«إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ» (مائده/۵۵)
«إِنَّما» یعنی فقط ، «وَلِیُّکُمُ» ولی شما فقط اینها هستند. «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ» فقط خدا ولی شماست. دیگر چه کسی؟ «وَ رَسُولُهُ» الله که معلوم است. رسول هم که معلوم است. بعد میگوید: ولی شما کسی است که ایمان دارد، اقامهی نماز میکنند، زکات میدهند . در حال رکوع زکات میدهند.
ماجرای انگشتر دادن به فقیر در نماز
فقیری در مسجد آمد کمک خواست. کسی کمک او نکرد. فقیر ناراحت شد و ناله زد که من در مسجد پیغمبر آمدم و کسی به من کمک نکرد. حضرت امیر سر نماز بود، اشاره کرد و انگشترش را به فقیر داد. آیه نازل شد، ولیّ شما آن است که در رکوع انگشتر داد.
ولی خود را انتخاب کنیم!
اسلام هم دین ولایت است، هم دین برائت. در همین سورهی مائده آیات قبلش میفرماید که:«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصاری أَوْلِیاء»(مائده/۵۱) اینجا میگوید: «إِنَّما اولیائکم». یهودیها و مسیحیها نباید ولی و سرپرست و آقا بالا سر شما باشند. آنها نباید باشند. این کسی که در حال رکوع انگشتر داد (انفاق کرد) باید ولی شما باشد.
اسلام یک بعدی نتیجهای ندارد!
اینهایی که اسلامشان یک بعدی است. مثلاً نماز میخوانند اما «یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ» (بقره/۲۵۶) ندارند ، در حقیقت از اسلام حقیقی بهرهای نبرده اند .
برائت از دشمنان، ولایت اولیای خدا
اسلام میگوید: هم ولایت هم برائت. آیهی ۵۱ میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصاری أَوْلِیاء» بعد هم توبیخ میکند میگوید:«وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ» (مائده/۵۱) هرکس اینها را سرپرست کند، کسی که ولایت و سرپرستی و حکومت یهود و نصارا را بپذیرد، مسلمان نیست ، هرکس تسلیم حکومت آنها شود، ولایت، محبت، اطاعت آنها را بپذیرد، مسلمان نیست.
اینهایی که اسلامشان یک بعدی است. مثلاً نماز میخوانند اما «یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ» ندارند ، در حقیقت از اسلام حقیقی بهرهای نبرده اند
غیرت دینی داشته باشیم !
«لا اله»: «الا الله». «اله» نه، «الله» آره. توحید آره، بت نه! حق بله، باطل نه! این یک نکته است. مسلمانها باید در مقابل کفر، انحراف، غیرت دینی داشته باشند. نگویند ما با همه میسازیم !
قرآن میگوید: حتی اگر مشرکی برای مسجد پول داد، پول او را نگیرید. پولش را نگیرید.«ما کانَ لِلْمُشْرِکینَ أَنْ یَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ» (توبه/۱۷) مشرک حق ندارد، قرآن میگوید: متولی مسجد باید یک آدم مؤمنی باشد.«إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَن» (توبه/۱۸)
نماز بدون زکات اثر و فایدهای ندارد !
یکبار پیغمبر در مسجد آمد فرمود: «قُم» بلند شو برو بیرون! «قُم»،«قُم»،«قُم» چند نفر را از مسجد بیرون کرد. گفتند: یا رسول الله چرا اینها را بیرون کردی؟ فرمود: اینها نماز میخوانند ولی به فقرا کمک نمیکنند. نماز بی زکات قبول نیست. مثل زنی که یک گوشواره دارد. اصلاً عروسی نمیرود. مثل ریل قطار، یکی باشد قطار راه نمیافتد. پرنده دو بال داشته باشد، میتواند بپرد. شرط قبولی نماز این است که انسان زکات بدهد. جای نماز و زکات با هم است.
نماز و زکات، دو عبادت همراه
سؤال: شما که میگویید حضرت علی تیر را از پایش میکشیدند متوجه نمیشد، چطور اینجا فقیر را متوجه شد؟
پاسخ :
توجه از خدا به غیر خدا بد است. توجه از کار خدایی به کار خدایی بد نیست. شما گلاب روی گلاب بریزی بد نیست. آب در گلاب بریزی بد است. شیر روی شیر بریزی، بد نیست. آب در شیر کنی بد است. گفتگو با خدا، خدایی است. کمک به خلق خدا هم خدایی است. از کار خدایی به کار خدایی منتقل شد. شیر در شیر شد. آب در آب شد. گلاب در گلاب شد. سنخش یکی است.
قرآن کمک به خلق را کار خدایی میداند. به جای اینکه بگوید: «مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ الناس» میگوید: «مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللَّهَ» (بقره/۲۴۵) ما به خدا که قرض نمیدهیم. به مردم قرض میدهیم. اما خدا در قرآن قرض به مردم را گفته: قرض به خدا.پیداست کمک به مردم کمک به خداست. کار خدایی است.
تو که از محنت دیگران بیغمی *** نشاید که نامت نهند آدمی
از این آیه معلوم میشود، رابطهی با خدا جدای از رابطه با خلق نیست. رابطهی با خدا، نماز. رابطهی با خلق، زکات.
صدقهی مستحبی در فرهنگ قرآن زکات است !
از این آیه معلوم میشود که در فرهنگ قرآن صدقهی مستحبی هم زکات است. چون انگشتر خمس و زکات نبود، خمس و زکات واجب. انفاق بود. در قرآن کلمهی زکات هم به کارهای واجب میگویند، هم به کارهای مستحب… و حتی بعضی از علما میگفتند خمس هم جز زکات است. یعنی به خمس هم زکات گفته میشود.
معنای درست توحید و شرک
البته باید به این نکته توجه کرد که ولایت خداوند و امام علی علیهالسلام و پیامبر در طول یکدیگر است نه در برابر همدیگر. ببینید شما وقتی کلید میاندازی در را باز میکنی. چه کسی در را باز کرد؟ کلید، منتهی این کلید در دست من بود. دست من در اختیار من بود. اینها در طول هم است.
ما وقتی میگوییم: یا علی، یا فاطمه، شب قدر میگوییم: به محمد، به جعفر، به موسی، یکی یکی امامها را نام میبریم اینها در مقابل خدا که نیستند. اینها در طول خدا هستند. مثل کلید، کلید در مقابل دست من نیست. کلید در دست من است. دست من در اختیار من است. اینها در طول هم هستند.
از این آیه معلوم میشود که در فرهنگ قرآن صدقهی مستحبی هم زکات است. چون انگشتر خمس و زکات نبود، خمس و زکات واجب. انفاق بود. در قرآن کلمهی زکات هم به کارهای واجب میگویند، هم به کارهای مستحب… و حتی بعضی از علما میگفتند خمس هم جز زکات است. یعنی به خمس هم زکات گفته میشود
انفاق ملزوم به نقدی بودن نیست !
کمک به فقیر لازم نیست نقدی باشد. حضرت علی پول نداد، انگشتر داد. کمک نقدی نبود، جنسی بود. از این معلوم میشود همیشه یک چیزی همراه داشته باشید. همیشه برای فقیر یک چیزی در جیبتان باشد. قرآن میگوید: مسجد میروید زینت ببرید : «خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِد» (اعراف/۳۱)
زینت چیست؟ «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَه» (کهف/۴۶) مال زینت است. یعنی مسجد میروی یک پولی در جیبت بگذار. بچه زینت است. مسجد میروی دست بچهات را هم بگیر و ببر.