حسین بردبار در روزنامه خراسان نوشت:
یکی از شب های طولانی زمستان است که از تقاطع خیابان منوچهری تهران با خیابان فردوسی ، مکانی که به پاتوق دلالان ارز شهرت دارد؛ می گذریم . تجمعی حدود صد نفر یا بیشتر جلوی پاساژ افشار توجه را جلب می کند؛ جایی که چندی پیش امثال جمشید بسم ا… و خیلی از دلالان دیگر ارز، در طول روز با قیمت ها بازی و قیمت سازی می کردند. عجله مانع آن می شود تا از کار این تجمع کنندگان سردر بیاوریم هرچند می شد حدس زد که این تجمع مربوط به دلالان ارز است، اما چند شب بعد که دوباره همان تجمع را می بینیم ، نمی توان درنگ کرد ؛ به میان آن ها می رویم ؛ حدس مان درست است ؛ گروهی از دلالان ارز ایستاده اند و با زبان ایما و اشاره چیزهایی را بیان می کنند.
۵۰ هزار دلار با بیعانه
کمی جلوتر یکی از این دلالان درحالی که دست خود را بلند کرده است،فریاد می کشد : ” ۵۰ هزار دلار با بیعانه ، برای فردا ساعت یک ” گویا یکی ازاین دلالان دنبال دلال یا فروشنده ای می گردد که ۵۰ هزار دلار از او بگیرد. اما چون شب است و صرافی ها همه بسته اند و امکان جابجایی ارز وجود ندارد، حاضر است مقداری بیعانه بدهد. حتی زمان معامله را نیز فردا ساعت یک بعد از ظهر تعیین می کند.چند نفر هم دور او جمع شده اند.
مثل این که تازه واردی!
از یکی ازدلالان می پرسیم که دلار را چقدر می فروشد ، میگوید “۱۳۰ تومان” منظورش سه هزار و ۱۳۰ تومان است اما چون قیمت ارز را بالای سه هزار تومان فرض کرده است، مابقی آن را نمی گوید ، کمی آن طرف تر ، یکی پشت گوشی همراه خود به فرد دیگری که با او تماس گرفته است می گوید “قیمت الان ۱۳۵ تومان است” (یعنی سه هزار و ۱۳۵ تومان) متوجه می شوم که در همان لحظه این دلال ۵ تومان به قیمت هردلار می افزاید. اما این که در این هنگام از شب چه مبنای علمی یا اقتصادی پشت این کار وجود دارد ، معلوم نیست. به یکی دیگر از این دلالان می گویم ، قیمت واقعی زیر سه هزار تومان است در طول روز هم همین قیمت بود ، نگاهی می کند و می گوید مثل این که شما تازه واردی ، قیمت ها لحظه ای است.
صبح روز بعد
صبح هنگام برای بررسی بیشتر این بازار به چند صرافی در نزدیکی همان مکان سری می زنیم. اما برخی از آنها کاغذی جلوی مغازه نصب کرده اند که روی آن نوشته شده است: “خرید و فروش ارز نداریم” از خود می پرسم نکند برخی از این صرافی ها با دلالانی که شب در این مکان تجمع می کنند، در ارتباط هستند و ارز خود را که حاضر نیستند در طول روز بفروشند از طریق آنان آب میکنند؟ البته این تنها یک پرسش است و بررسی دقیق آن، برعهده نهادهای نظارتی است که با این صرافی ها در ارتباط هستند.
۵ هزار دلار با یک کارت ملی
صرافی دیگری در خیابان جمهوری اسلامی حاضر نیست ۱۰ هزار دلار را یک جا بفروشد ، فروشنده به ازای هر ۵ هزار دلار، یک کارت ملی می خواهد . می گوید : ” دنبال دردسر نمی گردم نمی توانم یک جا به یک نفر ۱۰ هزار دلار بدهم ، اما می توانی ۲ کارت ملی بیاوری یا این که ۵ هزار دلار دیگر را فردا بگیری” گویا محدودیت هایی از طرف نهادهای نظارتی اعمال شده است . اما صرافی مجاور وی حاضر است ۱۰ هزار دلار را به قیمت سه هزار و ۱۵۰ تومان یک جا بفروشد. از خود می پرسم اگر محدودیت است چرا برای همه صرافی ها نیست و یکی حاضر است به قیمت بالاتر این محدودیت را نادیده بگیرد و اگر محدودیتی وجود ندارد چرا آن فروشنده صرافی این قدر بازارگرمی می کند؟ کمی از صرافی دور می شوم که یک دلال ارز به سرعت خود را به من می رساند و می گوید که حاضر است به قیمت ۳ هزار و ۱۴۰ تومان، چند هزار دلار ارز بفروشد. نمی دانم چگونه فهمیده دنبال ارز می گردم. شاید فروشنده یکی از همین صرافی ها به او گفته است.
بازار کساد دلالان در روز
شب هنگام جلوی پاساژ افشار در تقاطع خیابان منوچهری و فردوسی تهران، ازدحام و تجمع دلالان ارز توجه هر رهگذری را به خود جلب می کند. اما در طول روز در این مکان پرنده پر نمی زند، دلیل آن هم مشخص است ؛ ابتدای خیابان منوچهری یک خودروی سبز نیروی انتظامی پارک کرده است که مسئولیت برخورد با دلالان ارز را دارد اما شب این خودرو پارک نیست. البته دلالان در طول روز بیکار نیستند و کمی بالاتر جلوی کوچه تجمع کوچکی کرده اند. این موضوع را به یکی از ماموران نیروی انتظامی اطلاع می دهیم و لحظاتی بعد با حضور یکی از ماموران، تجمع دلالان برچیده می شود و به سرعت متفرق می شوند.