5

آیا انسان، همه چیز است؟

  • کد خبر : 65423
  • ۰۶ اسفند ۱۳۹۱ - ۶:۱۵

انسان مدرن مطابق با اصل آزادی و اومانیسم، دست خود را برای ارضای بی‏حد و حصر و لجام گسیخته شهوات و امیال نفسانی گشوده دید و چنین شد که امروزه غرب گرفتار بحران معنویت و اخلاق است.

همه اتوپیاها یا آرمان‏شهرهایی که پس از افلاطون و در طول قرن‏ها از سوی انسان‏ها تصویر شده‏اند، در جست و جوی لامکان و لازمانی هستند که در آنجا خدا وجود ندارد، مرگی اتفاق نمی‏افتد و انسان می‏تواند جاودانه بدون اینکه از مرگ و معاد ترس داشته باشد، به کام‏جویی و تمتع بپردازد. این آرمان واحد، در قرن‏های گذشته صورت‏های مختلفی یافته و مدرنیته امروز، آخرین صورتی است که به خود گرفته است.این نوشتار گذری کوتاه است بر لذت‏گرایی انسان غربی در دهکده جهانی!

«آلوین تافلر» در کتاب «موج سوم» می‏نویسد: این ما هستیم که اصول اخلاقی را به وجود می‏آوریم و به عبارت دیگر بیرون از ما، حقیقت ثابتی که موجد اصول اخلاقی ثابتی باشد، وجود ندارد. همه مفاسدی که اکنون در جامعه غرب وجود دارد، از همین اصل ناشی می‏شود.۱ اصلاً بنای بشر غربی آن است که جامعه‏ای بسازد که در آن هیچ کس نیازی به خوب بودن نداشته باشد و در عین حال که کسی التزام اخلاقی در برابر وجدان خویش ندارد، همه بتوانند بدون تجاوز به حقوق یکدیگر از حداکثر آزادی و ولنگاری برای ارضای شهوات حیوانی و تمتع از لذایذ مادی برخوردار باشند و انصاف آن است که بهترین نظام سیاسی که می‏تواند هدف مذکور را تأمین کند، سیستم دموکراسی است که آزادی و اومانیسم، از ارکان آن است.

تفکر اومانیستی می‏گوید: اصالت با انسان است و او کانون و محور هستی است. توانایی‏های ذهنی و ادراکی و علمی او برای اداره زندگی‏اش کفایت می‏کند.انسان جدید، به استقلال خود و کرامت‏های ذاتی و حاکمیت خود بر تدبیر امورش تأکید دارد و امر و نهی صادر از جایی فراتر از خود را نمی‏پذیرد.

اوست که معیار حق و باطل قرار می‏گیرد و دنیا را برای خود می‏خواهد و در پی آن است تا دنیایی بسازد که بتواند هر چه بیشتر نفس امّاره‏اش را جولان دهد و هر سو که می‏خواهد بتازد.انسان مدرن، با کنار گذاردن عقل شهودی، جهان اطراف را درک و تفسیرمی‏کند و به انسان امروز این امکان را می‏دهد که جهان را به سوی موقعیت مطلوب و زندگی بهتر و راحت‏تر در راستای لذایذ غریزی تغییر دهد.

در جهان جدید، همان طور که نیچه گفت: «خدا مرده است».۲ به آن اضافه کنید که بشر در تفکر غربی، ذاتاً حیوان است؛ حیوانی نتیجه فرضیه تطور طبیعی داروینی و تنازع بقا؛ حیوانی از نسل میمون! و از همین روست که به گفته «روژه گارودی»؛ «شیوه بنیادین کار این مؤسسات غربی، تبلیغات تجاری بر فرمول معروفی که هیتلر در کتاب خود (نبرد من) در مورد تبلیغات مطرح کرده، استوار است: وقتی می‏خواهید جامعه‏ ای را به سوی چیزی بکشید، حیوانی‏ترین و پست‏ترین غرائز او را آماج و نشانه تبلیغات خود قرار دهید. غده آب دهان او را برای آگهی یک کنسرو و غریزه جنسی او را برای آگهی یک جوراب یا یک اتومبیل آخرین سیستم تحریک کنید».۳

