قهرمانان المپیک در این برنامه درباره مسائل حرفه و رشتهشان سخنی نمیگویند و بیشتر درباره رابطهشان با دوستان و اطرافیان حرف میزنند.
علیخانی هم استاد ادارهکردن اینگونه لحظات است. او این توانایی را دارد که یک ورزشکار را با پدر و مادر و همسرش روبهرو کند و از دل این مواجهه، حرف و نکته جذابی دربیاورد. علیخانی در برنامههای قبلیاش مثل بهارنارنج و ماه عسل نشان داده میتواند بخوبی با آدمهای معمولی و غیرمشهور کنار بیاید. به گزارش جام جم، انگار آدمهای کم حرف و ساکتی که تجربه نشستن جلوی دوربین را ندارند در برنامههای علیخانی استعدادشان شکوفا میشود. تجربه ناموفق چنین اجراهایی را هم زیاد دیدهایم. مشکل وقتی حاد میشود که فرد غیرمشهور نمیتواند حرفی بزند و مجری هم نمیتواند یخ مجلس را بشکند.
این جور وقتها سکوت بر فضا حاکم میشود و تهیهکننده مجبور است هرچه زودتر برنامه را به پایان برساند. اما برنامه پشت صحنه با تکیه بر اجرای علیخانی گرما و صمیمیت دیگر کارهای او را دارد؛ صمیمیتی که برخاسته از اجرای خودمانی و بدون تعارف احسان علیخانی است. او از کلمات قلمبه و سلمبه استفاده نمیکند و تصویری واقعی و باورپذیر از مهمانان برنامه ارائه میدهد.
مدتی است از پخش برنامه «پشت صحنه» احسان علیخانی با محوریت زندگی قهرمانان المپیک و پارالمپیک ۲۰۱۲ میگذرد، برنامهای که هر چند تولیدی است و به صورت زنده پخش نمیشود، اما توانسته بسیاری از مخاطبان را با خود همراه کند. انتخاب موضوع، چگونگی به تصویر کشیدن، روایت و گفتوگو با قهرمانان ورزشی از دلایل موفقیت این برنامه است.
با تولید برنامه «پشت صحنه» تصمیم داشتید چه بخشهایی از زندگی قهرمانان المپیک و پارالمپیک را به تصویر بکشید؟
برنامههای ورزشی تلویزیون هر چند زیاد هستند، اما تاکنون در کمتر برنامهای زندگی قهرمانان ورزشی بخصوص قهرمانان المپیک و پارالمپیک برای مردم نمایش داده شده بود. افرادی که شاید برای به دست آوردن عنوان قهرمانی، سالهای سال با وجود مشکلات متعدد در زندگی شخصیشان تلاش میکنند مدال موفقیت را از آن خود کنند. به همین دلیل بر آن شدم با تهیه برنامهای علاوه بر گفتوگو با این قهرمانان، فیلمهای مستندی هم از زندگی آنها تهیه کنم تا هم خودشان و هم خانوادهشان از سختکوشیهایشان برای کسب موفقیت سخن بگویند.
فکر میکنید به تصویر کشیدن زندگی این افراد تا چه اندازه برای مردم اهمیت داشته باشد؟
مطمئننا همه مردم بخصوص جوانان علاقهمند هستند بدانند این افراد چگونه راه موفقیت را طی کردهاند. افرادی که صرفا تهرانی نیستند و امکانات کاملی در اختیار ندارند و مجبورند در شرایط سخت تمرین کنند. به تصویر کشیدن زندگی و مشقتهای اینگونه افراد باعث ایجاد انگیزه در جوانان میشود تا آنها هم برای زندگی خودشان برنامه جدیدی را در نظر بگیرند.
زنده بودن یک اصل اساسی برای جذابیت برنامههای گفتوگومحور است. چرا برنامه پشت صحنه زنده نیست؟
تا حدودی حرف شما درست است. مردم بیشتر تمایل دارند اینگونه برنامهها را به شکل زنده تماشا کنند. اما من فکر میکنم اگر یک برنامه تولیدی و غیرزنده هم جذابیتهای لازم را داشته باشد، میتواند مخاطب را با خود همراه کند. برنامهسازی برای تلویزیون قابلیتهای زیادی دارد که هنوز ما به آن نرسیدیم و باید با تولید برنامههای تولیدی جذاب و دیدنی مردم را به دیدن برنامههای تولیدی، ترکیبی علاقهمند کنیم.
برای طراحی و اجرای برنامه پشت صحنه اتاق فکر هم داشتید؟
بله، من هیچ برنامهای را بدون اتاق فکر، طراحی و تولید نمیکنم. اتاق فکر باعث میشود افراد مختلف با نظرهای گوناگون ایدههای خوبی به برنامه تزریق کنند که این کار به تولید برنامه و جذابیتهای آن کمک میکند. مطمئنا وقتی گروهی، برای یک اثر همفکری و تصمیمگیری میشود کار موفقتر میشود تا اینکه فقط یک نفر یک برنامه را به دست بگیرد.
