در همین تهران خودمان، ما همیشه دلیلی برای ترس داریم. وقتی از عابر بانک پول میگیریم، نگرانیم که کسی از پشت سر زورگیری کند، چون همیشه در صفحات حوادث درباره زورگیریها میشنویم. وقتی میخواهیم سوار اتومبیل شخصی شویم، نگرانیم که مبادا، یک دفعه مسافران پشت سر چاقویی زیر گلویمان بگذارند، اگر زیر باران در خیابانی خلوت مردی با اضطراب برای سوار شدن به خودرویمان دست بلند کند، هرچند انساندوستی حکم میکند پا روی پدال ترمز فشار دهیم، اما این کار را نمیکنیم. آلودگی هوا میتواند سرطان ریه برایمان داشته باشد و قصه پارازیتها هم که مفصل است. از همه اینها بگذریم، زلزلهای اهر را میلرزاند، ما نگران گسلی هستیم که از شمالغرب جنبیده و ممکن است به ما برسد و… این مصادیق ممکن است از شهری به شهر دیگر، از کشوری تا کشور دیگر فرق کند، اما در تمام دنیای امروز یک چیز مشترک است: «ترس از پایان». اهالی رسانه، چه سینما باشد چه شبکههای تلویزیونی و… خوب جنس این ترسها را میشناسند. نظریات فراوان و بعضا عجیب و غریبی درمورد پایان جهان وجود دارد، اما به طور کلی ۱۲ نظریه وجود دارد که شکل پایان جهان را در دنیای معاصر رقم میزند:
تغییرات اکولوژی و آب شدن یخچالهای قطب شمال و جنوب: در صورت گرم شدن مفرط کره زمین و آب شدن یخچالهای قطب شمال و جنوب، بسیاری از کشورها به یکباره به زیر آب فرو خواهند رفت. این نظریه تئوری نبوده و از سوی دانشمندان به ثبت رسیده است. تصور کنید که یک سوم تمامی خشکیهای زمین به زیر آب فرو رفته و نسل بسیاری از جانداران، درختان و حشرات ازبین خواهد رفت. در صورت بروز چنین اتفاقی، دیگر جای کافی برای زندگی بشریت در کره خاکی نخواهد بود.
در دوران مدرسه، به یاد داریم که به ما آموختند که اطراف زمین را لایه ازن تشکیل داده که این لایه، کره زمین را از تشعشعات رادیواکتیو حفظ میکند. این تشعشعات به فراوانی در فضا یافت میشود، ولی تنها مقدار ناچیزی از آن به سطح زمین برخورد میکنند. انسانها با اینکه میدانند استفاده از برخی محصولات به لایه ازن صدمه میزند، اما با بیتوجهی به این اخطارها، به استفاده از این مواد ادامه میدهند. سوراخهای لایه ازن روز به روز در حال بزرگتر شدن بوده و آیا تا به حال به این فکر کردهاید که اگر این لایه از بین رود، چه بلایی بر سر کره خاکی خواهد آمد؟ بلی، پرتوهای رادیواکتیو خورشید هر جانداری را نابود خواهند کرد.
برخورد اجسام کهکشانی با کره زمین: برخورد اجسام کهکشانی با کره زمین یکی از مشهورترین تئوریهای موجود در مورد پایان دنیا میباشد. بسیاری بر این عقیده هستند که نسل دایناسورها نیز به دلیل برخورد شهاب سنگها با زمین منقرض شد. بدینصورت ممکن است که چنین سرنوشتی نیز انتظار ما را بکشد و استخوانهای ما در قرنهای آینده به عنوان فسیل، مورد پژوهش و بررسی قرار گرفته شود. تئوری دیگری در همین چارچوب میگوید که برخورد شهاب سنگ بزرگی با زمین، منجر به تکه شدن کره خاکی شده و این تکهها همچون ماه به دور نوار مغناطیسی ستارهها و یا سیارات دیگری خواهند گشت.
خاموش شدن خورشید: چندی پیش یک فیلم بر اساس این نظریه ساخته شد. این تئوری کاملا صحیح بوده و به اثبات رسیده است، فقط باید این نکته را در نظر داشت که چنین اتفاقی حدود ۱۰ میلیارد سال دیگر اتفاق خواهد افتاد. به نظر شما، ما شاهد وقوع چنین اتفاقی خواهیم بود؟
حمله آدم فضاییها به کره زمین: کتابها، افسانهها و فیلمهای بسیار زیادی در مورد حمله موجودات فضایی به کره زمین وجود دارد. آیا موجودات فضایی کره زمین را تسخیر خواهند نمود؟ اثبات و باور چنین نظریهای بسیار سخت بوده، چراکه تا کنون شواهدی در مورد کشف موجودات زنده در فضا به ثبت نرسیده است.
