سال ۱۳۶۴ هـ . ش. که دویستمین سال پایتختی تهران بود کم کم بحث انتقال پایتخت از تهران برای دومین بار مطرح شد ولی بر حسب شرایط آن دوران این طرح مسکوت ماند.
اما پس از پایان جنگ تحمیلی (۱۳۶۸) ، این امر به طور جدی پیگیری شد ولی مراجع مسئول در آن زمان « ساماندهی تهران » را عملیتر و مناسبتر تشخیص دادند و از اجرای آن منصرف گشتند.
به رغم تلاش بسیار و اجرای طرحهای عمرانی متعدد ، هنوز هم بسیاری از مسایل تهران حل نشده باقی مانده است. به همین دلیل از اواخر دهه هفتاد بحث انتقال پایتخت مجدداً از سوی برخی مسئولان مطرح شده است. اهدافی که موافقان انتقال پایتخت مطرح میکنند، تمرکززدایی و حل مسایل تهران (مسایل ناشی از اندازه جمعیت و فعالیت از قبیل آلودگی هوا، ترافیک سنگین و غیره) از یک سو ، و حفاظت از ارکان حکومت و امنیت ملی در برابر آسیبهای وسیع ناشی از زلزله و سایر خطرات احتمالی از سوی دیگر، می باشد (غمامی ، ۱۳۷۸). مطالعات اولیه در این زمینه در سال ۱۳۶۸ با عنوان « بررسی مقدماتی انتقال مرکز اداری ـ سیاسی کشور » انجام شده است.
در گذشته ، امنیت ، عامل اصلی انتخاب و یا انتقال پایتخت بوده است اما امروزه با توجه به پیشرفت فنون به ویژه در عرصههای امنیتی و تغییر شیوه های جنگی و همچنین اهمیت یافتن گردش اطلاعات و ارتباطات در این عرصه ، عامل مذکور کم رنگ شده است و در مقابل مرکزیت ثقل اقتصادی اهمیت یافته است.
امروزه اگر پایتختی انتخاب می شود و یا انتقال می یابد عمدتاً به دلایل غیرامنیتی است. تمرکززدایی ، حل مشکلات موجود در یک پایتخت ، تسلط مناسب بر اقتصاد کشور و یا انتخاب رأس مناسب برای هرم سلسله مراتب شهری است. تجارب عملی انتقال پایتخت در کشورهای برزیل ، پاکستان و آلمان و مباحث نظری مطروحه در ایران در قرن حاضر همگی شاهد این مدعاست که انتقال هیچ یک از پایتخت های کشورهای مذکور به دلایل نظامی نبوده است.
به هر حال با گذشت این سالها طرح انتقال پایتخت از تهران در حد حرف باقی مانده است و تا کنون اقدام درخوری در این خصوص صورت نگرفته . اما به نظر میرسد که در روزهای اخیر این بحث دوباره شدت گرفته و شاید آلودگی های اخیر هوای پایتخت عاملی برای کلید خوردن دوباره این بحث باشد و مسئولین بار دیگر به فکر جابجایی پایتخت بیفتند بطوری کهچند روز پیش در مجلس شورای اسلامی نمایندگان طرحی را برای انتقال به تصویب رساندند.
با تصویب شدن این طرح انتقال از حالت حرف خارج و تبدیل به یک قانون میشود. میرهادی قرهسید نماینده مردم تبریز در این باره گفت: براساس این قانون مقرر شد، موسسهای مطالعاتی با سه رکن شورای عالی، رئیس و شورای موسسان تشکیل شود.اعضای این موسسه متشکل از وزیر کشور، دو نفر نماینده رهبری، دو نفر از نمایندگان مجلس، وزیر راه و شهرسازی، دادستان کل کشور، نماینده مجمع تشخیص مصلحت نظام، نماینده شورای عالی امنیت ملی و رئیس پدافند غیرعامل خواهند بود. این موسسه موظف است طی دو سال طرح مطالعاتی این امر را به اتمام برساند، موسسه فوق با انجام کار کارشناسی برای عملیاتی شدن انتقال پایتخت فعالیت خواهد کرد.این نماینده مجلس نهم با اشاره به در حد حرف بودن برنامههای قبلی در رابطه با انتقال پایتخت گفت: امروز با این مصوبه مجلس در واقع برای عملیاتی و اجرایی شدن این طرح برنامهریزی و آیندهنگری صورت گرفت.