کمبود بودجه، محدودیتهای محتوایی و زنده بودن، جذابیت برنامههای گفتوگومحور تلویزیون را کاهش داده است. شما برای رهایی از این مشکلات در برنامه پشت صحنه چه کردید؟
اتفاقا برنامه پشت صحنه اصلا ارزان تولید نشد. یک گروه پنج نفره برای تحقیق درباره زندگی قهرمانان المپیک به تمام نقاط ایران سفر کردند تا بتوانند بخشهایی از زندگی آنها را به تصویر بکشند. ضمن اینکه پس از ضبط مستند باید قهرمانان و همراهانشان را برای ضبط برنامه به تهران میآوردیم تا همراه پنج یا شش نفر از کسانی که در موفقیتشان نقش داشتند در برنامه حضور داشته باشند تا با آنها گفتوگو کنیم.
در نظر بگیرید که ما برنامه پشت صحنه را در استودیوی سازمان ضبط نکردیم و هزینه استودیو را هم پرداخت کردیم. ما به اتفاق گروه فکر و ایده همه مشکلات پیش رو را بررسی کردیم تا هنگام تولید با مشکلی مواجه نشویم و خوشبختانه با توجه به پیامکها و استقبال مردم از برنامه، تمام تلاشهای من و گروه تولید تاثیرگذار بوده و مخاطبان از برنامه اظهار رضایت دارند.
اگر این برنامه با فاصله کمی از المپیک پخش میشد، جذابیت بیشتری نداشت؟
گفته شما درست است، اما با توجه به اینکه ما پیشتولید را از شهریور شروع کردیم و تولید هم زمانبر بود به همین دلیل پخش برنامه از بهمن ماه آغاز شد. البته به نظرم خیلی هم دیر نشده است. این قهرمانان در سال جاری موفق به کسب قهرمانی شدند و ما هم بلافاصله تولیدمان را شروع کردیم.
یکی از ویژگیهای مهم در یک برنامه گفتوگومحور، داشتن اطلاعات در مورد مهمانان برنامه است. شما این اطلاعات را چطور کسب میکنید؟
به نظرم اجرای برنامههای گفتوگومحور یک مهارت است که باید مجری چنین برنامههایی به آن احاطه داشته باشد. امکان ندارد مجری بتواند بدون اطلاعات کافی از مهمان و هدف برنامه، اجرای موفقی داشته باشد. حالا این اطلاعات میتواند موضوعات مختلفی باشد که نیاز برنامه است.
یعنی قبل از اجرای برنامه با مهمان گفتوگو میکنید و اطلاعات مورد نظرتان را از او میگیرید؟
نه! من معتقدم هیچگاه نباید مجری قبل از برنامه با مهمانش گفتوگو کند، چون احتمال دارد مهمان یا مجری نسبت به یکدیگر پیشداوریهایی بکنند که درست نیست. من اطلاعاتم را از مستندهایی که از مهمان برنامه ساخته میشود، کسب میکنم.
در اجرا، اولویت شما راضی نگهداشتن مخاطب است یا رسانه؟
نهتنها برای من، بلکه برای هر شخص رسانهای، راضی نگهداشتن مخاطب مهم است.
شما یک جاهایی زیادی جسارت به خرج میدهید. مگر خط قرمزها شامل حال شما نمیشود؟
خط قرمز برای ما مشخص است و منافع شخصی یا سلیقه شخصی کسی خط قرمز ما نیست. من فکر میکنم منافع ملی کشور خط قرمز محسوب میشود.
برای اجرای یک برنامه تا چه اندازه اعتماد به نفس را شرط موفقیت میدانید؟
من تاکنون هیچ کاری را بدون اعتماد به نفس انجام ندادهام. اگر بدانم در کاری اعتماد به نفس ندارم به هیچ عنوان آن را نمیپذیرم.
در زمان اجرا عصبی هم میشوید؟
این موضوع طبیعی است و برای من هم اتفاق افتاده که عصبی یا عصبانی شوم، اما هیچوقت عصبانیتم را جلوی دوربین بروز نمیدهم.
بهترین و دلپذیرترین گفتوگوی شما تا این لحظه کدام گفتوگو بوده است؟
در برنامه پشت صحنه، گفتوگو با محمد خالوندی را خیلی دوست دارم.
