قلدرها نمیتوانند دست کم گرفته شدن را تحمل کنند و این چیزی است که اتفاق میفتد، چرا که امریکا اکنون در سیاست خود کاملا به بن بست رسیده است و مثل یک سگِ هارِ زنبور گزیده این سو و آن سو میدود و به هر آنچه مقابل چشمانش باشد یورش میبرد و اگر به خودش نیز حمله کند اصلا اهمیت نمیدهد.»
این افراد دقیقا همان شورشیانی هستند که از سوی امریکا، عربستان سعودی، ترکیه و قطر تسلیح و حمایت مالی میشوند.
باید در این باره منطقی بود. با توجه به این که افراد عاقل هیچگاه به عمد دشمنان خود را تسلیح و یا از آنان حمایت مالی نمیکنند، امریکاییها به طور یقیین این کار را کردهاند. آیا آنان عقل خود را از دست دادهاند؟ خب، اگر از من بپرسید میگویم ممکن است عقل خود را از دست داده باشند اما اوضاع از این هم بدتر است.
اگر بی عقلی در یک سیاست راه پیدا کند، آن سیاست به ظلم کشیده خواهد شد، به عنوان مثال، سیاستِ هیتلر اینگونه بود. هیچ کس نمیتواند وضوح مقصود و باز دهی عملی کاری که هیتلر با پاکسازی قومی در شرق اروپا و وادار کردن بردهها به ساخت دیوار آتلانتیک در سواحل فرانسه را انکار کند. هنگامی که بردهها ضعیف میشدند و دیگر توان کار کردن نداشتند، به سرعت آنان را با سیم خفه میکردند تا اینگونه در خرید گلوله صرفهجویی کنند.
اما هیتلر، هیچگاه مرتکب اشتباه نشد و انگلیس، امریکا و یا شوروی را تسلیح نکرد. در حقیقت، وی به هر طریق ممکن امکانات و تسلیحات را از آنان مضایقه میکرد.
اگر بخواهیم منصف باشیم، امریکاییها نیز در گذشته در مضایقه کردن امکانات از دشمنان خود حرفهای بودند. افزون بر این، با وجود ثروت بیشتر، نیازی نداشتند به جای استفاده از گلوله از روش خفه کردن استفاده کنند یا وقت خود را برای شکنجه دادن افراد در آب تلف کنند. هیچ شکی نیست که امریکاییها نیز درست مثل هیتلر در حمله به کشورهای جهان و اشغال آنان استاد هستند. (برای مثال، شخصی تعداد حضور امریکاییها در چهل جنگی که از سال ۱۹۴۵ رخ داده را شمرده است، اما اکثر مردم در محاسبه این رقم باز میمانند.)
در حقیقت، اگر بخواهیم سعی کنیم آماری دقیق از میزان حضور آنان در جنگها به دست آوریم، باید به این نکته توجه داشته باشیم که به تازگی خبری مربوط به اعزام نیروهای امریکایی به بیش از ۳۰ کشور آفریقایی اعلام شده است (خوانندگان این مقاله خود مختار هستند که در محاسباتشان ۳۰ جنگ دیگر و یا بیش از آن را بگنجانند…) بنابراین آیا از این بدتر هم میتواند اتفاق بیفتد؟ آیا چیزی بدتر از تهاجمی بی پایان وجود دارد؟
مشکل اینجا است که در جهان سیاست واقعی، آسیب عمدی رساندن به خود (با حمایت از دشمن)، که امری تناقض برانگیز است، خندهی دیگران را در پی خواهد داشت، کسانی که به زودی تو را دست کم خواهند گرفت.
قلدرها نمیتوانند دست کم گرفته شدن را تحمل کنند و این چیزی است که اتفاق میفتد، چرا که امریکا اکنون در سیاست خود کاملا به بن بست رسیده است و مثل یک سگِ هارِ زنبور گزیده این سو و آن سو میدود و به هر آنچه مقابل چشمانش باشد یورش میبرد و اگر به خودش نیز حمله کند اصلا اهمیت نمیدهد.
