فیلم به زیبایی تصویر کرده است که قبض روح یک مؤمن با بوییدن شاخهای گل خوشبو رخ میدهد. نمایش این مسئلۀ اخیر در فیلم، مرا به شوق آورد. باور نمیکردم که بدین زیبایی بشود آن حدیث شریف را تصویر کرد و تلخی مرگ را به سادگی تصویر نمود. دیگر مانده بود اصل حقیقت را نیز بفرماید که هر کس به وقت مرگ خویش حضرت امیر المؤمنین(ع) را میبیند.
سلام بر فرشتگان ساختۀ فرزاد اژدری (۱۳۹۰) فیلم برگزیدۀ جشنوارۀ کودک اصفهان در سال گذشته بود، فیلمی آموزنده و موزیکال برای کودکان که برخی مفاهیم دشوار همچون مرگ را برای آنها آسان میکند. در این فیلم بازیگرانی همچون علیرضا خمسه و شمسی فضلاللهی نقش پدر بزرگ و مادر بزرگ شادی را بازی میکنند که نقش او را کیمیا حسینی به زیبایی بازی کرده است، دختر بچۀ بااستعدادی که او را نخستین مرتبه در نقش دخترک هفت سالۀ فیلم جدایی نادر از سیمین دیدهایم.
اعتراف میکنم که با تماشای فیلم سلام بر فرشتگان در افتتاحیۀ جشنوارۀ فجر (بهمن ۱۳۹۰) در برج میلاد غافلگیر شدم و به وجد آمدم. شنیده بودم که این فیلم در جشنوارۀ کودک اصفهان جوایز زیادی را برده است ولی اصلاً پیشبینی نمیکردم که فیلم در عین حال که زبان کودکانه دارد، بتواند با بزرگترها نیز به خوبی ارتباط برقرار کند و حتی چیزهایی زیادی به آنها بیاموزد. مَخلص کلام اینکه بیایید به یکی از بهترین فیلمهای کودک که در جمهوری اسلامی ساخته شده سلامی دوباره کنیم.
خلاصه داستان
شادی دخترک هفت ساله (کیمیا حسینی) به سبب زمینخوردن مادر بزرگش جیران (شمسی فضلاللهی) برای عیادت او به بیمارستان میآید و متوجه دو فرشتۀ مرگ و زندگی میشود که بر گرد او میچرخند. شادی از خداوند میخواهد که مرگ را از روی زمین بردارد. دعای او مستجاب شده فرشتۀ مرگ از طرف خداوند به مرخصی فرستاده میشود. دیگر هیچکس نمیمیرد و پلیس نیز مردم را رها میکند. دزدان و اشرار زیاد میشوند، چون گلولههای پلیس دیگر بر آنها تأثیر ندارد. حتی داروها نیز بیاثر میشوند. بیمارستانِ محل بستری مادر بزرگ، پر از بیمارانی است که درد میکشند ولی نمیمیرند. شادی به کمک پدر بزرگ فوت شدهاش بیوک بابا (علیرضا خمسه) یک سفر مکاشفهآمیز به عالم نور کرده، درمییابد که خداوند این جهان را به بهترین شکل ممکن آفریده است. لذا از خودپسندی دست برداشته، دعا میکند تا اوضاع به حال سابق برگردد. درست در وقتی که او آماده میشود تا با مادر بزرگش وداع کند خبر جدیدی از راه میرسد.
مختصری دربارۀ عوامل فیلم
فرزاد اژدری متولد ۱۳۵۰ مشهد مقدس و کارشناس ارشد سینما از دانشگاه هنر است و این فیلم نخستین تجربۀ کارگردانی او در سینما است. اژدری فیلمنامۀ این نخستین فیلم بلندش را در سال ۱۳۸۵ نوشت و حدود سه سال طول کشید تا برای آن تهیه کنندهای پیدا کند. فیلمبرداری این فیلم از فروردین تا خرداد ۱۳۹۰ در تهران و روستای کن به انجام رسید. در آبان ۱۳۹۰ در حالیکه هنوز مراحل فنی فیلم به اتمام نرسیده بود، آن را در جشنوارۀ فیلم کودک و نوجوان اصفهان نمایش داد که مورد تمجید داوران و مردم قرار گرفت. اژدری تابستان امسال مشغول فیلمبرداری دومین فیلم خود به نام عملیات مهد کودک بود ولی نتوانست آن را به جشنواره فیلم کودک و نوجوان برساند. او کارمند بنیاد سینمایی فارابی است.
تهیه کننده فیلم حسن علیمردانی است که آن را در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به انجام رسانده است. پس از فیلم نفوذی (۱۳۸۸) این دومین تجربۀ تهیه کنندگی اوست. علیمردانی از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۹ در ۱۰ فیلم سینمایی، فیلمبردار یا مدیر فیلمبرداری بوده است.
رویدادهای جشنواره
در بیست و پنجمین جشنوارۀ بین المللی فیلم کودک و نوجوان که در آبان ۱۳۹۰ در شهر اصفهان برگزار شد، سلام بر فرشتگان در بخش مسابقۀ سینمای ایران در پنج رشته نامزد دریافت پروانۀ زرین شد که بجز مورد کارگردانی که به فیلم رؤیای سینما ساختۀ علی شاهحاتمی رسید بقیه نامزدیهای این فیلم به دریافت جایزه منجر شد؛ جوایزی برای بهترین فیلمنامه (فرزاد اژدری)، بهترین فیلم (حسن علیمردانی، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی)، بهترین بازیگر کودک دختر (کیمیا حسینی)، بهترین دستاوردهای فنی و هنری (امیر و کامران سحرخیز و سید هادی اسلامی).
