وی با بیان اینکه مغز مانند یک تابلو کلید برق عمل میکند و پیامهای الکتریکی را در طول اعصاب به قسمتهای مختلف بدن میفرستد، خاطرنشان کرد: این پیامها توسط رشتههای عصبی که توسط یک غلافی از چربی به نام میلین پوشیده شده منتقل میشوند و همه حرکتهای ما را کنترل میکنند. در بیماری MS، در ابتدا عمدتاً میلین تخریب میشود و به جای آن بافتی زخمی شکل که اغلب پلاک یا نواحی اسکلروز نامیده میشود، جایگزین میشود و انتقال پیامهای عصبی را مختل یا مسدود میکند و در نتیجه اعمال بدن، غیرقابل کنترل میشوند، چون پیامها به طور صحیح نمیرسند.
این استادیار دانشگاه علوم پزشکی زنجان با اشاره به علت بیماری ام اس، افزود: هر چند که علت مشخصی برای ام اس شناخته نشده است، اما میتوان عوامل دخیل در ایجاد بیماری، وجود زمینه ارثی، عوامل محیطی و سیستم ایمنی دانست و این در حالی است که عوامل ژنتیکی در میزان استعداد ابتلا به بیماری نقش دارد.
گلیپور ادامه داد: این بیماری به خودی خود ارثی نمیباشد بلکه استعداد ابتلا به بیماری، جنبه ژنتیکی دارد و اگر فرد مستعد از نظر ژنتیکی با عوامل محیطی خاص که تاکنون ناشناخته باقی مانده است، مواجه شود بیماری ام اس بروز میکند.
وی افزود: هر چند که فرضیاتی در مورد نقش ویروسها به عنوان عامل بروز MS مطرح است، اما تاکنون ویروس خاصی به عنوان علت بیماری معرفی نشده است. امروزه معتقدند که احتمالاً مجموعهای از عوامل در بروز بیماری MS نقش دارند.
این متخصص مغز و اعصاب، ابراز کرد: در بیماری MS، سیستم ایمنی، بیش از حد طبیعی فعال میشود و نوع خاصی از گلبولهای سفید خون را به سمت میلین اطراف رشتههای عصبی ارسال میکند. این سلولها میلین را همانند یک جسم بیگانه مورد تهاجم قرار میدهند. به طور کلی MS یک بیماری چند عاملی است و این عوامل باید در یک سیر و تعاقب خاص وجود داشته باشند تا بیماری ایجاد شود.
گلیپور تأکید کرد: تا زمانی که علت MS مشخص نشود، احتمال پیدا کردن راه علاج قطعی غیرممکن است. البته این موضوع مانع از آن نمیشود که بیماران از استراتژیهای درمانی که به حفظ سطح عملکرد آنها کمک میکنند، استفاده نکنند و این اصلی است که مبنای کنترل و درمان علایم بیماری است که با زمان، تجربه و تحقیق پیشرفت کرده است.
این استادیار دانشگاه علوم پزشکی زنجان با اشاره به علایم بیماری ام اس اظهار کرد: علایم این بیماری بسته به منطقه تخریب میلین در مغز و نخاع متفاوت هستند. علاوه بر این، علایم بیماری در بیماران مختلف متفاوت بوده و پیشبینی نوع علایم در یک بیمار بسیار مشکل است و عملکرد بسیاری از قسمتهای بدن ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد.
گلیپور عنوان کرد: تظاهرات بیماری به صورت علایم و نشانههای عصبی مختلفی که به علت درگیری نقاط مختلف سیستم عصبی مرکزی ایجاد شده، بروز میکند و غالباً با دورههای بهبودی و عود در زمانهای مختلف همراه هستند (انتشار در مکان و زمان) که ممکن است از شروع اولین علامت تا تشخیص قطعی، سالها طول بکشد و گاهی با برخی از بیماریهای دیگر و حتی بیماریهای عصبی و روانی نیز اشتباه شود.
وی تصریح کرد: سیر بیماری MS نیز بسیار متغیر و غیرقابل پیشبینی بوده و از موارد بدون علامت تا انواع سریعاً پیشرونده دیده میشود (بر این اساس چند نوع از بیماری را میتوان مشخص نمود) و در شایعترین نوع بیماری، غالباً علایم در حملات اولیه به طور نسبتاً کامل بهبود مییابند، ولی در حملات بعدی، بهبودی اکثراً کامل نیست.
این مقام مسئول متذکر شد: در صورت عدم درمان، علیرغم ماهیت بهبود یابنده، عود کننده بیماری، سیری تدریجاً پیشرونده داشته و دورههای بهبودی به مرور کمتر و ناقصتر میشود و به تدریج تعداد حملات بیماری بیشتر شده و علایم حاصل از آنها شدیدتر شده و در مراحل نهایی سبب زمینگیر شدن بیمار میشود.
