در نشست نقد مجموعه شعر شهین منصوری آرانی گفته شد، نقش کلیشهیی اعصاب خردکن زن قربانی در شعرهای این شاعر دیده نمیشود.
در ابتدای این نشست، علی مسعودینیا متنی را درباره سبک شعری و نقاط قوت و ضعف شعرهای شهین منصوری در این مجموعه خواند و در بخشی از این متن اظهار کرد: در شعرهای این کتاب نوعی نازکخیالی هست که عموما با رگه عاطفی پیوند میخورد.
این شاعر و منتقد افزود: این دفتر کمابیش از یک الگوی ساختاری واحد پیروی میکند. یک مقدمهچینی در ابتدا که کنجکاوی خواننده را برمیانگیزد یا به سبک الگوهای داستاننویسان، تعلیقی در روایت ایجاد میکند و بعد با گرهافکنی در یکی دو سطر پایانی است که معمولا ماهیتی کنایی – استعاری دارد.
او در ادامه عنوان کرد: منصوری معمولا شعرهایش با گزارشی نفیگرایانه همراه است، یعنی اینکه به جای گزارش چیزهایی که هست، گزارش چیزهایی را که نیست، ارائه میدهد. در این مجموعه بیش از ۳۰ سطر با نه شروع یا تمام میشود.
مسعودینیا با اشاره به شگردی در شعرهای منصوری اظهار کرد: برایم مسجل شده بود که شعرهای منصوری مانند شعرهای کلاسیک شاهبیتی دارد که آن شاهبیت در انتهای متن میآید. شگرد شاعر همان کشف اولیه است و آن را میگذارد برای اختتامیه و باقی شعر را بر مبنای آن جفت و جور میکند.
او با بیان اینکه شعرهای منصوری نزدیک به جریان غالب شعر امروز ایران است، گفت: شعرهای منصوری نزدیک به جریان شعر امروز ایران است و خوانندگان هم شعری را با همین خصایص میپسندند، مثل نازکاندیشی، کشفمحوری، سادگی زبان، نفیگویی و عاطفهگرایی.
این روزنامهنگار درباره زبان شعرهای منصوری در این مجموعه تصریح کرد: خود شعر است که سازوکار زبانش را باید تعیین میکند. زبان شعر منصوری با توجه به اتفاقاتی که در متن شعرهای این دفتر میافتد، زبان نسبتا مناسبی است.
او ادامه داد: شهین منصوری اصرار در انجام کاری دارد که خوب انجامش نمیدهد و در عوض بیتوجه است به کاری که خوب انجامش میدهد. ذوقا میگویم شعرهای کوتاه منصوری اغلب ناموفق و سطحیاند و برخی شعرهایی که قامت بلندتری دارند، موفقتر و تأثیرگذارترند.
این شاعر افزود: امضای تخیل منصوری را در این مجموعه پیدا نمیکنم و شعرش فاصله معناداری با نمونههای همسنگش ندارد. او شاید در این مجموعه شاعر خوبی باشد، اما خاص نیست و به زیباییشناسی متعارفی تن میدهد و مثل دفتر قبل یک پیرنگ رمانتیک خاص ندارد. شعرش آبرومند است و از یک تخیل مهارشده پیروی میکند.
مسعودینیا با اشاره به یکی از نقاط قوت منصوری در این مجموعه عنوان کرد: در این مجموعه به سوژههای اجتماعی به طور قابل ستایشی پرداخته شده است و نقش کلیشهیی اعصاب خردکن زن قربانی در شعرهای منصوری دیده نمیشود. او معمولا ناظر نسبتا خونسرد و منصفی است که شرح ماوقع میکند و ذهن ما را وادار به پرسشگری میکند.