خشم و شهوت

انسان مدرن مطابق با اصل آزادی و اومانیسم، دست خود را برای ارضای بی‏حد و حصر و لجام گسیخته شهوات و امیال نفسانی گشوده دید و چنین شد که امروزه غرب گرفتار بحران معنویت و اخلاق است. تاکنون انسان پیشرفته با عنایت به آزادی، در چهار کشور، قانون همجنس‏بازی را تصویب کرده است؛ به گونه‏ ای که در سطح سیاستمداران درجه یک آن کشورها نیز متداول است.۴  این تنها مشتی از خروار است.

عقب‏ نشینی از سنت، ویژگی جامعه مدرن است. حیات بر مدار مدرنیته، هفتگانه هنر را رختی نو پوشانده است؛ معماری، شعر، موسیقی، ادبیات و نیز برخی از آداب و رسوم را تغییر داده و همچنان که گفته شد، لذت را معیار زندگی قرار داده است؛ «هر طور که بهتر بتوان لذت برد». از همین رو – مثلاً – اگر طبق سنت، دختر یا پسری به سن بلوغ می‏رسید، می‏بایست ازدواج کند و برای زن پاکدامن مقدّر بود که ازدواج کند و بچه‏ دار شود و تعدادی بچه متناسب با ساختار فیزیکی و سلامتی خود داشته باشد، اما اکنون می‏توان توصیه کرد که چه وقت بچه‏ دار شوند.

اصلاً بچه‏ دار بشوند یا نه؟ یا اصلاً برای ارضای غریزه جنسی ازدواج کنند یا از بازار آزاد استفاده کنند؟ امروزه فن‏آوری اجازه داده تا والدین، به جنسیت فرزند پی ببرند و در واقع تعیین کنند و اگر لازم شد – به رغم دین و مذهب – آن را از هستی ساقط کنند. همین عقب‏ نشینی از سنت است که ماهیت ازدواج در جوامع غربی را تغییر داده است. کار به آنجا رسیده است که مردان در خانه باشند و زنها در بیرون کار کنند، اگر ازدواجی صورت بگیرد؛ وگرنه بحث همجنس‌بازها جداست و رشد منفی جمعیت در کشورهای پیشرفته صنعتی نمودی از این رفتار است.۵

آری، بنیاد خانواده در غرب، بر لذت بنا می‏شود و ارتباط زن‏ها و مردها صرفاً در طلب لذّت انحصار می‏یابد، بدون آنکه هیچ گونه تعهد خانوادگی به دنبال داشته باشد. تمتع و لذت‏ طلبی هر چه بیشتر، نتیجه کفر است. ماده گرایی و نسیان حق، نتیجه‏ ای بهتر نمی‏تواند داشته باشد: «آنان که به راه کفر شتافتند، به تمتع و شهوت‏رانی و شکم‏ پرستی مانند حیوانات پرداختند».۶و چه ایرادی دارد، دیگران برای رسیدن به آرزوهای انسان غربی، فدا شوند؟! اقتصادی که جامعه غرب به دنیا تحمیل می‏کند، به این معناست که فقیرها هر روز فقیرتر و غنی‏ ها غنی‏تر شوند.

«در پر تو شوم چنین تفکری، فاصله بین فقیر و غنی در دنیا طی ده بیست سال گذشته به صورت وحشتناکی افزایش داشته و هیچ یک از طرفداران جهانی‏سازی هم تضمینی نمی‏دهند که در آینده مردم دنیا دست کم نانی برای خوردن داشته باشند… می‏گویند این به ما ربطی ندارد؛ مهم رشد اقتصادی است. در اوایل قرن نوزدهم، درآمد ۲۰ درصد غنی‏ترین مردم دنیا در مقابل ۲۰ درصد فقیرترین آنها، نسبت  ۳ به ۱ بود. این نسبت اکنون نزدیک به  ۹۰ به ۱ رسیده است».۷