گلیپور با بیان اینکه به طور کلی علایم بیماری MS را میتوان در سه گروه طبقهبندی کرد، گفت: علایم اولیه این بیماری علایمی هستند که مستقیماً بر اثر از بین رفتن میلین در اعصاب خاصی ایجاد میشوند و این مهم مثل بروز تاری در دید است.
وی با اشاره به علایم ثانویه، افزود: این مهم عوارضی هستند که بر اثر علایم اولیه ایجاد میشوند که مانند مشکل اولیه فلج یک اندام که میتواند منجر به بروز مشکل ثانویه لاغر شدن عضلات به علت عدم فعالیت شود.
این متخصص مغز و اعصاب با اشاره به سومین علامت بیماری MS، ادامه داد: این علایم عوارض روحی، روانی و اجتماعی هستند که بر اثر علایم و مشکلات اولیه و ثانویه ایجاد میشوند و مثل بیماری که قادر به راه رفتن نباشد، ممکن است شغلش را از دست بدهد و در نتیجه دچار افسردگی شود.
گلیپور با اشاره به برخی از علایم بیماران MS، یادآور شد: مشکلات چشمی از قبیل تاری دید، دو بینی و غیره که تاری دید در اثر التهاب عصب بینایی ایجاد میشود، یکی از علایم شایع در شروع بیماری است و به صورت یک چشمی همراه با درد در هنگام حرکت چشم و اختلال دید رنگی میتواند بروز کند.
وی گفت: علایم حسی نیز به صورت بیحسی و گزگز شدن قسمتی از بدن که یکی دیگر از علایم شایع در شروع بیماری MS است و علایم حرکتی هم به صورت ضعف یا فلج قسمتی از بدن است.
این استادیار دانشگاه علوم پزشکی زنجان، خاطرنشان کرد: خستگی یا ضعف غیرمعمول، سرگیجه و عدم تعادل و لرزش بدن و هماهنگی ضعیف در انجام حرکات ظریف، سفت شدن یا گرفتگی عضلات و درد آنها، مشکلات ادراری و مدفوعی، مشکلات جنسی، مشکلات گفتاری، تغییرات خلقی خصوصاً افسردگی و اختلالات حافظه و تمرکز از دیگر علایم بیماری MS است.
گلیپور با اشاره به درمان بیماری ام اس تصریح کرد: هدف اصلی درمان، توقف پیشرفت بیماری در زودترین زمان ممکن است و آنچه که مشخص شده این است که تخریب میلین و رشتههای عصبی و کوچک شدن و آتروفی سیستم عصبی، از ابتدای بیماری و شروع التهاب، حتی وقتی که بیماری علامتی ندارد، آغاز میشود و چنانچه جلوی این پدیده هر چه زودتر گرفته نشود ممکن است برای درمان بیماری زمان بحرانی و مهمی را از دست بدهیم.
وی تأکید کرد: اگر چه در حال حاضر درمان قطعی برای بیماری MS وجود ندارد، اما تحقیقات دانشمندان باعث پیدا شدن داروها و درمانهایی شده است که موجب کند شدن سیر بیماری میشود و به بیمار کمک میکند.
این مقام مسئول با اشاره به تشخیص بیماری MS متذکر شد: از آنجایی که بیماران مبتلا به MS میتوانند دارای درجات مختلفی از علایم و مشکلات جسمی، روحی و روانی باشند، پزشکان به این بیماری باید به صورت الگوهایی که ایجاد میکند، نگاه کنند و نباید با دیدن یک علامت خاص، تشخیص MS را برای بیمار بدهند.
گلیپور اشاره کرد: در حال حاضر هیچ روشی برای تشخیص یا رد قطعی بیماری MS وجود ندارد و هیچ یک از تستهای موجود، صد در صد تشخیصی نیستند، بنابراین تشخیص بیماری بر اساس شرح حال، معاینه عصبی و بررسیهای آزمایشگاهی انجام میشود.
وی با اشاره به بررسیهای آزمایشگاهی، افزود: ام آر آی میتواند پلاکها را نشان دهد و در نوار چشم (VEP)، نوار گوش (ABR) و نوار حسی (SSEP) مشخص کننده فعالیت الکتریکی مغز و راههای عصبی آن هستند.
این متخصص مغز و اعصاب، ادامه داد: با بررسی مایع مغزی نخاعی (CSF) تستهای مختلفی را میتوان بر روی مایع مغزی نخاعی انجام داد. تکنیکهای جدید MRI و معیارهای تشخیصی جدید به متخصصان، این امکان را میدهد که MS را از سایر بیماریهایی که علایم مشابه دارند به راحتی جدا کنند.
گلیپور یادآور شد: امروزه به علت پیشرفت روشهای تشخیصی، پزشک معالج از شانس بیشتری برای شروع درمان در مراحل اولیه بیماری برخوردار است و درمان زودرس باعث کاهش یا به تأخیر انداختن خطر بروز ضایعات عصبی برگشتناپذیر میشود و بدون وجود علایم بالینی واضح، حتی در حضور یافتههای آزمایشگاهی به نفع بیماری، تشخیص MS داده نمیشود.