بحث و گفتوگو دربارهی احتمال رفتن یا ماندن «بشار اسد» در صحنهی سیاسی سوریه و حدس و گمان در خصوص سرنوشت نبرد همه جانبهای که از حدود یک سال پیش در این کشور آغاز شده و طی هفتههای اخیر، به صورت بیسابقهای اوج گرفته است؛ از جمله مباحث راهبردی و بسیار مهمی است که تنها به عرصهها و فضاهای رسانهای اختصاص ندارد، بلکه ماهها است که رسمیترین و کاربردیترین محافل سیاسی، نظامی و اذهان متخصصترین کارشناسان مسائل استراتژیک را (نه تنها در منطقه، بلکه در سطوح جهانی) به طور جدّی، به خود مشغول داشته است و این به معنای آن است که تحقق هر یک از این ۲ احتمال (رفتن یا ماندن بشار اسد در قدرت)، میتواند تأثیرات و پیامدهای بسیار متفاوتی بر معادلات سیاسی و نظامی منطقهای و جهانی، بر جای گذارد و به دنبال خود فواید و زیانهای متضادی را برای دو سوی جریانهای بزرگی که در عرصهی سوریه، رو در روی یکدیگر قرار گرفتهاند، در برداشته باشد.
چنان که اهداف، اغراض و انگیزههای نظام سیاسی سوریه و مخالفانش و همچنین حامیان، دوستان و متحدان ۲ طرف درگیر در نبرد سرنوشت ساز جاری این کشور نیز، تضاد و تفاوتی ۱۸۰درجهای با یکدیگر دارند، اما در عین حال، پهنهی وسیعی از جریانهای متضاد منطقهای و جهانی را در برگرفته و تعداد زیادی از جناحها را در این مصاف تاریخی، گردهم جمع کرده و رودرروی یکدیگر قرار داده است.
بدیهی است که فروپاشی و یا براندازی نظام سیاسی هر کشور، (حتی نظامهای سیاسی کم اهمیت که زمام امور را در کشورهای کوچک واقع در مناطق غیر راهبردی در دست دارند)، تأثیرات و پیامدهای زیادی بر معادلات سیاسی داخلی و خارجی آن کشور بر جا میگذارد و بسیاری از جریانهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی منطقهای مرتبط با آن نظام سیاسی را تغییر میدهد.
بنابراین زمانی که سخن از فروپاشی یا براندازی نظام سیاسی کشور بسیار مهم، کلیدی و راهبردی سوریه در میان باشد، باید انتظار آن را داشت تا تغییرات و پیامدهای بسیار زیادی، آن هم، در عرصهها و ابعاد گستردهای حاصل شود و در پی خود، بسیاری از معادلات و موازنههای سیاسی و نظامی را در داخل سوریه و مناطق پیرامونی این کشور تغییر دهد. حال چنانچه این فروپاشی و یا براندازی، در شرایط زمانی بیثبات و رو به تحول به وقوع بپیوندد، قاعدتاً تغییرات و پیامدهای گستردهتر و پرابعادتری بر جای خواهد گذاشت.
بدین ترتیب نکتهی بسیار مهم دربارهی سرنوشت کنونی نبرد جاری در سوریه آن است که جریانها و جناحهای براندازانه در این کشور، در مقطع زمانی بسیار حساس و در واقع، بسیار استثنایی آغاز شده و در حالی که امواج تغییرات بیسابقه، شمال آفریقا و خاورمیانه را در برگرفته است، حرکت خود را برای فروپاشی ساختار سیاسی سوریه (به رهبری بشار اسد) و روی کار آوردن حکومتی متفاوت با حکومت او، به اجرا گذاشتهاند.