در ادامه این نشست، علیرضا عباسی ضمن خواندن شعرهایی از مجموعه «انتظار گیر افتاده است» گفت: نوع شناخت ما از نظر نوع زیباییشناسی باعث میشود که این جلسات از حضور برخی دوستان خالی باشد. وقتی کتابی چاپ میشود و یک همزبان ما شعرهایی را میگوید، میتوان استقبال و رویکرد بهتری داشت و همین مسأله باعث میشود که شائبههایی در جامعه ادبی ما وجود داشته باشد.
این شاعر و منتقد درباره اینکه به چه هنری میتون هنر بزرگ گفت، اظهار کرد: به هنری بزرگ میگوییم که با جهانشمولی نسبت زیادی داشته باشد.
او افزود: آیا ما از خود سؤال کردهایم آیا نگرشی وجود دارد که همه چیز را استاندارد کند و با یک نگاه زیباشناختی و زاویه دید خاصی بتوان همه چیز را استاندارد کرد، به این معنی که یک نگاه زیباشناختی همه ما را استاندارد کند یا اینکه باعث شود به منی تبدیل شویم که از خود خارج شده است و در همزیستی بیشتری قرار بگیریم.
عباسی ادامه داد: اهمیت دارد که درباره زیباییشناسی بیطرف عمل کرد و بهترین حالت یک وضعیت تحلیلی نسبت به زیباییشناسی است، یعنی اینکه میتوان زیباییشناسی را تحلیل کرد.
او درباره سبک زبان در شعرهای شهین منصوری گفت: چیزی که ما احساس میکنیم ساده است، بیشتر از اینکه به زبان معطوف باشد، به بیان مربوط است. بیان در شعرهای منصوری، بیانی خوب و ساده است، ولی باید توجه داشت این سادگی در کل ساده نمیماند و ما را بیشتر به سمت کشف روابط میبرد. همین بیان ساده به ایجاد یک وضعیت دگرگون میرسد. زبان با شکستن خود ایجاد شگفتی نمیکند. این شعرها تکیه زیادی بر کشف دارند و این کشف بر حوزه ذهنی است و از ساختار عینی چیزی را به هم نمیریزد.
علیرضا عباسی درباره نظر علی مسعودینیا مبنی بر اینکه شعرهای منصوری خوب است و خاص نیست، اظهار کرد: باید ببینیم خاص بودن را در چه حوزهای تعریف میکنیم. به نظر من، آوانگاردیسم در جامعه ادبی ما دچار کجفهمی شده است. چیزی که متفاوت باشد، ممکن است خاصتر باشد، ولی پیشروتر نیست. ما باید به پیشرو بودن دقت بیشتری کنیم. امروز ناشران ما از شعرهای سادهتر بیشتر استقبال میکنند. اگر شعری در حوزه بیان سادهتر نوشته شود، میتواند متفاوتتر باشد، ولی پیشروتر نیست.
او در ادامه با اشاره به برخی ویژگیهای شعر منصوری گفت: نشانههایی از اعتراض در شعرهای منصوری وجود دارد که از یک وضعیت شخصی خارج شده و دامنه بیشتری پیدا کرده است. من وقتی کتاب را از آخر به اول خواندم، متوجه شدم که یکسوم اول از قدرت بیشتری برخوردار است، چه از لحاظ ساختاری و چه از لحاظ تخیل. اما در اواسط کار کمی متزلزلتر میشود و باز در بخشهای پایانی روند بهتری پیدا میکند. این آفت فرم را دچار اشکال میکند و شعرها از لحاظ ساختار عینی به کمی تغییر و جابهجایی نیاز دارد.
عباسی همچنین درباره موضوع نشانهها در کتاب گفت: بین بندهای شعری در این کتاب فاصلهگذاری نمیبینیم که این باعث میشود در خواندن دچار اشکال شویم و همینطور ممکن است این مسأله مخاطب را دچار کسالت کند. این فاصلهگذاریها میتواند یک جور کمک باشد و شعر را از کسالت درآورد.