فکر میکنید عنصر هیجان در یک گفتوگو چقدر تاثیرگذار است؟
همیشه تلاش میکنم یک گفتوگوی خوب و جذاب را به پخش برسانم. در صحبتهایی که بین من و مهمانان رد و بدل میشود، حتما چیزهای هیجانانگیز وجود دارد که مخاطب را راغب میکند ۴۵ دقیقه بنشیند و برنامه را تماشا کند. کنکاش درباره چگونگی رسیدن به موفقیت، بیان ناگفتهها، همین که زندگی واقعی این قهرمان از زبان خودش و اطرافیانش گفته میشود، شاید بعضی جاها آنقدر هیجانانگیز و احساسی میشود که برای خود من بسیار جذاب میشود، چه برسد به مخاطب که این برنامه را تماشا میکند.
آیا از ابتدا تصمیم داشتید یک برنامه احساسی را به پخش برسانید؟
نه، واقعا اینگونه نیست که من بخواهم برنامه را بعمد احساسی کنم. بعضی اوقات برنامه به سمتی میرود که مهمان از خاطرات تلخش میگوید. هیچوقت قبل از شروع گفتوگو برنامهریزی نمیکنم که بعمد برنامه را احساسی کنم. بالاخره زندگی بالا و پایین دارد.
محمد خالوندی، ملیپوش پرتاب نیزه ایران در کلاسF/5758 که موفق شد با شکستن رکورد جهان و پارالمپیک، مدال باارزش طلای این ورزش را به خود اختصاص دهد، وقتی از زندگی خود میگفت باور کنید اینقدر هیجانانگیز و در بخشهایی اینقدر احساسی بود که شاید یکی از جذابترین گفتوگوهای برنامه شد.
شما چطور نسبت به یک پاسخ متقاعد میشوید؟
پافشاری میکنم تا سوالی که مطرح شده جوابش را نه تنها خودم بلکه مخاطب هم بگیرد و همیشه مردم را شاهد در نظر میگیرم.
آیا برای دریافت پاسخ حتی اگر مهمان برنامه سفارشی باشد، یک سوال را چند بار تکرار میکنید؟
مهمان سفارشی نداشتهام و حتی اگر کسی قبل از برنامه به من گفته یا زنگ زده که سوالها را از قبل به مهمان بگو یا سوالی که مدنظرش بوده را مطرح کن، نپذیرفتم؛ چون این موضوع کیفیت برنامه را زیر سوال میبرد و من هیچ وقت دوست ندارم به خاطر این موضوع برنامه دچار نقص شود.
از شواهد چنین برمیآید اکنون مجری اهمیت زیادی در برنامههای گفتوگومحور ندارد. از طرفی برخی از مجریان میگویند در تلویزیون امنیت شغلی وجود ندارد. شما این شرایط را چگونه ارزیابی میکنید؟
تربیت مجری، کار بسیار دشواری است، اما صرفا با برگزاری دورههای آموزشی نمیتوان مجری تربیت کرد. بالاخره مجری یک فرد بسیار مهم در رسانه محسوب میشود و نسبت به آن حساسیتهایی وجود دارد. به نظر من باید از مجری در رسانه مراقبت شود، نه اینکه محدود شود. مراقبت و محدودیت، دو نگاه متفاوت است.
گاهی یک مجری را از یک برنامه تلویزیونی حذف میکنند که حرف و حدیثهای زیادی به وجود میآید. آیا حذفکردن مجریان به این دلیل است که تلویزیون نمیخواهد ستارهسازی کند؟
رسانه بدون ستاره چیزی شبیه تنگ بدون ماهی است. ستارهسازی در اجرا هیچ ایرادی ندارد و نباید جلوی این کار را گرفت. به نظرم ستاره شدن هزینهها و خطر بسیار دارد. البته زمان زیادی طول میکشد تا مجری بتواند ستاره شود. مجری که ستاره میشود، تاثیرگذاری بیشتری در سطح جامعه خواهد داشت. مهم تربیت ستاره و مراقبت از اوست. ما باید از مجری حمایت کنیم و از طرف دیگر، مجری هم باید اصول کار کردن در رسانه ملی را بپذیرد و رعایت کند.
کشف مجریان مسلط و کاربلد باید چگونه باشد؟
باید حوصله داشته باشیم و راههای کشف مجریان خوب را بلد باشیم. هر کسی این قابلیت را ندارد و با یک تست و امتحان هم نمیتوان او را پیدا کرد. به نظرم باید برای کشف مجری، زمان زیادی صرف کرد. بعد از اینکه مجری انتخاب و سکان یک برنامه به او سپرده شد هم باید به او فرصت داد تا بتواند توانمندیهای خود را به نمایش بگذارد.