طبیعی است که در چنین شرایطی، پیامدها و تغییرات ناشی از فروپاشی نظام سوریه، گستردهتر، عمیقتر و پرابعادتر خواهد بود؛ اما چنانچه نظام سیاسی سوریه (به ریاست بشار اسد)، با موفقیت این حرکتهای براندازانه را از سر بگذارند و در مقابله با تندباد براندازانهای که ضد این نظام در گرفته، سرفراز بیرون بیاید، قاعدتاً پیامدهای ناشی از آن نیز به همان اندازه زیاد و پردامنه خواهد بود؛ چراکه همانگونه که در نمودار مشاهده میشود، عوامل نامبرده در یک همافزایی، زمینهی افزایش پیامدهای ناشی از هر تغییری را در سوریهی کنونی فراهم میسازند.
نمودار همافزایی عوامل مختلف در فرآیند تثبیت (باقی ماندن) یا براندازی (فروپاشی) نظام سیاسی سوریه
– هر یک از این عوامل (شمارههای ۱ و ۲ و ۳) سبب میشوند تا دامنهی تأثیرات و ابعاد پیامدهای ماندن یا رفتن بشار اسد از صحنهی سیاسی سوریه، به طور فوقالعادهای افزایش یابد.
– این عوامل (شمارههای ۱ و ۲ و ۳) همچنین سبب میشوند تا قدرتهای فرا منطقهای و همچنین کشورهای مؤثر در صحنهی خاورمیانه، نسبت به هرگونه تغییرات سیاسی در سوریه، به خصوص رفتن یا ماندن بشار اسد، بیتفاوت نباشند و افزون برآن، تمامی توانشان را برای هدایت جریانهای جاری در این کشور، به سوی منافع خود، به کار برند.
چنانچه بشار اسد ناگزیر شود تا قدرت را ترک کند؛ قاعدتاً، زمینه برای گسترش روابط دوستانهی سوریه با دنیای غرب و متحدان عرب آمریکا و انگلیس فراهم میشود و حتی ممکن است دولت جانشین بشار اسد، از حالت نه جنگ و نه صلح کنونی با رژیم صهیونیستی خارج شود و از در سازش با تلآویو وارد شود.
عرصههای تأثیرپذیر از رفتن یا ماندن بشار اسد
همانگونه که اشاره شد، رفتن یا ماندن بشار اسد میتواند پیامدهای مثبت و منفی بسیاری، آن هم در عرصههای مختلف بر جای گذارد و برای پیدایش یک سلسله تحولات داخلی در سوریه و همچنین مجموعهای از تحولات به هم پیوسته و یا مجزای منطقهای و جهانی، زمینهسازی و زمینهچینی کند. در این خصوص نمودار شمارهی (۲) تا اندازهی زیادی میتواند نمایانگر عرصههای تأثیرپذیر در واکنش به رفتن یا ماندن بشار اسد در قدرت باشد. چنان که در این نمودار مشاهده میشود:
در عرصهی داخلی سوریه، رفتن یا ماندن بشار اسد، تبعات و نتایج متعدد و فراوانی را در بردارد که در ۴دستهی کلی، دستهبندی میشوند. از این ۴دسته، ۳دسته از پیامدها، مربوط به ادارهی امور داخلی و چگونگی حضور سیاسی احزاب، گروههای مذهبی و طائفهای است.
چنان که باقی ماندن بشار به معنای حفظ موقعیت علویان در سوریه و رفتن وی به معنای قدرتگیری گروههای اهل سنت و به ویژه گروهی از سلفیون این کشور خواهد بود و اما، رفتن یا ماندن بشار اسد، از عوامل بسیار تأثیرگذار بر اصول سیاست خارجی سوریه و نحوهی جهتگیریهای منطقهای و جهانی این کشور است زیرا چنانچه وی ناگزیر شود تا قدرت را ترک کند؛ قاعدتاً، زمینه برای گسترش روابط دوستانهی سوریه با دنیای غرب و متحدان عرب
آمریکا و انگلیس فراهم میشود و حتی ممکن است
دولت جانشین بشار اسد، از حالت نه جنگ و نه صلح کنونی با رژیم صهیونیستی خارج شود و از در سازش با تلآویو وارد شود.
