علی کفاشیان که امروز پشت هزار و یک سوال بی جواب باقی مانده و هزار و یک اتهام متوجه وی شده از زمانی نگاه های منتقدان را به سمت خود چرخاند و به قولی دیگران و مخالفان خود را حساس کرد تا موشکافانه دنبال نقاط ضعفی بروند که امرروز کار دستش داده که به تشخیص خود و مشاورانش به تعدادی رسانه خاص امتیازاتی داد و فقط آنها ر ا خودی دانست و دیگران را نادیده انگاشت.
کفاشیان در بحبوحه انتخابات فدراسیون فوتبال به تعدادی از رسانه ها از طریق مشاوران خود ارتباط نزدیک برقرار کرد تا موازنه قدرت را از وزارت ورزش به سمت خود بچرخاند که این ترفند مثمر ثمر واقع شد و همان رسانه های خاص به گونه ای وزارت ورزش و جوانان را تحت فشار قرار دادند و وانمود کردند که اگر غیر از کفاشیان هر فرد دیگری انتخاب شود فوتبال ما بار دیگر تعلیق خواهد شد؛ حال آنکه رسانه های مستقل و رسانه ایی های آینده نگر همان موقع منافع ملی را در نظر گرفتند و سعی کردند بر التهابات دامن نزنند تا فوتبال ما متضرر نشود.
اما بعد از انتخابات مشخص شد که همه این توپ و تشرها برای ترساندن مدیریت ناآشنای حاکم بر سیستم ورزش بوده؛ چه اینکه اگر یک مدیر آشنا به ورزش در راس وزارتخانه بود؛ آن کلاه گشاد بر سر ورزش و فوتبال ما نمی رفت و امروز وضع فوتبال ما اینقدر نابسامان نمی شد.
در حقیقت، وزارت ورزش در آن روزها به گونه ای ناشیانه عمل کرد که بدترین منتقدان کفاشیان هم طرفدار او شدند. این از سر دلسوزی با کفاشیان نبود؛ بلکه بواسطه نوع عملکرد بد وزارت ورزش و جوانان بود که مخالفان همه با هم دوست شدند تا وزارت ورزش را به نوعی در انتخابات فوتبال ضربه فنی کنند.
دیدیم که در مجمع انتخابات اخیر فدراسیون برای انتخاب نایب رییس وقتی معاون ورزشی وزارت ورزش و جوانان سفت و سخت پای انتخاب غیر قانونی نایب رییس ایستاد، هیچ اتفاقی نیفتاد و مشخص شد در انتخابات برای ریاست هم اگر وزارت ورزش مدبرانه عمل می کرد، امروز حال روز خودش و فوتبال ما این نبود.
اما حالا همین حکایت برای وزارت ورزش در حال تکرار شدن است و می بینیم که هر بار وزیر ورزش تحت فشار مجلسی ها قرار می گیرد، دست به دامن چند رسانه خاص می شود و دیگران را نامحرم و غریبه می داند. این همان اشتباهی است که کفاشیان مرتکب شد و امروز چوب آن را می خورد.
از همکاران رسانه ای خودمان عذرخواهی می کنیم؛ چه اینکه ایشان را مقصر نمی دانیم. این وزارت ورزش و جوانان و شخص وزیر است که بین رسانه ها خط کشی کرده و به گونه ای دوگانه رفتار می کند که حساسیت برانگیز است و ما و دیگر رسانه هایی که از نظر شخص وزیر غریبه و نامحرم هستیم را به جلسات رسانه ای خود دعوت نمی کند.
خدمت آقای وزیر باید عرض کنیم که شما جناب عباسی، چند صباحی بیشتر مهمان ورزش کشور نیستید. ما رسانه ای ها هستیم که می مانیم و چه خوب است راه درست را برویم و راهی که نادرست است را خدمت متولیان ورزش بیان کنیم.
اکنون برخود لازم می دانیم بگوییم که آقای عباسی! تنها وزیر غیر پاسخگو در دولت شما هستید. آقای عباسی که تاکنون حتی یک کنفرانس خبری سراسری برگزار نکرده اید و هر چه بوده همین جلسات خصوصی بوده که عده ای خاص دعوت شده اند و آن هم درست زمانی که شما تحت فشار مجلس و مردم قرار می گیرید به فکر رسانه ای ها می افتید؛ وگرنه همان رسانه های خاص را هم شما قبول ندارید. یقینا اگر ترس از مجلس نباشد، به همین یک مقدار پاسخگویی نیز وقعی نمی نهید. البته در این راه ورزش ماست که متضرر می شود؛ وگرنه رفتنی هستید و این ورزش ماست که می ماند.
شما با اینکار خود به اختلافات بین رسانه ها دامن می زنید چرا که عده ای خاص و معدود را خودی و عده زیادی از رسانه ای ها را غیر خودی تلقی می کنید. البته این نظر شماست و ما نمی توانیم دخالت کنیم اما حق داریم که بگوییم و بخواهیم از وزارت ورزش و جوانان که اطلاعات و اخبار ورزش را همه رسانه ها باید بدانند و نه عده ای خاص!
با این وجود، حال که شما اینگونه خواسته اید باشید تا صبح دولتتان بدمد. راستی خبرنگاران قدیمی مانند آقایان شعبانی، مدنی، اسدی، هوشمند، برادران میرزائیان و … را اصلا می شناسید، مشاوران شما حتما بهترینند!؟