طرح وی شامل پنج بند می باشد و بدین شرح است: ۱- تعهد کشورهای ذیربط مبنی بر متوقف کردن کمکها به گروههای مسلح و توقف عملیات تروریستی این گروهها در سوریه ۲- تدوین منشور ملی جدید ۳- برگزاری رفراندوم ۴- تشکیل دولت جدید سوریه برای نظارت بر انتخابات پارلمانی ۵- تشکیل پارلمان جدید و تدوین قانون اساسی جدید.
در این میان امروز و پس از سخنان اسد، کاترین اشتون اعلام کرد هر طرحی که برای بحران سوریه اعلام می شود باید حتما برکناری اسد از قدرت را در نظر بگیرد.
دکتر داوود هرمیداس باوند استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بین الملل در گفتگو با فرارو گفت: «تمام هیاهوها و بحران هایی که ظرف دو سال گذشته در منطقه رخ داده در جوامعی بوده که دارای نظام های استبدادی هستند. یعنی اعتراضات علیه نظام های دیکتاتوری و استبدادی صورت گرفته است.»
وی ادامه داد: «هنگامی که این اعتراضات گسترش پیدا می کند پیامدهای خاص خود را دارد که از آن جمله وقوع جنایات علیه بشریت، جنایات جنگی و کشته شدن انسان های بی شمار است؛ چنانکه گفته می شود در بحران سوریه تاکنون حدود ۶۰ هزار نفر کشته شده اند.»
وی تصریح کرد: «شرط اول تعدیل یک بحران و توقف آن این است که آن نظام استبدادی که در یک فرد و اشخاصی که پیرامون او هستند خلاصه می شود کنار رود.»
وی افزود: «وقتی آمار تلفات انسانی بالا رود و فرد حاکم متهم به اعمال جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت شود، زمینه برای طرح هایی که وی همچنان در قدرت بماند نه از سوی معترضین و نه از سوی کشورهایی که از معترضین حمایت کرده اند پذیرفته نخواهد شد.»
این استاد دانشگاه تاکید کرد: «از این منظر هر طرحی که برای حل بحران سوریه ارائه شود و متضمن بقای نظام به عنوان راه حل بحران باشد با مشکل جدی روبرو خواهد شد.»
باوند درباره تاثیر حمایت کشورهایی مانند چین و روسیه از اسد در سرنوشت وی گفت: «حمایت چین از نظام اسد محدود به این می شود که در شورای امنیت مسئله خیلی پیچیده نشود؛ اما چین خود را خیلی درگیر این بحران نمی کند.»
وی ادامه داد: «در این میان روسیه و ایران هستند که بیشتر از نظام اسد حمایت می کنند؛ هر چند روسیه نیز اخیرا موضع خود را تعدیل کرده و اعزام ناوگان و پیاده نظام از سوی این کشور به سوریه تنها دال بر این است که اگر قرار باشد قدرت های خارجی به صورت رسمی وارد بحران سوریه شوند آن وقت روسیه هم آنها را به مبارزه خواهد طلبید.»
این کارشناس مسائل بین الملل گفت: «در نظام سکولار سوریه برخی از اقلیت ها مانند دروزی ها، مسیحی ها و علوی ها از نظام سوریه ناراضی نبودند؛ ولی اکنون که بحران به اینجا کشیده شده مسئله متفاوت شده است و اکنون دیگر طرح بقای نظام به عنوان راه حلی برای این بحران دیر شده است.»
وی خاطرنشان کرد: «این پیشنهاد اگر ۹ ماه پیش ارائه شده بود، پیشنهاد مسلطی بود و لااقل از سوی گروههایی مورد استقبال قرار می گرفت. اما اکنون بعید به نظر می رسد که اولا مخالفان این پیشنهاد را بپذیرند و دوم جامعه بین المللی و کشورهایی که مخالفان را مورد تایید قرار دادند از این پیشنهاد استقبال کنند.»
وی تاکید کرد: «لذا مطرح کردن بقای اسد در قدرت به عنوان راه حل بحران و اینکه وی حتی مبنای قضاوت و آرای مردم قرار بگیرد کمی دیر شده است.»
باوند در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است نظام اسد توسط دخالت نیروهای خارجی سرنگون شود؟، گفت: «ظاهرا قرار نبوده نیروهای خارجی دخالتی در سوریه بکنند و به نظر من همین روندی که ادامه دارد و مخالفینی که از نظر تسلیحات و غیره حمایت می شوند می تواند در سرنگونی نظام اسد موثر باشد.»
وی ادامه داد: «مسئله این است که وقتی کشتار و تخریب یک نظام ادامه پیدا کند، به یک نقطه ای می رسد که دیگر دوام و بقای آن نظام به هر دلیلی مورد سوال قرار می گیرد.»
وی افزود: «لذا اگر روندی که اکنون در سوریه وجود دارد به همین منوال ادامه یابد و این تلفات و تخریب ها که مسلما در آنها عده ای بی گناه هم کشته می شوند ادامه پیدا کند، به نقطه ای می رسد که دیگر بقای نظام نه تنها پذیرش اخلاقی و انسانی ندارد؛ بلکه حتی پذیرش منطقی هم نخواهد داشت.»
وی خاطرنشان کرد: «از سوی دیگر اگر در میان مخالفین شکاف جدی وجود داشت و برخی عدم ادامه ویرانی سوریه را اولویت قائل می شدند و برای پذیرش یک نوع راه حل میانی آمادگی می داشتند، فضا برای مذاکره مساعد می بود؛ اما اکنون چنین چیزی مشاهده نمی شود و مخالفان اکنون به یک نوع تفاهم نسبی رسیده اند.»
باوند با بیان اینکه بدون تردید وضعیت کنونی به سرنگونی اسد ختم خواهد شد گفت: «اکنون نه اروپایی ها و نه آمریکایی ها مایل نیستند در سوریه دخالت نظامی کنند و تنها کمک هایی به مخالفان از خارج می شود و ریزش نفرات در داخل و افرادی که به صورت مزدور از خارج به کمک مخالفین می آیند می تواند سرنوشت نظام اسد را رقم زند.»