نتایج و پیامدهای رفتن یا ماندن بشار اسد در عرصهی خارجی، به ۲ دستهی منطقهای و جهانی تقسیم میشود که در دستهی نخست، این پیامدها، متنوعترند و به ۵ گروه و دستهی فرعی تقسیم میگردند. رفتن یا ماندن بشار اسد میتواند تغییرات متضادی را در روند مبارزه با رژیم صهیونیستی، سلطهطلبیهای غرب، تقویت یا تضعیف ائتلافهای حکومتی در منطقه و از همه حساستر هموار شدن یا مسدود شدن راه برای اعمال فشار اقتصادی، سیاسی و نظامی بر ایران ایجاد کند چنان که به طور مثال رفتن بشار به منزلهی فراهم شدن شرایط برای حملهی نظامی به ایران و کاهش مبارزههای ضد صهیونیستی و ضد استعماری در منطقه است.
عرصههای تأثیرپذیر از پیامدهای مثبت و منفی رفتن یا ماندن بشار اسد
الف) در عرصهی داخل
۱. در عرصهی سیاسی ( تغییر یا تثبیت ساختار سیاسی سوریه )؛
۲. در عرصهی مذهبی(تقویت یا تضعیف مذاهب موجود در سوریه)؛
۳. در عرصهی طائفهای (تقویت یا تضعیف طوائف موجود درسوریه)؛
۴. در عرصهی سیاست خارجی (تغییر اصول و جهتگیریهای سیاست خارجی سوریه).
ب) در عرصهی خارجی
۱. در عرصهی منطقه؛
– در مبارزه با رژیم صهیونیستی (تقویت یا تضعیف این مبارزه)؛
– در مبارزه با سیطرهی
آمریکا و انگلیس (تقویت یا تضعیف این مبارزه)؛
– در جبههی حکومتهای مرتجع و متحد غرب؛
– در جبههی حکومتهای انقلابی یا مخالف غرب؛
– در هموار شدن یا مسدود شدن راه اعمال فشار یا حملهی نظامی به ایران.
۲. در عرصهی جهانی.
– در عرصهی رویاروییهای قدرتهای بزرگ جهانی با یکدیگر؛
– در عرصهی معادلات و موازانههای نظامیبینالمللی.
اگر بشار اسد بماند
بررسی و مطالعهی انگیزها، اهداف و مقاصد مجموعه نیروهایی که در داخل و خارج سوریه برای باقی ماندن حکومت بشار اسد تلاش و مبارزه میکنند، کافی است تا، بخش عمدهای از نتایج، دستاوردها و پیامدهای مثبت یا منفی این امر آشکار شود و آنچه را که ممکن است در اثر تثبیت موقعیت نظام کنونی سوریه به وقوع بپیوندد، نمایانتر سازد.
میدانیم که مجموعه نیروهای نامبرده (حامی بشار اسد و نظام تحت رهبری وی) خواهان تضعیف و حتی از میان بردن نفوذ و سیطرهی قدرت بزرگ غربی در خاورمیانه و جهان اسلام هستند و همزمان تضعیف و براندازی رژیم صهیونیستی را از ضروریات
استقلال و پیشرفت کشورهای اسلامی خاورمیانه و شمال آفریقا میدانند؛ بنابراین از جمله نتایج روشن و راهبردی باقی ماندن بشار اسد در رأس حاکمیت سوریه، تضعیف حرکتهای مداخلهگرانه و سیطره جویانهی قدرتهای غربی و رژیم صهیونیستی در منطقه و تداوم حرکتها و مبارزههایی است که به چنین مداخله جوییهایی پایان میدهد.
طبیعی است که در صورت تحقق چنین پدیدهای که جنبهی کلان و راهبردی دارد، تحولات و تغییرات دیگری که با ابعاد محدودتر به وقوع خواهد پیوست که آنها نیز در نوع خود دستاوردها و نتایج مطلوبی برای جوامع خاورمیانه و تمامی جوامع اسلامی دارند.
