3

پسرم امانت بود و در راه صاحبش رفت +تصویر

  • کد خبر : 62343
  • ۱۹ بهمن ۱۳۹۱ - ۷:۳۵

گرچه شما از مصاحبه اباء داشتید ولی خاطرات زنانی چون شما، خاطرات شخصی نیست بلکه سرمایه ملی و متعلق به انقلاب است. باید تجربه‌های الهام‌بخش در تاریخ ثبت شود تا فردا نقش زن مسلمان در انقلاب، انکار یا تحریف نشود. از این باب لطف کنید و برای آشنایی نسل جدید با سبک زندگی زنان مسلمان و مبارز انقلاب اسلامی، از آغاز زندگی سیاسی خود بگویید.

فرزند من امانت خدا بود و در راه صاحبش رفت

خانم فکور یحیایی: بسم‌الله الرحمن الرحیم. آن‌‌چه عرض می‌کنم به معنای به حساب آوردن خود نیست. بنده کاری نکرده‌ام و آن‌چه شده، سهم بسیار کوچکی از هزاران وظیفه بر زمین مانده است. فرزند من هم امانت خدا بود و در راه صاحبش رفت. همه ما مدیون اسلام و امام(ره) و شهداء هستیم و امیدوارم مسئولان هم به ولایت فقیه و ارزش‌های انقلاب وفادار بمانند. همه مدیون هستیم و باید دینمان را اداء کنیم.
در پاسخ شما باید بگویم متولد ۱۳۲۲ مشهد هستم و آغاز فعالیت سیاسی بنده هم پس از ازدواج (در هجده سالگی) بود. شروع زندگی مشترک ما در طبقه دوم منزل برادر همسرم بود و فرزند اول ما (حسن آقا) در سال ۴۲ همان جا به دنیا آمد.
فضای منزل ما از ابتدا سیاسی و دینی بود. زیرا حاج‌آقای رحیم‌پور یک فعال سیاسی مذهبی شناخته شده و هنگام ازدواج در متن مبارزات نهضت امام خمینی(ره) در آغاز دهه چهل بودند، خودشان شب‌نامه می‌نوشتند و بیانیه‌های امام(ره) را حتی پس از تبعید ایشان، گاه تا شبی پنجاه اعلامیه نسخه‌نویسی و خود توزیع می‌کردند تا آن که دستخط‌شان تقریباً لو رفت. سپس این مسئولیت به عهده من بود. فعالیت سیاسی ایشان به قبل از نهضت امام(ره) و حتی پیش از دولت مصدق باز می‌گشت و از دوران نوجوانی درگیر مبارزه و در نهضت ملی شدن نفت از عناصر اصلی مبارز مشهد بودند.

با شهید نوّاب صفوی و آیت الله کاشانی و دکتر مصدق مکاتبه یا ملاقات داشته و در جنبش سی تیر و نیز پایین کشیدن تابلوی “نفت ایران و انگلیس” و بالا بردن تابلوی “نفت ملّی ایران” مشارکت داشتند. پس از کودتای ۲۸ مرداد هم با نهضت مقاومت ملّی در مشهد ادامه داده و پس از آغاز نهضت امام خمینی(ره) هم مقلّد و مروّج ایشان و در صف نهضت بودند. بسیاری از شخصیت‌های انقلاب در خانه ما رفت و آمد داشتند و همه این‌ها زمینه‌ای برای آغاز فعالیت‌های سیاسی و دینی بنده شد.  حاج‌آقا از نخستین اعلامیه‌های سیاسی امام(ره) تا سال‌های تبعید ایشان را می‌آوردند و من که دست‌خطم برای دستگاه ناشناخته بود تا دیری از شب می‌نوشتم و تعدادی را هم خودم توزیع می‌کردم. بعدها ایشان یک دستگاه تایپ که تازه آمده بود به روش پیچیده‌ای تهیه کردند و از آن پس اعلامیه‌های امام(ره) از تبعیدگاه و برخی شب‌نامه‌های سیاسی را که نوشته خود ایشان بود، تایپ و تکثیر می‌کردم.
این فعالیت‌ها از آغاز نهضت امام(ره) تا سال‌های پس از تبعید امام(ره) به ترکیه و نجف ادامه داشت. مثلاً پس از حمله به فیضیه یا وقتی امام(ره) جشن نوروز را تحریم کردند اعلامیه‌های امام(ره) را تایپ و تکثیر می‌کردم و ایشان در مجلس درس آیت‌الله میلانی و… توزیع ‌کردند. پس از ۱۵ خرداد اعلامیه‌ها و سخنان امام(ره) را در منزل‌ تایپ و تکثیر می‌کردیم. دستگاه تایپ هم ماجرای جالبی داشت. حاج‌آقا آن را به دست یک دوست شهرستانی غیر سیاسی با شناسنامه جعلی به ظاهر برای تربت حیدریه خریدند و سپس آن را به مشهد آوردند و من در خانه با آن کار می‌کردم.

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=62343

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]