حال باید دید خروجی این طرح چیست و آیا این موسسه بعد از دو سال مطالعه به چه نتایجی خواهد رسید و ایران بعد از حدود دو قرن پایتخت جدیدی خواهد داشت و اگر خواهد داشت کدام شهرها در اولویت تبدیل شدن به پایتخت هستند؟
اما پس از پایان جنگ تحمیلی (۱۳۶۸) ، این امر به طور جدی پیگیری شد ولی مراجع مسئول در آن زمان « ساماندهی تهران » را عملیتر و مناسبتر تشخیص دادند و از اجرای آن منصرف گشتند.
به رغم تلاش بسیار و اجرای طرحهای عمرانی متعدد ، هنوز هم بسیاری از مسایل تهران حل نشده باقی مانده است. به همین دلیل از اواخر دهه هفتاد بحث انتقال پایتخت مجدداً از سوی برخی مسئولان مطرح شده است. اهدافی که موافقان انتقال پایتخت مطرح میکنند، تمرکززدایی و حل مسایل تهران (مسایل ناشی از اندازه جمعیت و فعالیت از قبیل آلودگی هوا، ترافیک سنگین و غیره) از یک سو ، و حفاظت از ارکان حکومت و امنیت ملی در برابر آسیبهای وسیع ناشی از زلزله و سایر خطرات احتمالی از سوی دیگر، می باشد (غمامی ، ۱۳۷۸). مطالعات اولیه در این زمینه در سال ۱۳۶۸ با عنوان « بررسی مقدماتی انتقال مرکز اداری ـ سیاسی کشور » انجام شده است.
در گذشته ، امنیت ، عامل اصلی انتخاب و یا انتقال پایتخت بوده است اما امروزه با توجه به پیشرفت فنون به ویژه در عرصههای امنیتی و تغییر شیوه های جنگی و همچنین اهمیت یافتن گردش اطلاعات و ارتباطات در این عرصه ، عامل مذکور کم رنگ شده است و در مقابل مرکزیت ثقل اقتصادی اهمیت یافته است.
امروزه اگر پایتختی انتخاب می شود و یا انتقال می یابد عمدتاً به دلایل غیرامنیتی است. تمرکززدایی ، حل مشکلات موجود در یک پایتخت ، تسلط مناسب بر اقتصاد کشور و یا انتخاب رأس مناسب برای هرم سلسله مراتب شهری است. تجارب عملی انتقال پایتخت در کشورهای برزیل ، پاکستان و آلمان و مباحث نظری مطروحه در ایران در قرن حاضر همگی شاهد این مدعاست که انتقال هیچ یک از پایتخت های کشورهای مذکور به دلایل نظامی نبوده است.
به هر حال با گذشت این سالها طرح انتقال پایتخت از تهران در حد حرف باقی مانده است و تا کنون اقدام درخوری در این خصوص صورت نگرفته . اما به نظر میرسد که در روزهای اخیر این بحث دوباره شدت گرفته و شاید آلودگی های اخیر هوای پایتخت عاملی برای کلید خوردن دوباره این بحث باشد و مسئولین بار دیگر به فکر جابجایی پایتخت بیفتند بطوری کهچند روز پیش در مجلس شورای اسلامی نمایندگان طرحی را برای انتقال به تصویب رساندند.
با تصویب شدن این طرح انتقال از حالت حرف خارج و تبدیل به یک قانون میشود. میرهادی قرهسید نماینده مردم تبریز در این باره گفت: براساس این قانون مقرر شد، موسسهای مطالعاتی با سه رکن شورای عالی، رئیس و شورای موسسان تشکیل شود.اعضای این موسسه متشکل از وزیر کشور، دو نفر نماینده رهبری، دو نفر از نمایندگان مجلس، وزیر راه و شهرسازی، دادستان کل کشور، نماینده مجمع تشخیص مصلحت نظام، نماینده شورای عالی امنیت ملی و رئیس پدافند غیرعامل خواهند بود. این موسسه موظف است طی دو سال طرح مطالعاتی این امر را به اتمام برساند، موسسه فوق با انجام کار کارشناسی برای عملیاتی شدن انتقال پایتخت فعالیت خواهد کرد.این نماینده مجلس نهم با اشاره به در حد حرف بودن برنامههای قبلی در رابطه با انتقال پایتخت گفت: امروز با این مصوبه مجلس در واقع برای عملیاتی و اجرایی شدن این طرح برنامهریزی و آیندهنگری صورت گرفت.
حال باید دید خروجی این طرح چیست و آیا این موسسه بعد از دو سال مطالعه به چه نتایجی خواهد رسید و ایران بعد از حدود دو قرن پایتخت جدیدی خواهد داشت و اگر خواهد داشت کدام شهرها در اولویت تبدیل شدن به پایتخت هستند؟