به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس از کراچی، این شهر روز گذشته نیز شاهد افزایش ناآرامی و درگیری‌های خونین بود.
درگیری از آنجا شدت گرفت که روز گذشته «مولوی اورنگ‌زیب فاروقی» یکی از رهبران سپاه صحابه که با نام جدید حزب «اهل سنت و الجماعت»فعالیت می‌کند، هدف حمله افراد ناشناس قرار گرفت.
در این حمله چهار پلیس محافظ وی به همراه راننده و یکی از همراهان فاروقی کشته شدند اما خود اورنگ‌زیب فاروقی در حالی که به شدت زخمی شده بود، توانست خود را از معرکه نجات دهد.
پس از این حمله، افراد حامی این گروه سلفی به مانند گذشته شیعیان را متهم به ترور رهبر خود کرده و با حالت انتقامی اقدام به شهید کردن برخی از بازاریان شیعه در شهر کراچی کردند.
بنا بر اعلام پلیس پاکستان روز گذشته بر اثر درگیری‌های به وجود آمده در شهر کراچی دست‌کم ۲۱ تن جان خود را از دست دادند.
واقعیت ماجرا
گروه‌های سلفی تکفیری مستقر در پاکستان همواره از ۲ جهت با یکدیگر دچار اختلاف و واگرایی شده‌اند:
۱- اختلافات تشکیلاتی: گروه‌های وهابی فعال در پاکستان به ۲ بخش تقسیسم می‌شوند که یک بخش قائل به میانه‌روی بوده و سطح خشونت پایین‌تری را برگزیده‌اند و بخش دیگر مانند سپاه صحابه قائل به خشونت آن هم در سطح بالا هستند.
البته سطح بالا و پائین در خشونت بدین معناست که عده‌ای فقط قائل به این مطلب هستند که باید تنها رهبران را هدف قرار دهند و این گروه در سطح پایین خشونت قرار می‌گیرند و عده دیگر قائل به خشونت‌های گسترده هستند.
۲- اختلافات سیاسی: در میان لایههای مختلف سلفی‌های تکفیری در پاکستان همواره برای انتخاب رهبران در نقاط مختلف این کشور اختلاف و درگیری وجود داشته است.
با رجوع به رفتار گذشته این گروه‌ها همواره می‌توان مشاهده کرد که با انتخاب فردی به عنوان رهبر در یک منطقه بلافاصله صدای سایر افراد سرشناس دیگر به هوا می‌رود و ساز مخالفت سر می‌دهند.
به ویژه در ایام نزدیک به انتخابات که رهبران نقش فعال و پویاتری را ایفا می‌کنند، اختلاف و شکاف بیشتری در میان رهیران وهابی پاکستان به چشم می‌خورد.
حال با توجه به اختلافات یاد شده می‌توان به این موضوع پی برد که لایههای مختلف وهابیت در پاکستان به جای حل اختلافات خود از طریق نشست و مذاکره همواره به خشونت روی آورده و به حذف فیزیکی رقیبان خود مبادرت می‌ورزند.
