نکته جالب و مشترکی که در ادامه تمامی این خبرها پس از مرگ پادشاه عربستان میآید، اشاره به ساختار نظام پادشاهی این کشور و رقابت شاهزادگان پیر و فرتوت برای رسیدن به تاج و تخت است.
البته منظور این نیست که نظام حکومتی عربستان فاقد این نقیصه است، بلکه وجود شاهزادگان پیر و نظام سیاسی فرسوده این کشور امری است که بر هر فردی در دنیای امروز آشکار است.
با توجه به این اوصاف، هر بار با دیدن یا شنیدن این خبر باز هم این پرسش مطرح میشود که این رسانهها از اعلام چنین خبر کذبی با چاشنی موضوعات تکراری چه هدفی را دنبال میکنند.
برخی از آنها حتی آنقدر در این خبر و حواشیاش غرق شدهاند که گاهی اوقات در این زمینه گاف هم میدهند؛ نمونهاش همین چند ماه پیش بود که یکی از رسانهها اعلام کرد پادشاه عربستان مرده است، اما چند ساعت بعد همان رسانه ضمن رد این خبر، اعلام کرد فرد متوفی یکی از شاهزادگان سعودی بوده که دست بر قضا نامی مشابه پادشاه داشته است.
امروزه که رسانههای دیجیتال در حال تبدیل شدن به قدرت اول در زمینه خبررسانی هستند، اعلام هر خبری که تا حدودی از واقعیت دور باشد، میتواند به وجهه و اعتبار آنها ضربه بزند.
مسلما خبری همچون خبر مرگ پادشاه عربستان آنقدر برای رسانههای دنیا مهم است که به محض وقوع این حادثه، آن را به خبر یک خود تبدیل میکنند. مثال مشابهش همین چند ماه پیش بود که ولیعهد عربستان درگذشت و تمامی رسانهها بسرعت آن را پخش کردند.
بنابراین بهتر نیست برخی از این خبرگزاریهای داخلی که هر روز هم بر تعداد آنها افزوده میشود، به جای استناد به خبرهای مجهول و عاری از صحت یا تکیه کردن بر گفتههای «منبع و فرد مطلعی» که تنها خدا از وجود آنها آگاه است، کمی صبر و تامل پیشه کنند و تا خبری حداقل از سوی یک منبع رسمی و معتبر تائید نشده، اقدام به انتشار آن نکنند؟ قطعا این رسانهها باید بدانند افکار عمومی معطل آنها نمیماند و هر چه از اعتبار آنها کاسته شود بر اعتبار رسانههای بیگانه در ذهن مخاطب افزوده میشود و این خسارت کمی نیست.