخرین تیر به سر جان اف کندی
و افرادی که در توطئه آگاهانه یا ناآگاهانه دخالت داشتند:
۱٫ لی هاروی اوسوالد
۲٫ ایی هاوارد هانت مامور سیا
۳٫ دیوید آتلی فیلیپس رئیس اداره سیا در مکزیکوسیتی
۴٫ کلی شاو عضو هیئت مدیره موسسه پرمیندکس و مامور سیا
۵٫ گای بانیستر مامور قراردادی سیا
۶٫ دیوید فری مامور قراردادی سیا
۷٫ رابرت مورو مامور قراردادی سیا
۸٫ جک روبی وابسته گروههای اشرار دالاس
۹٫ جان تاور سناتور آمریکایی وابسته به سیا
و شارل دوگل رئیس جمهور فرانسه که بدلیل لطمه دیدن سازمان اطلاعاتی این کشور از فرانسه از بخشی از نحوه اجرای توطئه ترور کندی اطلاع پیدا کرده بود.
سرانجام کندی و خاندانش، سرانجام رئیس جمهوری بود که سیاستهایش به تعارض با اسرائیل منجر شده بود. پرونده خانواده کندی که رسانههای آمریکا آن را “خانوادهای نفرین شده” میخوانند، با مرگ برادران جان و رابرت اف کندی، مرگ مشکوک همسر رابرت و دو فرزندش، و مرگ همسر جان اف کندی و فرزندش بسته شد و هیچگاه سازمانهای اطلاعاتی و گروههای فشار اسرائیل اجازه انتشار جزئیاتی از این پرونده را ندادند.
منابع و مآخذ:
(۱) – (Final Judgment – The Missing Links in the JFK Assassination Conspiracy. Michael Collins Piper (P.306
http://www.wnd.com/2004/07/25835
http://www.spartacus.schoolnet.co.uk/JFKtheories.htm
http://seattletimes.com/html/nationworld/2001798376_conspiracy22.html
http://www.history-matters.com/archive/contents/hsca/contents_hsca_report.htm
http://www.nationalreview.com/articles/219342/kremlins-killing-ways-ion-mihai-pacepa
http://bioguide.congress.gov/scripts/biodisplay.pl?index=k000114
http://www.cbsnews.com/stories/2003/03/07/national/main543105.shtml
http://www.latimes.com/news/local/la-me-lopez-kennedy-busboy-pictures,0,6255178.photogallery
http://www.thedailybeast.com/articles/2012/05/17/the-tragic-decline-of-mary-kennedy-found-dead-in-apparent-suicide.html
BOOK: Final Judgment – The Missing Links in the JFK Assassination Conspiracy. Michael Collins Piper
http://assassinationscience.com/johncostella/jfk/intro/blood.html
مشرق