پنداشت جاودانه زیستن روی زمین، اشتباه رایج انسان است؛ این‏که انسان گمان کند در همین کره خاکی می‏توان جاودانه شد و بهشت زمین را بدل از بهشت آسمان گرفت «:وای بر هر هرزه گوی بدزبانی که ثروت‏اندوزی می‏کند و آن را می‏شمرد و حساب می‏کند. می‏انگارد که مالش او را جاودانگی خواهد بخشید».۸و شیطان با سوء استفاده از تمایلات فطری و گرایش‏های ذاتی انسان است که او را به جاودانگی و خلود و قدرت و مالکیت لایزال فرا می‏خواند؛ هم‏چنان که پدر و مادر ما را فراخواند:

«آیا تو را به درخت خلود و جاودانگی و سلطنتی که کهنه نمی‏شود راهنمایی کنم؟»۹ غافل از آن که خداوند، جاودانگی واقعی را در خلد برین وعده داده بود: «ای آدم، همانا شیطان با تو و جفت تو دشمن است. مبادا شما را از بهشت بیرون آرد و از آن پس به شقاوت گرفتار شوید. آنجا نه هرگز گرسنه شوی و نه برهنه مانی و نه هرگز به تشنگی و گرمای آفتاب آزار بینی». ۱۰ خداوند جاودانگی و آرامش را در بهشت مقدّر فرموده است و انسان آن را در دنیای فانی مالامال از درد و رنج می‏جوید. در هر صورت، خصوصیات بالا نشان می‏دهد جوامع دنیازده شهوت‏رانی چقدر با جامعه مهدوی آرمان شهر امام زمان (عج) فاصله دارند!

پی‌‏نوشت‏‌ها:

۱٫ «باید تصمیم‏گیری درباره زندگی در خارج از چهارچوب زندگی خانواده هسته‏ای تسهیل گردد، نه اینکه مشکل‏تر شود. این یک قانون است که ارزش‏ها کندتر از واقعیت اجتماعی تغییر می‏یابند. بنابراین ما هنوز آن دسته از اصول اخلاقی را به وجود نیاورده‏ایم که پذیرش تنوع را تسهیل کند». موج سوم، آلوین تافلر، ترجمه شهیندخت خوارزمی، تهران، فاخته، ۱۳۶۳ص ۳۰۹به نقل از: توسعه و مبانی تمدن غرب، مرتضی آوینی، تهران، ساقی، چاپ دوم،  ۱۳۷۶، ص۵۴٫

۲٫ مهدویت و جهانی‏سازی، سید محمدرضا طالبیان، فصلنامه معرفت، ش۹۰٫

۳٫ هشدار به زندگان، روژه گارودی، ترجمه علی اکبر کسمائی، تهران، هاشمی،  ۱۳۶۳ص ۵۰۳ به نقل از: توسعه و مبانی تمدن غرب، ص۹۰٫

۴٫ فرآیند جهانی شدن؛ آثار و پیامدهای آن، مهدی طالب، فصلنامه معرفت، ش ۴۴ ص.۹۱

۵٫ با اندکی تغییر: فرآیند جهانی شدن از منظر جامعه شناختی، دکتر مهدی طالب، فصلنامه معرفت، ش۴۵٫

۶٫ «و الّذین کفروا یتمتّعون و یأکلون کما تأکل الانعام»؛ محمد/ ۱۲٫

۷٫ فرآیند جهانی شدن؛ آثار و پیامدهای آن، علی اکبر ولایتی، فصلنامه معرفت، ش۴۴، ص۸۵٫

۸ .  «ویل لّکلّ همزه لّمزه الّذی جمع مالا و عدّده یحسب أنّ ماله أخلده»؛ همزه/ ۳ – ۱٫

۹٫ «فوسوس الیه الشّیطان قال یا آدم هل أدلّک علی شجره الخلد و ملک لّایبلی»؛ طه/ ۱۲۰٫

۱۰٫  «فقلنا یا آدم انّ هذا عدوّ لّک و لزوجک فلا یخرجنّکما من الجنّه فتشقی انّ لک اَلّا تجوع فیها و لاتعری و انّک لاتظمؤا فیها و لاتضحی»؛ طه/۱۱۹ – ۱۱۷٫

مهدی علوی

منبع: ماهنامه فرهنگ پویا شماره ۵

 

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=65423

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]