به هر ترتیب، در صورت باقی ماندن بشار اسد در قدرت، باید منتظر پیامدها و نتایج زیر باشیم که همگی آنها از دیدگاه نظام جمهوری اسلامی ایران و دیگر آزادیخواهان و انقلابیون منطقه پیامدهایی مثبت تلقی میشوند:
۱. تضعیف موقعیت سلفیون در سوریه؛
۲. تضعیف موقعیت مخالفین سکولار و غربگرای سوریه (مقیم داخل یا خارج)؛
۳. تقویت مقاومت لبنان؛
۴. تقویت حماس و دیگر گروههای فلسطینی معتقد به مبارزه با رژیم صهیونیستی؛
۵. تقویت موضع ایران؛
۶. تضعیف موقعیت ترکیه؛
۸. تضعیف موقعیت قطر؛
۹. تضعیف موقعیت انگلیس؛
۱۱. تقویت موضع روسیه و چین در تحولات منطقه و جهانی؛
۱۲. تقویت جریان انقلابی و اسلامی در کشورهای مصر، تونس، لیبی و
یمن؛
۱۳.فراهم شدن مقدمات تغییرات کلان و راهبردی در منطقه و حتی جهان؛
۱۴. تسریع روند انقلابهای مردمی در اردن،
عربستان، بحرین و…؛
۱۵. ناامید شدن مجموعه کشورهای مخالف ایران و سوریه برای ادامهی شیوههای براندازانه.
اگر بشار اسد برود
و اما اگر نظام سیاسی کنونی سوریه از هم فرو بپاشد و بشار اسد صحنهی قدرت را در این کشور ترک کند، باید منتظر پیامدها و نتایجی باشیم که فهرستی از آنها در زیر آمده است.
پیداست که همگی این پیامدها، از دیدگاه نظام جمهوری اسلامی ایران و دیگر آزادیخواهان و انقلابیون منطقه، پیامدهایی بسیار منفی تلقی میشوند و هزینههای بسیار زیادی را برای مدتهای مدید، به جوامع اسلامی منطقه تحمیل میکنند:
۱. تقویت موقعیت سلفیون در سوریه؛
۲. تقویت موقعیت گروههای سکولار و غربگرای سوریه و بازگشت مخالفان بشار اسد به کشور؛
۳. تضعیف مقاومت لبنان؛
۴. تضعیف حماس و دیگر گروههای فلسطینی معتقد به مبارزه با رژیم صهیونیستی؛
۵. هموار شدن راه برای برخوردهای شدیدتر ضد حماس؛
۶. تقویت خط سازش در صحنهی فلسطین؛
۷. افزایش امید و شجاعت در میان دشمنان و مخالفان بشار اسد؛
۸. تضعیف موضع ایران؛
۹. تقویت موقعیت ترکیه؛
۱۱. تقویت موقعیت قطر؛
۱۲. تقویت موقعیت انگلیس؛
۱۴. تضعیف موضع روسیه و چین در تحولات منطقه و جهانی؛
۱۵. فراهم شدن زمینههای مهار و توقف انقلابهای مردمی در شمال آفریقا و خاورمیانه؛
۱۶. رشد و تقویت گروههای سلفی و سکولار در شمال آفریقا و خاورمیانه؛
۱۷.تضعیف روند انقلاب در اردن،
عربستان، بحرین و…؛
۱۸.هموار شدن راه برای حملهی نظامی به ایران؛
۱۹. هموار شدن راه برای حملهی نظامی به جنوب لبنان؛
۲۰. آغاز ناآرامیها و درگیریهای سیاسی و نظامی طولانی در سوریه؛
۲۱. پررنگتر شدن رویهی خشونتآمیز برای سرنگونی حکومتهای مخالف
آمریکا.(*)