چرا برنامههایگفتوگومحور تلویزیون مثل سابق دیگر جذاب نیست؟
برنامه گفتوگومحور از جذابترین ساختارهای برنامهسازی است، اما نوع نگاه به تولید اینگونه برنامهها بسیار مهم است. ما گاهی برنامههای گفتوگومحوری داشتهایم که جذاب و مخاطبپسند هم بودهاند و هرازگاهی میزان رضایت و مخاطب از چنین برنامههایی از فیلم و سریال هم بیشتر بوده است، اما تولید آن ادامه نداشته و مدیران هم کمتر به این ساختار توجه کردهاند. شما وقتی براساس نیاز مخاطب و جامعه برنامه گفتوگومحور میسازید، مطمئنا مشتری خواهید داشت.
ایدهآلتان در برنامهسازی برای تلویزیون چیست؟
ایدهآل من مهم نیست و شاید اهمیتی هم نداشته باشد. ما بیشتر جامعه را رصد میکنیم و شرایط را در نظر میگیریم که حال مردم چگونه است و به تولید چه برنامهای نیاز دارند و سپس طرح را آماده میکنیم. یکی از دلایل تولید برنامه پشت صحنه، مظلومیت قهرمانان المپیک و پارالمپیک بود، برای اینکه شاید خیلی از هموطنانمان حتی به اسم، آنها را نمیشناسند و واقعا تولید چنین برنامهای نیاز روز جامعه بود.
آیا اجرا را میتوان یک جور بازی دانست؟
اجرا بازیگری نیست. نباید در گفتوگو با یک فرد، نقش بازی کرد. به طور مثال در برنامه پشت صحنه، اگر همین قهرمانان به منزلم میآمدند، من به همین شکل با آنها گفتوگو میکردم، با این تفاوت که اجرا در تلویزیون مستلزم رعایت اصول و آدابی است.
قبول دارید شناخت مخاطب، کار بسیار دشواری است؟ چون مخاطبان اقشار مختلفی از جامعه را تشکیل میدهند. فکر میکنید شما توانستهاید همه مخاطبان را راضی نگه دارید؟
درواقع این محال است که بتوان همه اقشار جامعه را از یک مجری راضی نگه داشت. هر کاری باید جای خودش اتفاق بیفتد؛ یعنی بدانی امروز چه کاری را با چه هدفی میخواهی انجام بدهی. وقتی یک مجری کارش را بدرستی انجام بدهد، مردم او را درک میکنند و میتوانند با او براحتی ارتباط برقرار کنند. البته این موضوع را هم باید بپذیریم سلایق مختلفی در سطح جامعه است و شاید کسی از من یا از برنامه ما خوشش نمیآید و راضی نگه داشتن همه مخاطبان کار بسیار دشواری است که فکر نمیکنم کسی بتواند چنین کاری را انجام بدهد.
تا به حال شده فکر کنید مسیر کاری و حرفهایتان را به اشتباه طی کردهاید؟
هنوز هم بعضی اوقات به این موضوع فکر میکنم که اگر در موقعیت دیگری بودم، میتوانستم کارهای دیگر و بهتری انجام بدهم.
مثلا کجا؟
فکر است و ممکن است به خیلی جاها پرواز کند.
شما از مجریانی هستید که همیشه با کت و شلوار اجرا میکنید. چرا در برنامه پشت صحنه که فضای متفاوتی داشت، باز هم از کت و شلوار استفاده کردید؟
من برنامه ورزشی اجرا نمیکنم که بخواهم بدون کت و شلوار برنامه اجرا کنم. به نظرم این سلیقهای است. وقتی گفتوگوی ما ورزشی نیست و بیشتر نگاه اجتماعی دارد، فکر میکنم این نوع پوشش بهترین انتخاب است.
شما اجراهای غیرسازمانی هم انجام میدهید؟
خیلی محدود.
غیر از اجرا دوست داشتید کدام حرفه را در رسانه ادامه می دادید؟
من سالها در تلویزیون بخشهای متفاوتی برای برنامهها تولید میکردم و مدتی را هم در سینما و تئاتر بودم. درخصوص اجرا هم شما میدانید من یکدفعه وارد عرصه اجرا نشدم، در مستندهایی که تولید میکردم با افراد مورد نظر از پشت دوربین صحبت میکردم، کمکم جلوی دوربین این گفتوگوها را ادامه دادم تا اینکه در باشگاه مهرورزان کار اجرا را شروع کردم. پس از آن در بیشتر برنامههای مناسبتی شبکه یک حضور داشتم. طی سالهایی که در رسانه ملی فعالیت داشتهام، همه کاری کردهام و هیچ وقت دریغ انجام کاری را نداشتهام.
برای نوروز امسال هم برنامهای خواهید داشت؟
بله، صحبتهایی شده و قرار است برای یکی از شبکههای تلویزیون ویژه برنامه نوروز را تهیه و اجرا کنم که پس از نهایی شدن، اطلاعرسانی در این زمینه صورت خواهد گرفت.
yjc.ir