در سیامین جشنوارۀ بین المللی فیلم فجر نیز سلام بر فرشتگان نامزد دو جایزه در بخش موسیقی و جلوههای بصری بود، که فقط برای مورد اخیر سیمرغ بلورین گرفت و جایزۀ موسیقی به حسین علیزاده سازندۀ موسیقی فیلم ملکه رسید.
نقد و نظر
سلام بر فرشتگان یک فیلم نیمه موزیکال کودکانه است که سعی دارد برخی مفاهیم دشوار همچون مرگ را برای اطفال دبستانی ملموس کند که الحق در این کار موفق است. شعرهای فیلم به روانی سروده شده، و به مشکل تنگی قافیه که در اشعار کودکان به وفور میبینیم دچار نگشته است. همچنین اسامی شخصیتها به خوبی به زبان کودکانه تبدیل شدهاند: فرشتۀ مرگ: بایبای خان، فرشتۀ حیات: جانجان خانم، پلیس راهنمایی: حواس جمع کن، رانندۀ اتوبوس: ببر و بیار و…. جلوههای ویژۀ تصویری زیادی در فیلم وجود دارد که موفق و قابل باور هستند و به فیلمهای خارجی پهلو میزنند. این جلوههای تصویری رایانهای، حدود سی درصد از فیلم را شامل میشوند.
ایرادها و نواقص
ایرادهای قابل ذکر فیلم، خوشبختانه زیاد نیست:
۱٫ برای مهمترین اشکال، آوازخوانی خانم فرشته و همچنین حرکات موزون (رقص) وی در فیلم را میتوان برشمرد. نقش این فرشته را ماهچهره خلیلی بازی کرده است. اگر در دین مبارک اسلام آوازخوانی زنان برای مردان، نهی شده است دیگر تفاوتی نمیکند که آن فیلم را مرکز گسترش سینمای تجربی ساخته باشد یا سینماگری که اصلاً اعتقادی به دین ندارد. این حکمت، از اوج بالاتری برخوردار است و ای کاش کارگردان محترم به آن توجه میکرد.
۲٫ زمان فیلم ۹۵ دقیقه است و این مدت حداقل بیست دقیقه از حد تحمل کودکان بیشتر است. لهذا بهتر بود که در تدوین مجدد مقداری از زمان فیلم کاسته میشد.
۳٫ برخی از دوستان عقیده داشتند که انتخاب خانم خلیلی برای فرشتۀ زندگی اشتباه بوده است. زیرا او با آن گریم، عملاً جمال زنانه یافته بود در حالیکه چیزی که آن نقش بدان نیاز داشت یک زیبایی کودکانه است که بازیگرانی همچون الهام حمیدی و هانیه توسلی از آن برخوردارند.
از منظر دین
مسائل دینی و حکمتآمیز چندی در فیلم مطرح شد که از قضا بسیار مرا به وجد آورد. مانند روش دعا کردن و مناجات با خدا که بایست با صدای آرام و بیجوهر باشد (وَ اذْکُر رَبَّکَ فی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خیفَهً وَ دونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَول ـ اعراف/ ۲۰۵) وقتی شادی خواست با صدای بلند با خداوند سخن کند فرشتۀ زندگی به او تذکری داد و شادی گفت من این را در آن فیلم دیدهام (از کرخه تا راین) و فرشته یادآور شد که با خداوند شنوا میبایست با صدای آهسته سخن گفت.
برخی از دیگر مسائل حکمتآمیز مطرحشده در فیلم عبارتند از:
ـ معرفی فرشتگان محافظ یا جانپا (بادیگارد) که انسانها و خصوصاً کودکان را در برابر حوادث حفظ میکنند. آیاتی چندی در این خصوص در قرآن مجید مذکور است از جمله: ﴿وَ إنَّ عَلَیکُم لَحافِظینَ * کِراماً کاتِبین ـ انفطار/ ۱۰ و ۱۱﴾
ـ نمایش فرشتگان رقیب و عتید که در اطراف دوش و کتف ملازم شخص انسان بوده، همچنین مسئول حفظ اعمال نیک و بد ما نیز هستند، چنانکه فرمود: ﴿ما یَلْفِظُ مِن قَولٍ إلاّ لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ ـ سورۀ ق/ ۱۸﴾. البته به اعتقاد برخی از مفسران هر دو گروه فرشته، یکی هستند. یعنی فرشتگان رقیب و عتید در واقع همان فرشتگان نگهبان هستند و هر دو حفاظت یعنی حفظ جان و ضبط اعمال را انجام میدهند.
ـ زیبا نمودن فرشتۀ مرگ برای مؤمنان و زشتی همان فرشته برای کافران
ـ و خصوصاً اینکه قبض روح یک مؤمن با بوییدن شاخهای گل خوشبو رخ میدهد
نمایش این مسئلۀ اخیر در فیلم، جدّاً اشک مرا درآورد. باور نمیکردم که بدین زیبایی بشود آن حدیث شریف را تصویر کرده تلخی مرگ را به سادگی تصویر نمود. دیگر مانده بود اصل حقیقت را نیز بفرماید که هر کس به وقت مرگ خویش حضرت امیر المؤمنین(ع) را میبیند؛ مؤمنان آن حضرت را با روی خوش میبینند و کافران با روی مغضوب. این بشارتی است به مؤمنانی که دوست داشتند حضرت مولا(ع) را در زندگیشان ببینند و در رکابش باشند. و لذا به این طریق در آخرین لحظات بودنشان در این جهان، آن حضرت و پیامبر اکرم(ص) را به طور خصوصی دیدار میکنند، چنانکه حافظ علیه الرحمه در این باره به زیبایی فرموده است:
این جان عاریت که به حافظ سپرد دوست/ روزی رُخش ببینم و تسلیم وی کنم