کتاب «جدال با سرنوشت» نوشته «مژگان مظفری» بر اساس خاطرات سرتیپ دوم جانباز «رضا صبوری‌زاده» منتشر شد.
در تاریخ هر مرز و بوم، چهره‌هایی وجود دارند که نام آنها در شمار نام‌آوران تاریخ، ثبت شدهاست. بعضی از این نام‌ها، در هنگام روایت تاریخ، فرهنگ و ارائه اندیشه به جوامع، به گونه‌ای مطرح می‌گردند که به راستی فهم و درک هویت تارخی و فرهنگی هر جامعه، بدون یاد و نام آنها میسور نیست.
درست همین اهمیت درخور توجه است که شناخت این چهره‌ها را، امری ضروری می‌سازد اما تاریخ سرزمین ما نشان داده است که در شناخت اندیشمندان و مصلحان اجتماعی، فرماندهان و سرداران نام‌دار، به افراط و تفریط مبتلا شده‌ایم.
در این لحظات سرنوشت‌ساز، من نوش‌ها و نیش‌های یک زندگی با شجاعت، مردانگی و نجابت را در کنار ایثار و مقاومت نسلی چشیده‌ام که اگر بیان نشود و در تاریخ ثبت نشود بخش مهمی از تاریخ این سرزمین مکتوم می‌ماند.
قصد «مژگان مظفری» از نگارش کتاب «جدال با سرنوشت» نمایان ساختن واقعیت پنهان زندگی انسان‌هایی است که در لابه‌لای تاریخ سه دهه گذشته گمنامانه زیسته‌اند. «جدال با سرنوشت» زندگی یک فرد نیست، تصویری از زندگی مردانی چون اوست که در این سرزمین ولایی زیسته و چون شمع آب شده‌اند تا امنیت را برای مردان غیور این سرزمین، به میراث گذارند.
این اثر تنها تصویری از زندگی یک فرد، اعم از رنج، فقر و تنگدستی، بی‌کسی و دربه‌دری، صبر و استقامت، رشادت و از خودگذشتگی نیست، بلکه حکایت یک نسلی است که از آغاز تاکنون از جان، مال و ناموس خود دفاع کرده و هیچ توقعی از کسی نداشته و منتی بر کسی نیز ندارد.
کتاب «جدال با سرنوشت» تخیل و خاطره نیست بلکه واقعیتی است که به ما یاد می‌دهد اگر بخواهیم و اراده داشته باشیم، با تکیه بر خداوند متعال و ایمانی قوی، می‌توانیم تمامی سختی‌ها را از سر راه کنار نهیم و تمامی بلندی‌ها را فتح کنیم.
نویسنده درباره نگارش این کتاب اینگونه بیان می‌کند: من قصه‌نویس خیال‌پردازی نیستم که تنها قلم را در دنیای خیال رها کنم، بگذارید بی‌پرده بگویم که من از دل ارتشی وفادار می‌آیم که همیشه و در همه حال در این سه دهه پا در رکاب بوده و خواهم بود.
من همسر جانبازی را دیده‌ام که شوهرش ۱۵ سال است طعم غذا را نچشیده، شوهرش چون جنازه‌ای به روی تخت افتاده و خودش نظاره‌گر مردی است که روزی قامتی رشید و افراشته داشت و رسم مردی و مردانگی را به خوبی می‌دانست.
او اکنون در کنار تختی نشسته و حسرت دارد که چرا همسر و هم پایش دیگر نه می‌تواند لب به غذا بزند و نه قادر است طعم آن را بچشد. او اکنون در کنار مردی نشسته که در روزگار خوشی‌ها با هم در یک بشقاب ساده غذا می‌ریختند و اجازه نمی‌دادند حتی غذا را در دو بشقاب ریخته و میل کنند.
امروز حسرت را به دل دارد که به خود اجازه نمی‌دهد در کنار این همسری که برای عزت و شرف این مرز و بوم جنگیده و به چنین سرنوشتی مبتلا شده، برای خود تنها غذا بکشد و یار دوران خوشی‌ها او را تماشا کند!
او نه یک زن، که از خیلی از مردها مردتر است، رسم مردانگی را می‌داند و می‌فهمد و رعایت می‌کند و می‌گوید: «مردانه زیستن تنها به مردان تعلق ندارد».
سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس کتاب «جدال با سرنوشت» نوشته «مژگان مظفری» را در ۴۵۵ صفحه و با قیمت ۹۵۰۰ تومان منتشر و روانه بازار نشر کرده است.
فارس