بله، به زبان ساده، وقتی عقلانیت از دست برود، رهبری سیاسی نیز به سرعت از دست میرود و این دلیل اصلی آن است که دنیای غرب به سوی فروپاشی اقتصادی و بحران مالی میرود. امریکا، در راهی گام نهاده است که عمیقا سیاست خارجه و یا بهتر بگویم منافع بلند مدت خود را به نابودی میکشاند.
این اتفاق به آن خاطر رخ میدهد که امریکا از سوی صهیونیسم کنترل میشود، افرادی که ضوابطشان با عدالت، آزادی و دموکراسی (و البته منافع بلند مدت امریکا) هیچ ارتباطی ندارد. بلکه تمام همّ و غم صهیونیسم دیدن آن است که کشورهای اسلامی تکه تکه میشوند و اسرائیل مجال مییابد بی هیچ مخالفتی اشغالگریهایش را از سینای تا عراق، گسترش دهد. بنابراین، امریکا، جدا از بدل شدن به یک کشور منفور در سطح جهانی به خاطر حمایت فرمانبردارانه از صهیونیسم، اکنون مضحکه دنیا شده است؛ کشوری که به خاطر القاعده به افغانستان و عراق هجوم برد؛ کشوری که به خاطر القاعده به شکنجه گری منحوس بدل شد و به خاطر القاعده اسامه بن لادن (که هیچ ربطی به واقعه ۱۱ سپتامبر نداشت) را به قتل رساند، امریکا اکنون هر آنچه در توان دارد را برای تسلیح القاعده به کار بسته است.
ناگفته پیدا است که القاعده اکنون از اینکه به همین آسانی همه کارها پیش رفته شادمان است. خدای من، آنان قهقهه میزنند، اگر اوضاع همینطور پیش برود خیلی زود به اشغال کاخ سفید دعوت خواهیم شد…!
اما این تنها امریکا نیست که مضحکه خاص و عام شده است. بسیاری نمیدانند که نخستین هدف القاعده، حتی پیش از امریکا، رژیم عربستان سعودی است. شورشیان ِ سلاخِ القاعده وهابیها و سلفیهای تندرو، بدطینت، کوته نظر و وابسته به دیکتاتوری هستند.
این افراد آن چنان تندرو هستند که رژیم دیکتاتور، بدطینت و کوته نظر عربستان سعودی نیز به اندازه آنان بد طینت، کوته نظر و دیکتاتور نیست…
با وجود این، سلاخان القاعده حتی در وحشیانهترین امیال خود نیز ندیدهاند که دشمنان در عربستان سعودی، از آنان حمایت مالی و تسلیحاتی کنند، چیزی که در زمانی معین برای نابودی رژیم عربستان سعودی به کار گرفته خواهد شد.
از این رو، عربستان سعودی نیز دیگر کشوری است که سیاستش با دلایلی مشابهِ آنچه برای امریکا ذکر شد،شکست خورده است. رژیم سعودی به مردم خود ظلم میکند و این امریکا و غرب است که تا زمان حمایت این رژیم از اسرائیلِ صهیونیست، در ستمورزی یاریاش میکند. برای دریافت چنین حمایتی، از رژیم سعودی خواسته میشود تا با هر آنچه در توان دارد، اطمینان حاصل کند که کشورهای عربی هرگزاجازه به چالش کشیدن اسرائیل را نخواهند داشت و نخواهند توانست به عنوان دموکراسیهای مدرن پیشرفت کنند.
مقصود این نیست که بگوییم القاعده دموکراتیک است. نه چنین قصدی در کار نیست. اما این گروه از رژیم سعودی کنونی بیزار است، چرا که این کشور دست در گروی امریکاییها و صهیونیستها دارد.
ترکیه و قطر چطور؟ آنان نیز به خود آسیب میرسانند. ترکیه به طرز وحشتناکی حماقت به خرج میدهد. ناتو به این کشور گفته است تا زمانی که از سیاست صهیونیستی ناتو حمایت کند، اجازده خواهد داشت قدرت مطلق خاورمیانه باشد. اما سرانجام، فرقه گرایی و تفرقه دامنِ ترکیه را خواهد گرفت.
قطر نیز، همانند عربستان سعودی مورد حملهی القاعده قرار خواهد گرفت. هیچ تعجبی ندارد که شورشیان القاعده سر خود را بالا گرفته و شادمانند.
مترجم: پروانه کریمی