انسان با دستان خودش کره زمین را به نابودی خواهد کشاند: این نظریه از دیگر نظریهها به حقیقت نزدیکتر است. برای درک عمیق این مطلب کافی است تا رادیو یا تلویزیون خود را روشن کرده و به اخبار جهان گوش دهید. انفجار در یک منطقه، شروع حملات نظامی در منطقه دیگر، بمباران مردم بیگناه و… بدون شک، در صورت بروز جنگ جهانی جدید، ابرقدرتها از سلاح هستهای استفاده خواهند نمود. آغاز جنگ هستهای کره زمین را به چرنوبیل (حادثه انفجار نیروگاه هستهای چرنوبیل در کشور اوکراین و در سال ۱۹۸۶ میلادی رخ داد.) تبدیل خواهد کرد.
بسیاری از ادیان از پایان دنیا به آخرالزمان یادمیکنند. بر اساس نظریات مذهبی، این فاجعه در صورتی رخ خواهد داد که جهان از گناه اشباع شود. در برخی ادیان این مسئله با ظهور پیامبران و امامان الهی و در برخی ادیان شاهزاده تاریکیها دنیا را نابود خواهد ساخت. در کل، مذاهب مختلف از روز موعودی خبر میدهند که همهکس در برابر خداوند به جزای اعمال نیک و بد خویش در دنیا خواهند رسید.
هوش مصنوعی و رباتهای متفکر جهان را دردست خواهند گرفت: بسیاری از فیلمهای دنیا بر اساس این نظریه تولید شدهاند. با نگاهی عاقلانه به پیشرفت جهان در تکنولوژی، میتوان به درک این موضوع پرداخت که ممکن است در آینده، رباطها بر انسانها چیره شوند و کره زمین را نابود سازند.
جابهجایی قطب شمال و جنوب با یکدیگر: جابهجایی دو قطب شمال و جنوب با یکدیگر منجر به تغییر حرکت کره زمین از چپ به راست خواهد شد. در نتیجه این فاجعه، نیروی مغناطیس اطراف کره زمین محو گشته و امواج کهشانی، حیات را در کره زمین نابود خواهند ساخت.
سرمای هستهای: برخی به این نظریه اعتقاد دارند که با پایان سال ۲۰۱۲ میلادی، آتشفشانهای خاموش به یکباره فعال شده و دود غلیظی اطراف کره زمین را احاطه خواهد کرد. قطر و تراکم این لایه گرد و غبار به قدری زیاد است که مانع از تابش نور خورشید به سطح کره زمین خواهد شد. به سرمای حاصل از این فاجعه زیست محیطی به اصطلاح سرمای هستهای گفته میشود.
تغییر مکان هسته کره زمین، خورشید و کهکشانها: تغییر مکان ستارگان، سیارات و کهکشانهایی که به دلایلی در یک ردیف در فضا قرار خواهند گرفت میتواند منجر به نابودی حیات در کره زمین شود. دلیل این موضوع میتواند افزایش نیروی جاذبه خورشید و جذب ستارگان و سیارات به محور جاذبه خورشید، باشد. این نظریه به همگرایی گرانشی معروف میباشد. در صورت بروز چنین واقعهای چه بلایی بر سر قطبهای الکترومغناطیسی زمین خواهد آمد؟ بسیاری بر این عقیده هستند که این موضوع به زودی اتفاق خواهد افتاد. لازم به ذکر است که این شاخه از علم به طور کلی مورد بررسی و تحقیق قرار نگرفته است.
۲۱ دسامبر شاهد نمایش سیارات منظومه شمسی در فضا خواهیم بود: در تاریخ ۲۱ دسامبر میلادی، خورشید، زحل (کیوان)، زهره، مشتری (ژوپیتر)، عطارد، مریخ و کره زمین در امتداد یکدیگر قرار خواهند گرفت و یک مسیر صاف از آغاز منظومه خورشیدی تا هسته آن یعنی خورشید را تشکیل خواهند داد. لازم به ذکر است که به غیر از منظومه خورشیدی ما، دیگر سیارات از کهکشانهای مختلف نیز به همین صورت ردیف قرار خواهند گرفت. از آنجایی که بشر هنوز با چنین موضوعی یعنی تاثیر نیروهای مغناطیسی سیارات و ستارگان بر یکدیگر برخورد نکرده است، نمیتوان عواقب ناشی از آن را پیشبینی نمود. برخی از دانشمندان بر این عقیدهاند که این مساله ممکن است منجر به تغییر مکانی سیارات یا منظومه خورشیدی گردد. البته نظریههای بیشتری در مورد پایان دنیا وجود دارد که برای ذکر تمامی آنها به مدت زمان بسیاری نیاز است. با توجه به این تفاسیر، میتوان این نتیجه را گرفت که به تعداد انسانهای کره خاکی، نظریه وجود دارد. در انتها میتوان به ارزیابی و جمعبندی نظریههای فوق پرداخته و اعلام کرد که راهحل بسیاری از معضلات تنها به خود ما بستگی دارد. چرا باید اکولوژی را نابود کنیم؟ چرا بدون جنگ و با صلح زندگی نکنیم؟ باید اختراعات و اکتشافات خود را کنترل کنیم. بیتفاوتی هرکس نسبت به کرهزمین میتواند دلیل نابودی حیات در این کره خاکی باشد.
دنیای اقتصاد
با سپاس از مقاله زیبای شما . . . امیدوارم کل انسانهای جهان به فکر حفظ محیط زیست برای خود و نسل های آینده باشند .