او با اشاره به اینکه منصوری در شعرهای کوتاهش موفقتر است، گفت: در شعرهای بلند این مجموعه خود شاعر است که موضوعات را بسط میدهد، یعنی بلندی شعرها نه به فرم کمک میکند و نه به جوشش. البته بعضی شعرها فضای استعاری قابل توجهی دارد که میتوان تأویلهای زیادی از آنها داشت.
او افزود: بسیاری از این شعرها نتیجه روایتی هستند که در آنها وجود دارد، البته نتیجهای که ما انتظارش را نمیکشیم.
این شاعر با اشاره به اینکه نوعی اعتراض اجتماعی در شعر منصوری وجود دارد، گفت: وقتی شعر اول این مجموعه را خواندم، متوجه شدم که میل اعتراض اجتماعی در آنها وجود دارد؛ اعتراضی که اگرچه صریح نیست و استعاری است، اما خوشبختانه متن را دچار عصبیت نکرده و شاعر هم عصبی نشده است.
همچنین در بخش پایانی این نشست، کبوتر ارشدی اظهار کرد: وقتی با این مجموعه مواجه هستیم، از خود میپرسیم شعر اتفاقی است که در کجا میافتد؟ شعر معمولا در زبان رخ میدهد، اما به طور مشخص شهین منصوری اهل زبان نیست و اهل بیان است.
او افزود: منصوری با موضوعی به عنون آوانگارد اهلیتی ندارد، حتا جزیینگاری هم در شعر او وجود ندارد، فضاها و تمهای شعر او کلی هستند. اشیاء و جزییاتی هم که در شعر وجود دارد، برای ساختن کلیات است.
این شاعر با بیان اینکه زبان پیچیده در شعر راحتتر است، گفت: داشتن زبان پیچیده در شعر راحتتر است، ولی زبان ساده باید خلق مفهوم جدید داشته باشد. اگر بخواهیم این سادگی شعرها را تبارشناسی کنیم، بیشتر به گفتن سخن حکیمانه برمیگردد، ولی این سخنها کمتر توانسته به شعر برسد.
او افزود: یکی از مستمسکهای شاعران سادهگو، عرفان است. این عرفان فضا ایجاد میکند و در جاهایی هم خوب به شعر کمک میکند. البته اغلب شاعران سادهگوی دچار عرفانزدگی شدهاند و یک نوع نازکخیالیهایی را ساختهاند. خیلی جاها سادگی به ایده لطمه میزد. سادگی تا جایی موفق است که ایده را خراب نکند.
ارشدی با بیان اینکه این آسیبها در شعر منصوری وجود ندارد، گفت: خوشبختانه شعر شهین منصوری از آسیب سخن حکیمانه نجات یافته است. او اهل عرفان هم نیست و نمونههای موفقی هم داشته که سادگی به ایدههایش لطمه نزده است.
او افزود: اجتماعیات در شعر منصوری میتواند راههایی را باز کند و نه عرفان و سخن حکیمانه. از آنجایی که منصوری شاعر خونسردی است، اجتماعیات میتواند در شعر او مفید باشد.
ارشدی با اشاره به اینکه منصوری در شعرهای کوتاه موفقتر است، گفت: شهین منصوری در شعرهای کوتاه موفقتر است و دچار هایکوزدگی هم نشده است، چون میتواند فضاسازی کند، ولی در شعرهای بلندش تکههایی وجود دارد که میتوان آنها را برداشت و شعر هم آسیبی نبیند.
او در پایان صحبتهایش گفت: ما میتوانیم در چنین بحثهایی نگاه شاعر به شاعر یا نگاه مخاطب به شاعر را داشته باشیم. حرفهایی که من درباره این مجموعه شعر زدم، حرفهای یک منتقد نبود.
به گزارش ایسنا، در این نشست که با حضور شاعرانی همچون شمس لنگرودی، حافظ موسوی و شهاب مقربین همراه بود، شهین منصوری آرانی تعدادی از شعرهای «انتظار گیر افتاده است» را برای حاضران خواند.